nazijon_69
عضو جدید
بطور كلي، وظيفه مهندسين صنايع، گردآوري افراد، تجهيزات، مواد و اطلاعات است، به گونهاي كه قادر به انجام يك عمليات مفيد و مؤثر گردند.
يك مهندس صنايع لزوما درگير طراحي يك سيستم است و وظيفه او در درجه اول، نظارت است، در عين حال، همانگونه كه در تعريف فوق عنوان شده عنصري كه در مهندسي صنايع اهميت بسيار زيادي دارد ، ارتباط اين رشته با انسان و علوم اجتماعي، علاوه بر علوم طبيعي ( مثل فيزيك، شيمي و...) است. اين مسئله محدوده دانش مورد نياز و نوع سيستمهايي كه يك مهندس صنايع با آنها در ارتباط است، را گسترش ميدهد.
بنابراين مهندس صنايع نه تنها با طراحي، نصب، ارزيابي و طراحي مجدد اجزا سر و كار دارد بلكه با انسانهايي كه در سيستم فعاليت دارند يا با سيستم مرتبط هستند نيز سروكار دارد به گونهاي كه انسانها نيز بخشي از عناصر فعال در سيستم محسوب ميشوند.وظيفه مهندس صنايع طراحي اجزايي است كه سيستمهاي انسان _ ماشين را تكميل ميكنند. سپس تك تك اين اجرا، با يكپارچگي مناسب به منظور طراحي كل سيستم كنار هم قرار داده ميشوند. در عين حال، اجزاي مكانيكي ماشينها توسط مهندسين مكانيك طراحي و ساخته ميشود. نيروهاي محركه نيز عموما توسط مهندسين برق و الكترونيك تأمين ميشوند. فرايندهاي شيميايي را نيز مهندسين شيمي فراهم ميآورند. ساير متخصصين نيز وظيفه طراحي اجزايي را كه در حيطه تخصص آنهاست بر عهده دارند. مهندس صنايع موظف است اين متخصصين را هماهنگ كرده، با آنها همكاري كند.
وظيفه كلي مهندسان صنايع در تعريفي كه توسط انجمن مهندسين صنايع آمريكا ارائه گرديده، به قرار زير است:
(مهندسين صنايع، درگير عمليات طراحي توسعه و نصب و راه اندازي نظامهاي متشكل از انسان، مواد و تجهيزات هستند. آنان به كمك دانش و مهارت در رياضيات، فيزيك و علوم اجتماعي خاص نظير مديريت، اقتصاد و... و با بهرهگيري از روشهاي طراحي و تحليل مهندسي به ارزيابي و تحليل اين نظامها مي پردازد.)
طبق تعريف كلي ياد شده، مهندسان صنايع، قابليت ارائه كار مطلوب در مجموعههاي صنعتي اعم از كارخانهها، واحدهاي توليدي كوچك و بزرگ، وزارتخانههاي صنعتي و واحدهاي خدماتي نظير شركتهاي مهندسي مشاور، مؤسسههاي بزرگ خدماتي، بيمارستانها، فرودگاهها و... را قبل از احداث، در حين راه اندازي و در حال كار، خواهند داشت، زيرا مهندسان صنايع با بهرهگيري از ابزارهاي مهندسي مناسب كه در طول دورههاي كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي كسب كردهاند، قدرت تفكر منظم را كسب كرده، در جهت طراحي نظامها و دستگاههاي جديد متشكل از انسان، مواد ، اطلاعات، انرژي و تجهيزات و همچنين توسعه نظامهاي فعلي و كاراكتر كردن آنها حركت ميكنند. همين امر باعث شده كه مهندسان صنايع عملا در بسياري از موارد خود تصميم گيرنده نهايي باشند يا به عنوان مشاوران اصلي تصميم گيرندگان، انجام وظيفه كنند.
در زير به موارد اصلي وظايف مهندسين صنايع اشاره ميشود:
1ـ انتخاب فرايندهاي مناسب و روشهاي به هم بندي (مونتاژ اقتصادي).
2ـ بررسي و انتخاب ابزار و تجهيزات مناسب جهت به كارگيري در يك سيستم.
3ـ طراحي امكانات شامل آرايش ساختمانها، ماشينها، تجهيزات اصلي و كمكي خطوط توليد و به همبندي.
4- طراحي انبارهاي مواد اوليه، كالاهاي نيمساخته و محصولات تكميل شده.
5- مكان يابي براي احداث كارخانهها و مجموعههاي خدماتي.
6- طراحي كارخانه و توسعه خطوط توليد.
7- مديريت واحدهاي تحقيق و توسعه.
8- اجراي شيوههاي تشويقي و ارتقاي بهره وري در يك نظام.
9 - مديريت توليد، مديريت موجوديها و مديريت عمليات (براي ادارهي يك واحد بايد به گونهاي صحيح بر سه عامل مذكور مديريت كرد).
10- مديريت كيفيت محصولات توليدي.
11- الگو سازي رياضي با روشهاي تحقيق در عمليات، آمار و شبيه سازي.
12- برنامه ريزي كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت.
13- برنامه ريزي تعميرات و نگهداري.
14- ارزيابي اقتصادي طرحها و پروژهها.
15- اجراي سيستم هاي تضمين كيفيت كالا به منظور ارتقاي كيفيت محصولات و همكاري در صادرات آنها، نظير سري ايزو 9000.
16- طراحي نظامهاي اطلاعات مديريت.
بيشتر مهندسين صنايع در كشور ما، همچون ديگر مهندسان، در اين بخشها مشغول به انجام وظيفه هستند.
كارخانهها، شركتهاي مهندسي مشاور و شركتهاي انتقال تكنولوژي، وزارتخانه هاي صنعتي، دانشگاهها و مراكز خدماتي. در اين ميان، شاغلين در كارخانهها، تعداد بيشتري را به خود اختصاص دادهاند.
