دستور زبان ترکی آزربایجان

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
Azərbaycan-Türkcəsinin
Dil
Bilgisi


سخن نخست:

این تاپیک بنا بر درخواست دوستان،جهت یادگیری زبان ترکی آزربایجان،یکی از زبانهای رایج در ایران(تمامی اراضی استانهای همدان،زنجان،آزربایجان های غربی،شرقی و اردبیل،بخشی از جنوب غربی و پراکنده در برخی مناطق کشور من جمله قزوین،کرج،تهران و سایر مناطق کشور)، جمهوری خودمختار آزربایجان،جمهوری خودمختار نخجوان، مناطق غرب عراق خصوصاً کرکوک و سوریه و برخی قسمت های ترکیه و... ایجاد شده است.هدف از نقل این مقدمه ،مشخص کردن مقصود ایجاد کننده ی تاپیک می باشد.تنها و تنها به علت درخواست هموطنان بر این امر، قصد کرده ایم.

اگرچه منابع ما در این تاپیک کثیر خواهد بود،اما به دو منبع اصلی آن اشاره می کنیم تا حقی از نویسندگان کتب مرجع ضایع نشود.

1.مرجع اول،دستور و زبان ترکی آزربایجان،تألیف علی.م.گؤنیلی.
2.مرجع دوم،تصحیح و گردآوری مطالب جدید برای بسط و آسان کردن کتاب اصلی،تصحیح مرجع اصلی و افزودن مطالب کمکی از سایر کتب دستوری و گردآوری مقاله های مرتبط، از مدیر این بخش،بابک و سپس توتولماز.

سایر مراجع مربوط به فرهنگ لغات ترکی آزربایجان از 4 فرهنگ معتبر می باشد که گاهاً در حین ارسال پست به آنها اشاره خواهیم کرد.همچنین مراجعی نظیر دستور و زبان ترکی آنادولو،جئغتای و دستور زبان های آنها،فرهنگ لغات عربی،فارسی،انگلیسی،و کتب منظوم و منثور کلاسیک ترکی.

به علت مشغله ی مدیر بخش گفتگوی آزاد،تکلیف آموزش با بنده خواهد بود.و آموزش های ارسالی توسط دیگران به علت سردرگم نکردن زبان آموزان به تاپیک قدیمی انتقال خواهد یافت.دروس زبان،به صورت طبقه بندی شده خواهد بود.
تا قبل از ارسال درس جدید،زبان آموزان عزیز،در صورت وجود اشکال می توانند در همین تاپیک سؤالات خود را مطرح و رفع اشکال نمایند.پس از یک بازه ی زمانی مشخص،جواب و سؤالهای این تاپیک به تاپیک قدیمی و یا تاپیک دیگر انتقال خواهد یافت.در واقع تنها دروس آموزش داده شده در این تاپیک پابرجا خواهد ماند.در همین جا از مدیران این بخش تقاضا داریم تا تمامی پست های نامربوط و غیر فنی را حذف نمایند.

این تاپیک شامل آموزش ترکیب کلمات نمی شود،بلکه پیشنیازی ست برای مراتب بعدی.

مقدمه:

زبانی که در این تاپیک آموزش داده خواهد شد،زبان ترکی از شاخه زبانهای اورال-آلتائیک می باشد.اورال آلتائیک به مجموعه زبانهایی گفته می شود که سخنگویان آنها از منطقه ی بین کوههای اورال و آلتای ریشه گرفته است.مرکزیت قبیله ترک،هون نام داشت که مهاجرت های هرگروه به نقاط مختلف موجب پیدایش کشورها و سرزمین های متعدد شده است.این که زبان تمامی این قبیله ها قبلاً مشترک بوده شکی نیست اما اسامی قبایل اکثراً به قبل از مهاجرت ایشان بر می گردد.

