اولین های کشاورزی در ایران

"Pejman"

دستیار مدیر مهندسی کشاورزی گیاهان دارویی
اولین وارد کننده نهال و بذر چای به ایران
اولین باغ چای در ایران
مصرف چای در ایران خیلی زودتر از اروپا معمول بوده تاریخچه کشت و برداشت محصول آ ن به این شرح است :
در سال 1302 ه. ق. در زمان سلطنت " ناصرالدین شاه "، برای اولین بار " محمد حسین اصفهانی " اقداماتی برای وارد کردن تخم و بوته چای بعمل آورد ولی به نتیجه نرسید. در سال 1319 ه.ق. "محمد میرزا کاشف السلطنه" چهار هزار نهال چای و چندین صندوق بذر آن را از "کانکرا" از راه سرحدات شمالی هند به بمبئی و از آنجا به بوشهر و سرانجام به تنکابن و دامنه کوههای لاهیجان رسانید. اگر چه او در سفر بعدی در اثر تصادف اتومبیل به دره سقوط کرد و کشته شد ولی باید به حق او را پدر چای ایران نامید .
پس از ورود تخم و نهالهای مذکور در نزدیکی لاهیجان زمینی را که متعلق به " میرزا کاظم خان لاهیجانی " بود، انتخاب و با قید اجاره به کشت تخم و نهالهای مذکور اقدام گردید و اولین باغ چای در ایران با خرج دولت دایر گشت.
پس از احداث باغ چای لاهیجان، در مقابل خدمت کاشف السلطنه، انحصار زراعت چای به موجب دستخط " مظفر الدین شاه " به مشارالالیه واگذار گردید و این انحصار تقریبأ تا مدت ده سال باقی و در طول این مدت کسی قادر به احداث باغ چای نبود، و چنانچه شنیده می شد که زارعی در منزل شخصی خود چند بوته نهال چای غرس نموده است به وسیله حکومت تعقیب و به مجازات می رسید.

اولین بار که تنباکو و توتون وارد ایران شد
در مورد چگونگی ورود تنباکو یا توتون برای اولین بار به ایران، دو روایت نقل شده است:
بنا بر روایت اول، پرتغالیها اولین کشور اروپایی دریافت کننده و استعمال کننده مواد دخانی بوده اند و در هنگام تسلط بر سواحل جنوبی ایران این گیاه را با خود به ایران آورده اند.
بنا بر روایت دوم، توتون از راه ترکیه عثمانی وارد ایران شده است. ترکیه که یک کشور نیمه اروپایی است قبل از ایران مبتلا به دخانیات شده بود.
گفته شده ساکنین مرزی ایران ضمن مراودات، دود کشیدن را از ترکهای عثمانی تقلید نموده اند و به همین دلیل به جای پیپ یا پایپ اروپایی، چپق بلند ترکی در ایران مورد استفاده قرار گرفته است (البته غلیان به طور یقین ابتکار خود ایرانیان است) .

اولین کسی که بذر توتون سیگار را به ایران وارد کرد
بذر توتون سیگار امروزی برای اولین بار به سال 1875 م. توسط شخصی به نام دکتر " استپان هاراطو نیاس " که در گیلان به " حکیم فانوس ارمنی " معروف است با توصیه و تشویق " محمود خان ناصرالملک همدانی فرمانفرما " به ایران وارد شد. بذر این توتونها ترابوزان، سامسون بود که از ترکیه وارد و به روش روسیه و ترکیه کشت آن معمول گردید و بعد از او، یک نفر یونانی بذر نوع سامسون را در بابل مازندران کشت کرد.
ابتدا کشت و خرید و فروش توتون آزاد و به طور نامنظم در ایران عملی می شد. در عصر سلطنت "ناصرالدین شاه" در سال 1269 شمسی امتیاز خرید و فروش و ساختن داخل و خارج کل توتون ایران به انحصار شخصی انگلیسی به نام سرگرد " رژی تالبوت " واگذار شد. این فرد توانست با پرداخت مبالغی رشوه به شخص شاه امتیاز انحصار دخانیات را برای مدت پنجاه سال تحصیل کند. با تقاضای چند تن از علما، " آیت الله میرزای شیرازی " مجتهد و مرجع تقلید شیعیان که مقیم سامره بود علیه امتیاز تنباکو دست به اقدام زد و چون از جانب حکومت توجهی به این مطلب نشد از سوی وی فتوای تحریم تنباکو صادر گردید.
مردم پس از صدور چنین فتوایی در منازل و قهوه خانه ها و حتی دربار ناصرالدین شاه، غلیانها را شکستند و چپقها را خرد کردند. مقاومت مردم در اثر اجرای دستور میرزای شیرازی، صاحب کمپانی رژی و دولت وقت را به شدت متوحش و ناراحت و عصبانی کرد تا جایی که ناگزیر مذاکراتی برای لغو قرار داد آغاز گردید و سرانجام در سال 1270 ه. ش. شرکت سرگرد مزبور با نام شرکت سهامی توتون شاهنشاهی ایران محدود با سرمایه 650000 لیره منحل و امتیاز نامه نامبرده ابطال شد و پس از این ماجرا بود که میرزای شیرازی مجددأ استعمال دخانیات را مجاز اعلام کرد .