يك مهندس صنايع لزوما درگير طراحي يك سيستم است و وظيفه او در درجه اول، نظارت است، در عين حال، همانگونه كه در تعريف فوق عنوان شده عنصري كه در مهندسي صنايع اهميت بسيار زيادي دارد ، ارتباط اين رشته با انسان و علوم اجتماعي، علاوه بر علوم طبيعي ( مثل فيزيك، شيمي و...) است. اين مسئله محدوده دانش مورد نياز و نوع سيستمهايي كه يك مهندس صنايع با آنها در ارتباط است، را گسترش ميدهد.
بنابراين مهندس صنايع نه تنها با طراحي، نصب، ارزيابي و طراحي مجدد اجزا سر و كار دارد بلكه با انسانهايي كه در سيستم فعاليت دارند يا با سيستم مرتبط هستند نيز سروكار دارد به گونهاي كه انسانها نيز بخشي از عناصر فعال در سيستم محسوب ميشوند.وظيفه مهندس صنايع طراحي اجزايي است كه سيستمهاي انسان _ ماشين را تكميل ميكنند. سپس تك تك اين اجرا، با يكپارچگي مناسب به منظور طراحي كل سيستم كنار هم قرار داده ميشوند. در عين حال، اجزاي مكانيكي ماشينها توسط مهندسين مكانيك طراحي و ساخته ميشود. نيروهاي محركه نيز عموما توسط مهندسين برق و الكترونيك تأمين ميشوند. فرايندهاي شيميايي را نيز مهندسين شيمي فراهم ميآورند. ساير متخصصين نيز وظيفه طراحي اجزايي را كه در حيطه تخصص آنهاست بر عهده دارند. مهندس صنايع موظف است اين متخصصين را هماهنگ كرده، با آنها همكاري كند.
وظيفه كلي مهندسان صنايع در تعريفي كه توسط انجمن مهندسين صنايع آمريكا ارائه گرديده، به قرار زير است:
(مهندسين صنايع، درگير عمليات طراحي توسعه و نصب و راه اندازي نظامهاي متشكل از انسان، مواد و تجهيزات هستند. آنان به كمك دانش و مهارت در رياضيات، فيزيك و علوم اجتماعي خاص نظير مديريت، اقتصاد و... و با بهرهگيري از روشهاي طراحي و تحليل مهندسي به ارزيابي و تحليل اين نظامها مي پردازد.)
طبق تعريف كلي ياد شده، مهندسان صنايع، قابليت ارائه كار مطلوب در مجموعههاي صنعتي اعم از كارخانهها، واحدهاي توليدي كوچك و بزرگ، وزارتخانههاي صنعتي و واحدهاي خدماتي نظير شركتهاي مهندسي مشاور، مؤسسههاي بزرگ خدماتي، بيمارستانها، فرودگاهها و... را قبل از احداث، در حين راه اندازي و در حال كار، خواهند داشت، زيرا مهندسان صنايع با بهرهگيري از ابزارهاي مهندسي مناسب كه در طول دورههاي كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتراي تخصصي كسب كردهاند، قدرت تفكر منظم را كسب كرده، در جهت طراحي نظامها و دستگاههاي جديد متشكل از انسان، مواد ، اطلاعات، انرژي و تجهيزات و همچنين توسعه نظامهاي فعلي و كاراكتر كردن آنها حركت ميكنند. همين امر باعث شده كه مهندسان صنايع عملا در بسياري از موارد خود تصميم گيرنده نهايي باشند يا به عنوان مشاوران اصلي تصميم گيرندگان، انجام وظيفه كنند.
در زير به موارد اصلي وظايف مهندسين صنايع اشاره ميشود:
1ـ انتخاب فرايندهاي مناسب و روشهاي به هم بندي (مونتاژ اقتصادي).
2ـ بررسي و انتخاب ابزار و تجهيزات مناسب جهت به كارگيري در يك سيستم.
3ـ طراحي امكانات شامل آرايش ساختمانها، ماشينها، تجهيزات اصلي و كمكي خطوط توليد و به همبندي.
4- طراحي انبارهاي مواد اوليه، كالاهاي نيمساخته و محصولات تكميل شده.
5- مكان يابي براي احداث كارخانهها و مجموعههاي خدماتي.
6- طراحي كارخانه و توسعه خطوط توليد.
7- مديريت واحدهاي تحقيق و توسعه.
8- اجراي شيوههاي تشويقي و ارتقاي بهره وري در يك نظام.
9 - مديريت توليد، مديريت موجوديها و مديريت عمليات (براي ادارهي يك واحد بايد به گونهاي صحيح بر سه عامل مذكور مديريت كرد).
10- مديريت كيفيت محصولات توليدي.
11- الگو سازي رياضي با روشهاي تحقيق در عمليات، آمار و شبيه سازي.
12- برنامه ريزي كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت.
13- برنامه ريزي تعميرات و نگهداري.
14- ارزيابي اقتصادي طرحها و پروژهها.
15- اجراي سيستم هاي تضمين كيفيت كالا به منظور ارتقاي كيفيت محصولات و همكاري در صادرات آنها، نظير سري ايزو 9000.
16- طراحي نظامهاي اطلاعات مديريت.
بيشتر مهندسين صنايع در كشور ما، همچون ديگر مهندسان، در اين بخشها مشغول به انجام وظيفه هستند.
كارخانهها، شركتهاي مهندسي مشاور و شركتهاي انتقال تكنولوژي، وزارتخانه هاي صنعتي، دانشگاهها و مراكز خدماتي. در اين ميان، شاغلين در كارخانهها، تعداد بيشتري را به خود اختصاص دادهاند.