از مهمترین قبایل هون می توان به چند مورد اشاره نمود:
آس
کاس
خزر
آلبان
باشقورد
اویغور
آنادولو


آس،کاس،خزر،آنادولو از جمله قبایل مهمی هستند که به سمت غرب آسیا و شمال شرقی آفریقا و شرق اروپا مهاجرت کرده اند،این مهاجرت حداقل به بیش از 4000 سال قبل بر میگردد.خزرها در قسمت جنوب دریاچه و کاس ها در قسمت شمال آن سکنی گزیدند.از آن است که این دریاچه سالهاست از جنوب، خزر و از شمال، کاسپین نامیده می شود.آلبان ها به سمت اروپای شرقی مهاجرت کردند و نام کشور مستقل آلبانی از آن گرفته شده است.البته در این میان زبان آنها به علت فاصله گرفتن از مرکزیت ترک دچار تغیریاتی شده است..قبیله ی آنادولو همان کشور ترکیه امروزی ست. و قبیله آس،آزربایجان کنونی ست که مردمان آن در شمال غربی ایران و جمهوری آزربایجان و نخجوان زندگی می کنند.

کشور هونقارئ(مجاریا)نیز مربوط به قبیله هون می باشد.هونقارئ متشکل از دو واژه هون+قارئ می باشد،قارئ در ترکی به معنی پیر است.

جالب است که به نام اکثر قبایل هون،کشور ها و سرزمینهای مستقلی وجود دارد.

آزربایجان(آس یا آز)
آلبانئ
هونقارئ
باشقوردستان(منطقه خودمختار در سیبری شوروی)
اویغورستان(منطقه ای وسیع در چین)
و...

سرزمین های دیگر ترک به مانند ترکستان،ازبکستان، قیرقیزستان ،قزاقستان،ترکمنستان، منطقه ی چچن و ختا و... نیز همچنان پا برجا هستند.

وقتی سخن از زبان ترکی داریم،منظور زبان مشترک همه ی این سرزمین ها و مردمانشان است.اما جدایی و فاصله باعث اندک تغیریاتی در لهجه ها شده است.لذا ترکی به شاخه های متعدد تقسیم شده است.برخی از این شاخه ها تفاوت اساسی باهمدیگر دارند مانند زبان چوواش ها و آنادولو ها،برخی نیز بسیار نزدیک بهم هستند،این نزدیکی سوای تقسیم بندی استاتیک نیز می تواند باشد.مثلاً زبانهای ترکی آزربایجان،ترکی آنادولو(ترکیه)،زبان مردم قبرس شمالی و حتی رومانی نزدیک به هم هستند.

مثلاً در ترکی رومانی به گربه "پیشیکا" می گویند در ترکی آزربایجانی به آن "پیشیک" می گویند.

و یا صرف فعل می روم در ترکی آنادولو،آزربایجان و جئغتای(زبان ترکان ازبکستان) به صورت زیر است.

Gediyorum
Gedirəm
Gedəm

اگرچه در پسوندهای شخص ساز و زمان ساز گاهاً دچار تغییر لهجه شده اند،اما ریشه ی همگی آنها Get می باشد،حتی تغییر ت به د در همگی آنها با یک قانون مشترک صورت پذیرفته است.

زبان ترکی،یک زبان پیوندی(التصافی) می باشد.و کلا برخلاف زبانهای اروپایی-هندی-عربی-فارسی می باشد.پس اینکه گویش آذری را برگرفته از عربی و فارسی بدانند چیز محالی ست.زیرا چنین گویشی اصلا وجود ندارد و زاییده ی تخیل احمد کسروی پهلوی ست.اگرچه اصل خط ترکی لاتین نمی باشد،اما خطی ایده آل برای این زبان است،الفبای عربی اصلا سازگار با زبان ترکی نیست بعداً با مثالی بیشتر توضیح خواهیم داد.

