دیگه نیستم
هه !!!!!!!!!!
شاید خیلی ها باز هم فحشم ببندن اما ... نمیدونم شاید کسی شعرمو درک کرد
خداااااااااااااااااااا .......... دیگه نیستم
تازگی سایه شدی،می ای و میری بی خبر
تازگی بی خبری از این صدا در به در
تازگی نمیتونی با من بشینی یک نفس
دیگه دنیایی کوچیکم براتو شده قفس
انگار دادی به باد خاطره ی گذشته رو
اما من یادم نرفته لا اقل میل ، اس ، چی بگم همه چیزا تو
دیگه اون عاشق دیوونه که شعر میگه نیستم
عاشقت بودم یه روزی ، دیگه نیستم، دیگه نیستم!
تازگی تازگی داری ، عاشقت نیستم دیگه
رفیق گذشته های هق هقم نیستی دیگه
باشه این رسم تو سوختن و ساختن با من
قافیه بردنش تو ، قافیه باختنش با من
یه روزی میرسه که ترانه هام یادت میاد
یه روزی که دستت رو ستونه _ دستامو میخواد
دیگه اون عاشق دیوونه که شعر میگه نیستم
عاشقت بودم یه روزی ، دیگه نیستم دیگه نیستم!
شعر خودمه