اولین بار که سیگار وارد ایران شد
اولین کارخانه سیگار سازی
سیگار برای اولین بار با نام "پاپیروس" از طریق روسیه تزاری وارد ایران شد و تا مدتها با استقبال مردم روبرو نبود ولی سرانجام ترفندهای استعمارگران و پولسازان، سد فرهنگی مخالفت با سیگار را درهم شکست و کم کم عده ای غلیان و چپق را کنار گذاشته و به سیگار رو آوردند. و عده ای هم از ابتدا شروع به سیگار کشیدن کردند و کشت توتون و تنباکو که به علت دریافت مالیات قابل توجه، مورد مخالفت دولت نبود در قسمتهای مختلف کشور رواج یافت و کارخانه ها و کارگاههای توتون سایی و توتون بری و سیگار پیچی دستی و .... توسط بخش خصوصی دایر و با مارکها و انواع مختلف دسته بندی، و به بازار عرضه می شد. تا سرانجام در سال 1294 ه. ش. مجلس شورای ملی، نخستین قانون مربوط به انحصار دخانیات را تصویب نمود و با اصلاحات سالهای 1302 و 1307 حق وارد کردن، صادر کردن، خریدن، فروختن، ساختن، نگاهداری و حمل و نقل مواد دخانی و انواع کاغذ سیگار و متفرعات آن در سراسر کشور به دولت واگذار شد و وظایفی برای توتون کاران مقرر گردید. سپس با قانون سال 1310 انحصار دخانیات، گسترش و مؤسسه انحصاری دولتی دخانیات تأسیس شد.
خرید دستگاههای مربوط به دخانیات از جمله حقوق دیگری بود که بر عهده مؤسسه انحصار دخانیات محول گردید و صدور مواد دخانی، از پرداخت حقوق گمرکی معاف شد و قاچاق آن مشمول قانون 1310 شناخته شد. همچنین خرید و فروش و ورود سیگار در انحصار مؤسسه قرار گرفت. وزارت مالیه از 1311 مأمور اجرای این قوانین شد و طی سالهای 1313، خرید توتون سیگار و 1314 خرید توتون چپق و تنباکو و نظارت بر سایر مراحل انتخاب محل، نوع کشت، داشت، برداشت و رسید گی به وضعیت و تولید مواد دخانی توسط دولت عملی گردید و اولین کارخانه سیگار سازی در 5 مهر ماه 1316 در زمینی به مساحت 10 هکتار در جاده قزوین شروع به کار کرد. سیگارتهای اشنو، فومن، گرگان، افسر، تاج، اردیبهشت و نیز انواع سیگار برگ و جیگاره و انواع تنباکو، توتون چپق و انفیه و توتون پیپ با حمایت دولت وارد بازار گردید .
اولین کسی که تخم چغندر قند را به ایران آورد
دکتر "پولاک" در سال 1272 هجری پس از مرگ دکتر "کلوکه" و پیش از استخدام دکتر "طولوزان" طبیب مخصوص "ناصرالدین شاه" نیز بود و پس از ده سال اقامت در ایران به وطن خود بازگشت. طبق نوشته وقایع اتفاقیه وی برای اولین بار در سال 1274 هجری تخم چغندر قند را به ایران آورد و در مقام ترویج و کشت آن برآمد ( وقایع اتفاقیه شماره سیصد و هفتادو چهارم مورخ پنجشنبه 16 شعبان 1274) .
اولین کارخانه قند
اولین کارخانه قند به نام کهریزک در سال 1273 ه. ش. تأسیس شد. یک مؤسسه بلژیکی به نام سوسیته آنونیم امتیاز تأسیس کارخانه قند سازی را از دولت وقت گرفته و قریه کهریزک را برای ساختمان محل آن انتخاب نمود. مقدمات کار از سال 1313 ه. ق. شروع، ولی تحصیل امتیاز در سال 1314 میسر گـردید تا ایـنکه شرکت مذکور در سال 1316 موفق به تأسیس و افتتاح کارخانه شد.
ماشین آلات لازمه آنچه مربوط به دستگاههای چغندر خردکنی و پختن شیره و تصفیه قند و غیره بود از آلمان (کارخانه بوکابرلوف گرون برخ) و موتور الکتریک از بلژیک (کمپانی انترناسیونال الکتریک) و کوره های بخار از انگلیس (شرکت انگلیسی باب کرک) خریداری و حمل شد.
مؤسسان شرکت قصد تأسیس کارخانه ای را داشتند که در هر دوره بهره برداری استعداد مصرف 60- 66 هزار خروار چغندر داشته باشد. در صورتی که این کارخانه در سال اول و دوم بیش از 12 تا 20 هزار خروار نتوانست خرد نماید و مصرف روزانه آن در حدود 100- 150 خروار بود و همین مقدار را نیز به واسطه عدم اختصاص قراء خالصه جهت تأمین محصول چغندر نمی توانستند تهیه نمایند و حتی از توان حمل آن نیز عاجز بودند. تا اینکه در سال سوم بهره برداری (1318 ه. ق.) در نتیجه موانع داخلی و رقابتهای خارجی کارخانه تعطیل گردید.
در 1288 ه.ش. تقریبأ پس از یازده سال عده ای از تجار زرتشتی به فکر احیای کارخانه کهریزک افتاده، کلیه بنا و اراضی و ماشین آلات آن را از شرکت مزبور خریداری، ولی موفق نمی شوند و پس از چندی کارخانه را به یک عده دیگر از تجار زرتشتی می فروشند.
با وجود اقداماتی که از طرف هیأت جدید می شود آنها هم نمی توانند اقدامی نمایند. به همین نحو تعطیل باقی می ماند تا اینکه در سالهای 1308 و 1309 ه. ش. وزارتین فواید عامه و اقتصاد ملی موضوع را تعقیب و شرکت سهامی مرکب از شرکای سابق و بانک ملی ایران و بانک فلاحتی تشکیل و پس از یک رشته مطالعاتی که از طرف متخصصین و مهندسین برای رفع نواقص و تکمیل ماشین آلات بعمل آمد در بهمن ماه 1310 پس از 35 سال تعطیل و فراموشی کارخانه ، شروع به عملیات نمود.