به عبارتی نوشتار آزربایجان آذربایجان آظربایجان آضربایجان برای ترکی نامفهوم است،زیرا ترکی تنها یک Z دارد و انتخاب یکی از این 4 علامت تنها قراردادی ست.اگرچه اگر قراردادمان را با مصوت های عربی مطابق می کنیم باید دقت نمائیم که صدای Z ترکی مطابق با ز عربی ست.و سه صدای دیگر در ترکی وجود ندارد،در فارسی نیز وجود ندارد و این تنها مختص عربی ست.به گونه ای که یک ترک و یا فارس قادر به تلفظ سه صدای دیگر نیست.اما در فارسی این کاربرد فقط به صورت نمادین است و گاهاً در کلماتی که ذاتاً عربی هستند به کار برده می شود.

مانند:
والظالین
زلزال


برای تمایز نشان دادن گویش آذری(که وجود خارجی ندارد) با زبان ترکی آزربایجانی،این قرارداد را وضع نموده ایم. در هر صورت به هنگام یادگیری خط لاتین تمامی این سوء تفاهم ها به Z ختم خواهد شد.اگر مقصود گوینده از ترکی آذری مخفف ترکی آزربایجانی ست بالامانع است اما اگر موافق فرضیه کسرویان می باشند، ادعایشان بالفور منسوخ می باشد.این رد شدن در آینده کاملاً مشخص خواهد شد.

پیشتر در باب تمایز زبانهای ترکی و فارسی صحبت کردیم،اینکه ترکی جزو زبانهای پیوندی ست حال آنکه فارسی از سری زبانهای ترکیبی ست.پس تلاش به ربط دادن دو زبان فارسی و ترکی به هر نحوی تنها وقت تلف کردن است.

متکلمان ترک ایران منحصر به شاخه ی آس(آز) نمی شود،در ایران ترکان ترکمن و قشقایی نیز وجود دارند که در رده بندی زبانهای ترکی در گروه دیگری قرار دارند.

علت به کار گیری کلمات فارسی و عربی در ترکی آزربایجانی ایران،تنها،نزدیکی دو دسته،رسانه،اسلام و غیره می باشد.که باعث شده است برخی لغات در دو زبان جایگزین هم شوند.به عنوان مثال ترکان آزربایجان ایران به توت فرنگی،توت فرنگی می گویند حال آنکه باید چیه له ک بگویند و برعکس فارسهای ایران به بوش قاب،بشقاب می گویند،حال آنکه بشقاب ترکیب دو کلمه ی بوش+قاب می باشد به معنی ظرف خالی.این موضوع در زمان استعمار آزربایجان شمالی نیز وجود داشت که به علت منع تدریس ترکی آزربایجانی در شوروی سابق،کلمات روسی به وفور وارد زبان آزربایجان شمالی شد.

اصل مشکل زبان آموزان غیر ترک،بحث تلفظ خواهد بود،البته در داخل شاخه آزربایجان نیز لهجه های متفاوتی وجود دارد،مانند لهجه ی همدانی،زنجانی،اورمیه ای،اردبیلی،تبریزی و...ولی پایه ما صورت نوشتار زبان ترکی آزربایجان خواهد بود.

مشکل اساسی غیر ترک ها وجود سه مصوت اضافی به همراه چند صامت غلیظ در زبان ترکی می باشد که با ضمیمه کردن فایل های صوتی،این مشکل تا حدی رفع خواهد شد.
در مورد کاربرد نداشتن الفبای عربی در زبان ترکی صحبت کردیم،هر چند که اکثر دوستان به طور غیر استاندارد و به دلخواه از الفبای عربی استفاده می کنند،قراردادی که تنها باعث می شود هرکس قادر به خواندن دست خط و شاهکار خود باشد!

به مثال زیر توجه کنید:

دوز
دوز
دوز

ظاهر هر سه با الفبای عربی یکی ست،مطمئناً یک ترک هم قادر به تشخیص آنها نیست،مگر آنکه در جمله و غیره،همین کلمات را با لاتین دوباره نویسی می کنیم:

Duz
Düz
Döz

نمک(اسم)
راست،درست،مستقیم(اسم)
صبر کن(فعل امر)

البته در داخل ایران برخی با دستکاری الفبای عربی استانداردهای خاصی را بوجود آورده اند تا این تمایز مشخص شود،اما تنها بر افزوده شدن مشکلات می انجامد،نظیر تایپ و ... .

رفرنس های مقدمه:


  • مطالعه ی ساختار نحوی زبان ترکی از دیدگاه رده شناسی،حسین خوش باطن،پروفسور صدیق
  • تاریخ دیرین ترکان ایران،پروفسور ذهتابی
  • نگاهی نوین به تاریخ دیرین ترکان ایران،حسن راشدی
  • دستور و زبان ترکی آنادولو،جئغتای،فارسی،عربی،انگلیسی،...
  • دستور و زبان ترکی آزربایجانی،دکتر جواد هیئت
  • فرهنگ لغات آزربایجانی(بهزاد بهزادی،شاهمرسی،داشقین،اورفوقرافیا لؤغتلر)
  • توتولماز

در پست بعدی نخستین درس ارسال خواهد شد.به فاصله ی چند روز از ارسال، زبان آموزان فرصت رفع اشکال دارند،در غیر این صورت درس جدید پست خواهد شد.اگرچه از درسهای قبلی نیز می توانند سؤال نمایند.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
ALFABE

درس اول: الفبا

مصوت ها:مصوت به حروفی گفته می شود که بدون قطع مجاری تنفسی تا زمانی که نفس می رسد،صدا می دهند،(تعریفات دیگری نیز از مصوت وجود دارد،تعریف ص 14،مجموعه ی فنون و مفاهیم ادبی-2،دکتر عباس ماهیار)آنها رابط بین حروفات غیر مصوت(صامت) هستند.مصوت را حرف صدادار نیز می گویند.در فارسی و عربی و انگلیسی تعداد آنها 6 و 5 عدد است.برخی از این موصت ها کوتاه و برخی دیگر کشیده اند.در فارسی و عربی نصف آنها کشیده و نصف دیگر کوتاه هستند.(سه تای اول کشیده و سه تای بعدی کوتاه).علت مشابه بودن مصوت های عربی و فارسی،دلیلی ست بر ورود بی عیب و نقص سنجش عروضی عربی در شعر فارسی.

مصوت های فارسی و عربی : آا ای او اَ اِ اُ
ُ
َمصوت های انگلیسی :
AEIOU

در ترکی،9 مصوت وجود دارد،برخی از آنها کوتاه،برخی کشیده و برخی نیز دوگانه هستند.


Aa

معادل آن در فارسی وجود ندارد،شبیه آ ا فارسی ست اما کوتاه است،هر چند که ترکان ایران می توانند آ ا فارسی-عربی را نیز تلفظ کنند،اما در ترکی هیچ کلمه ای با آا فارسی(کشیده) شروع نمی شود،در واقع تمامی کلمات ترکی با آا(منظور از این کار، اولی نماد حرف بزرگ و دومی نماد حرف کوچک است،در آینده، الفبای لاتین ترکی را نیز چنان نشان خواهیم داد با این تفاوت که ترکی از چپ به راست نوشته می شود) ترکی ست. در عربی و فارسی،علامت کشیده(مد) ای که بر سر خط عمودی قرار گرفته است نشان از کشیده بودن مصوت است،در حرف کوچک که این علامت وجود ندارد ممکن است گاهی کشیده گاهی اصلاً خوانده نشود،پس در فارسی آا کوتاه وجود ندارد.در شعر عروضی ترکی برای برهم نخوردن وزن،ممکن است گاهی این Aa حتی کشیده تلفظ شود،اما مطمئن باشید آن کلمه اصلاً عربی یا فارسی ست.در شعر هجای ترکی(آشئق) ممکن است یک آا عربی-فارسی که ذاتاً کشیده است،کوتاه تلفظ شود. این دو ،تفاوت اساسی باهم دارند،علت آن این است:

در شعر عروضی از این جهت گاهاً از آا کشیده استفاده می کنند که وزن شعر نریزد اما در شعر هجای ترکی که تعریف وزن به گونه ای دیگر است،تنها بر حسب عادت، کوتاه تلفظ می کنند،چون تمامی کلمات ترکی با آا کوتاه است.بنابراین اگر بخواهیم ترکی را با الفبای عربی بنویسیم،آوردن مد بر سر ا کمی نگران کننده است چون مخاطب را دچار اشتباه می کند.این تفاوت را شما در فایل های صوتی خواهید دید.

اکنون صحبت بر سر این است،در الفبای لاتین شما چگونه خواهید فهمید منظور از Aa کشیده است یا کوتاه؟
پاسخ:در متون منثور ترکی که از واژه های ترکی استفاده می شود همان
Aa ترکی(کوتاه) ست.در آثار منظوم عروضی و یا محاوره که کلمات فارسی و یا عربی بکار برده می شود احتمال بکاری گیری Aa کشیده می رود.

Əə

این، همانند مصوت اَ َ عربی یا فارسی ست.که مصوتی کوتاه است.



Ee

این مصوت نیز همانند مصوت اِ ِ عربی و یا فارسی ست.که یک مصوت کوتاه است.


هشدار:با E انگلیسی خلط نکنید،اگر قصد یادگیری زبان ترکی را دارید،به هنگام ورود به این تاپیک علائم و الفبای انگلیسی را برای لحظه ای فراموش کنید.



این مصوت در اکثر زبان ها،من جمله فارسی،موجود نیست،و از مصوت های مختص زبان های ترکی ست.

دوباره تذکر می دهیم با"آی" انگلیسی اشتباه نگیرید.

İi

این مصوت،همانند مصوت "ای" فارسی ست.که مصوتی کشیده می باشد.


Oo

این مصوت همانند مصوت اُ فارسی می باشد که مصوتی کوتاه است.

Öö

این مصوت،در اکثر زبانها من جمله فارسی معادل ندارد.یک مصوت کوتاه است.


Uu

این مصوت،همانند مصوت "او" فارسی ست.تنها فرق آن در شعر کلاسیک ترکی ست.این یک مصوت دوگانه است.گاهاً کشیده گاهاً کوتاه است.
در واقع ذات آن یک مصوت کشیده است،که در شعر بسته به موقعیت کوتاه نیز می شود.

Üü

این مصوت در اکثر زبان ها،من جمله فارسی معادلی ندارد.یک مصوت تماماً دوگانه است.


اینکه اگر ترکی را با الفبای عربی نشان دهیم با چه استانداردی بنویسیم،مربوط به این تاپیک نمی شود،چون ما تنها با خط لاتین کار خواهیم کرد.اما در آینده ،برای علاقه مندان کتابی معرفی خواهیم کرد تا آخرین استاندارد ترکی با خط عربی را مشاهده کنند.
زبان آموزان مبتدی به تایپ عربی هم باشگاهی های خود توجهی نکنند،چون اکثراً من درآوردی ست.و فقط به پیچیده کردن اوضاع می انجامد.


نوع آنالیز ما در باب این 9 مصوت از نظر کوتاه یا کشیده بودن آن بود،این نوع طبقه بندی در درس دستور زبان دردی را دوا نمی کند.چرا که کوتاه یا کشیده بودن مصوت مربوط به عروض و قالبهای شعر ترکی می باشد.

آنچه که ما پیاپی از آن استفاده خواهیم کرد،طبقه بندی دیگری از این 9 مصوت است.9 مصوت فوق به دو نوع تقسیم می شوند.مصوت های که صدایشان نازک،زیر یا با آهنگ پایینی هستند.و مصوت هایی که صدایشان بم و با آهنگ بالایی هستند.این نوع تقسیم بندی تا آخر درس ادامه دارد.و زبان آموز باید در وهله ی اول این 9 مصوت را از نظر زیری و بمی صدا تشخیص دهد.