اولین کشت چغندر قند در ایران
در ایران کشت چغندر قند برای اولین بار همزمان با تأسیس اولین کارخانه قند به نام کهریزک در سال 1273 ه. ش. شروع و در اطراف قریه کهریزک مقداری زمین تحت کشت این نبات قرار گرفت و بعد از یک دوره توقف مجددأ در سال 1310 کشت آن رواج یافت.

اولین کسی که سیب زمینی را وارد ایران کرد
سیب زمینی برای اولین بار توسط "سر جان ملکم" در عهد "فتحعلی شاه" وارد ایران گردید، و در دوران "محمد شاه قاجار" به کوشش "حاجی میرزا آقاسی" کمی رایج شد، و در عهد "ناصرالدین شاه" رواج فراوان یافت.
چندی در ایران آلوی ملکم خوانده می شد ، نام رایج آن مأخوذ از نام فرانسوی آن
Pomme de Terre
لفظأ به معنی سیب زمینی می باشد.

اولین باغبان فرنگی در ایران
در عصر ناصری کاشتن برخی گلهای فرنگی در تهران رایج گردید. قلمه ها و تخم گلها که از فرنگ رسید، وجود باغبان فرنگی هم ضروری بود. پس به استخدام باغبانی اروپایی برآمدند. در سال 1278 ه. ق. نخستین باغبان فرنگی به ایران آمد و اولین گلها و گیاهان فرنگی را در تهران کاشت. نام وی " پروزل " بود و اهل فرانسه.
" پروزل " در ایران ماند و کاشتن گلها و گیاهان فرنگی از باغ مخصوص به سایر باغات سرایت کرد و در تهران رواج یافت.