دسته اول، گروهی که نرم و یا صدایشان بم شنیده می شود و آهنگ پایینی دارند.این حروف 4 تا هستند؛
A,O,I,U


دسته دوم،حروفی که صدایشان تیز و یا نازک و بعبارتی آهنگ بالایی دارند.5 تای بعدی این حروف ها هستند؛

Ə,E,Ü,Ö,İ

اکنون زمان آن رسیده است که با تلفظ این 9 مصوت آشنا شوید.مطمئناً با صدای 5 تای آنها مشکلی نخواهید داشت.(OUƏEİ)


صدای A نیز همانند آا فارسی ست فقط کافیست مدت زمانی را که برای تلفظ آا فارسی بکار می برید به نصف و یا یک سوم زمان کاهش دهید.

فقط می ماند سه مصوت ÜüÖöIı

در پست بعدی مثال هایی برای روشن شدن مطلب خواهیم آورد.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادامه ی درس اول:

صامت ها:

ابتدا چند مثال تایپی و سپس یک مثال صوتی برای تفهیم پست قبلی می آوریم:
سعی می کنیم در وهله ی اول از آن دسته لغات ترکی استفاده کنیم که وارد زبان فارسی نیز شده اند.تا تلفظ آن برای همه مشخص شود. البته یادآور شویم که اکثر کلمات ترکی که مستعمل در فارسی ست با تغییر لهجه همراه می شود،علت آن واضح است.اگر در آن واژه ترکی، حروفی بکار برده شود که در فارسی معادل آنها وجود نداشته باشد، حروف نزدیک به آن جایگزین آن می شوند، برای مثال در فارسی Iı وجود ندارد،اگر بخواهند یک واژه ترکی که در آن همان حرف بکار رفته تلفظ کنند مجبورند به جای Iı از یک حرف نزدیک به آن که در زبان خود آنها موجود است استفاده کنند مثلا از İi و یا Ee .اما قبل از آن مجبوریم به صامت های زبان ترکی نیز اشاره ای کنیم.

صامت: ترکی 23 صامت دارد که با 9 مصوت قبلی کلاً 32 حرف می شود.

Bb

همان صدای ب فارسی را دارد.

Cc
همان صدای ج فارسی را دارد.

Çç

همان صدای چ فارس را دارد.

Dd

همان صدای د فارسی را دارد.

Ff

همان صدای ف فارسی را دارد.

Gg
این صامت نه تنها در عربی و فارسی معادل ندارد بلکه در ترکی آنادولو(ترکیه) نیز وجود ندارد.صدای آن را تنها با فایل صوتی می توان تفهیم کرد.

Qq
همان صدای ق و گ فارسی را دارد.البته در فارسی هر دو یک صدا دارند فقط در برخی کلمات با یکی و در برخی دیگر با دیگری نوشته می شود.

گربه
قورمه سبزی

Ğğ
همان صدای غ فارسی را دارد.

Hh همان صدای ه ح فارسی را دارد.این نیز به مانند Q ،در فارسی تلفظ همگی آنها یکی ست.البته در عربی تفاوت دارند.

حسن
هوش

اگر بخواهیم این دو را با لاتین ترکی بنویسیم هر دو با H شروع می شود.

Xx
همان صدای خ فارسی را دارد.

Jj
همان صدای ژ فارسی را دارد.

Kk
این صامت در فارسی و عربی و حتی ترکی آنادولو وجود ندارد.صدای آن شبیه ک فارسی ست ولی تفاوت اساسی دارند.اگر چه یک ترک ایران قادر به تلفظ ک فارسی ست.اما در ترکی هیچ واژه ای ک فارسی ندارد و در همگی آنها K ترکی مستعمل است.صدای آن بسیار غلیظ است با فایلهای صوتی نشان خواهیم داد.

Ll
همان صدای ل فارسی را دارد.