اولین مدرسه کشاورزی
اولین مدرسه کشاورزی در ایران، مدرسه فلاحت مظفری است که بر ا ثر مساعی "میرزا نصر الله خان مشیروالدوله" که عهده دار امور وزارت خارجه بود در سال 1319 ه. ش. در تهران برای آموزش کشاورزی تأسیس شد. برای اداره کردن آن " مسیو داشر " از بلژیک استخدام و به عنوان مدیر فلاحت ایران به خدمت مشغول و چون در آن تاریخ بجز مدرسه فلاحت جدید التأسیس، مؤسسه دیگری در ایران وجود نداشت به ریاست مدرسه مزبور منصوب و به تدریس دروس فلاحتی پرداخت و تا دوره اول مجلس شورای ملی سال 1325 به خدمت مشغول و در آن تاریخ که مصادف با خاتمه استخدام مشارالیه بود چون کنتراتش تجدید نگردید رهسپار وطن خود شد.


اولین کسی که گوجه فرنگی را به ایران آورد
تا عصر قاجار گوجه فرنگی در ایران ناشناخته بود. تخم گوجه فرنگی را نخستین بار در 1300 ه. ق. "دوست محمد خان معیرالممالک" از فرنگ فرستاد و در باغ فردوس تهران کاشته شد.
"دوستعلی خان معیرالممالک" فرزند نامبرده در "رجال عصر ناصری" می نویسد :
"عبدالصمد میرزا عزالدوله" برادر " ناصرالدین شاه "، هر تابستان یک بار از عمارت ییلاقی خود به دیدن پدرم به باغ فردوس می آمد. در آن زمان گوجه فرنگی را در ایران نمی شناختند و در اغذیه بکار نمی بردند. پدرم که در سالهای 1303- 1300 ه. ق. در اروپا می زیست، مقداری تخم سبزی، از جمله گوجه فرنگی فرستاده و در نامه خود سفارش ک رده بود که در کشت و ازدیاد آن بکوشند. در تابستان 1302 که بنا به رسم هر سال، شاهزاده عزالدوله به باغ فردوس آمده بود، ضمن گردش در باغ چشمش به قطعه بزرگ گوجه فرنگی افتاد و بسیار تعجب کرد. بالاخره وقتی دانست کسی آن را نمی خورد، تعجبش بیشتر شده به باغبانها گفت تا مقداری از آن چیده به عمارت بیاورند. آنگاه با کمال شعف، نزد مادرم آمده مدتی به تعریف و تمجید این سبزی پرداخت و آشپز را خواسته به او دستور داد که آب آن را گرفته در چند خوراک مناسب که برای ناهار همان روز تهیه شده بود به کار برد. در سر سفره، اول به اغذیه سفارشی خود دست برد و دیگران را نیز به خوردن تشویق و ترغیب نمود. حضار که تا آن روز از خوردن گوجه فرنگی خودداری می کردند، چون دیدند که شاهزاده با منتهای میل مشغول خوردن است و بدون شک تصمیم مسموم ساختن خود را نیز ندارد، دست به خوردن زدند، و پس از چند دقیقه زمزمه تحسین و تمجید ازا طراف سفره برخاست..... فردای آن روز به دستور مادرم تفتهای بزرگ از گوجه فرنگی ترتیب داده برای شاهزاده بردند.

اولین کشت بذر اصلاح شده پنبه / اولین کارخانه پنبه پاک کنی
در قرون اخیر برای اولین بار در زمان صدارت "میرزا تقی خان امیر کبیر" بذر اصلاح شده پنبه امریکایی از نوع "آپلند" توسط یک کشیش امریکایی به نام "استاکینگ" به ایران آورده شد، ابتدا در حوالی ارومیه و سپس در امیر آباد ورامین مورد آزمایش قرار گرفت.
با احداث نخستین کارخانه پنبه پاک کنی در سال 1298 و بعد از آن، کشت پنبه اصلاح شده و صنایع وابسته به آن در ایران رو به توسعه گذاشت.
 

Similar threads

بالا