Mm
م فارسی
Nn
ن فارسی
Pp
پ فارسی
Rr
ر فارسی
Ss
س ث ص فارسی،البته نمی گوئیم عربی چون در عربی این سه تفاوت چشمگیری دارند هرچند برای ما بی معنی ست.چون قادر به تشخیص تمایز انها نیستیم.منظور ما این نیست که این سه حرف از آن فارسی ست چون در واقع دو مورد آن مختص عربی ست،منظور ما تلفظی ست که در زبان فارسی بکار برده می شود.
Şş
ش فارسی
Tt
ت ط (توضیح این نیز همانند قبلی ها)
Vv
و
Yy
ی
Zz
ز ذ ظ ض (توضیح این نیز همانند قبلی ها،هر چند رد مقدمه نیز در باب این حرف توضیح دادیم)


یکبار دیگر مصوت ها و صامت های ترکی را می آوریم،حروفاتی که ،غیر ترکهای آزربایجان با آنها مشکل دارند با رنگ قهوه ای مشخص می کنیم.البته فقط با حروف بزرگ نشان می دهیم.

ذکر یک نکته خالی از لطف نیست،از آنجا که برخی از ما قادر به تشخیص تمایز آنها نیستیم تفاوتی برای آنها قائل نمی شویم و این دیوانگی محض است. تفاوت آنها همانند یکی دانستن ز با ژ و ب با پ برای اعراب و ز با ظ برای فارسیان است.
پس وقتی می گوییم Ö با O ویا U با Ü تفاوت دارند یعنی اینکه بکارگیری هریک به جای دیگری گاهاً مسخره و گاهاً معنا را عوض می کند و حتی از یک کلمه، متضاد آنرا می سازد!



AƏEIİOÖUÜ
BCÇDFGQĞHXJKLMNPRSŞTVYZ

سعی می کنیم ابتدا مثال هایی بیاوریم که در آن حروفات قهوه ای به کار نرفته باشد،سپس با یک فایل صوتی صدای حروفات قهوه ای را تفهیم می کنیم.
مثال های ما دو گونه خواهند بود،گونه ی اول کلمات فارسی و عربی را با الفبای لاتین ترکی نشان می دهیم،تا تمرین آسانی برای مبتدیان باشد،مثال های نوع بعدی ما کلمات ذاتاً ترکی خواهند بود.

نوع اول:

Biya
Rəftəm
Şərmənde
Terminal
Tehran
Şiraz
Xoda
Çəmən
İran
Ebrahim
Qorbe
Qorme səbzi
Omman
Çador
Ğayət
Zəlil
Zalem
Sabun
Səhər
Sales
Tən
Tə-ne

بیا
رفتم
شرمنده
ترمینال
تهران
شیراز
خدا
چمن

ایران
ابراهیم
گربه
قورمه سبزی
عمٌان
چادر
غایت
ذلیل
ظالم
صابون
سحر
ثالث

تن
طعنه


تذکر:در این کلمات از Aa استفاده کردیم،چون این کلمات ترکی نیستند پس نگران تلفظ آنها نباشید.
تذکر:
همزه در ترکی یک حرف مستقل محسوب نمی شود،برای نشان دادن آن از خط تیره یا گیومه استفاده می کنند. به لاتین "طعنه" نگاه کنید.
تذکر:در ترکی علامتی بنام تشدید وجود ندارد،حروفات به طور مکرر پشت سر هم نوشته می شوند.به لاتین"عمّان" نگاه کنید.


نوع دوم:

Ana
Ata
Baba
Vurğu
Ayna
Dur
Yaman
Sənə nə
Balaban
Azərbaycan

تذکر:در تلفظ Aa این کلمات احتیاط کنید،تمامی آنها کوتاه هستند.
نکته:معادل آنها را با خط عربی نشان نخواهیم داد،معنی آنها را بعداً خواهید فهمید.

پست بعدی که یک مثال صوتی ست،به منزله ی اتمام درس اول خواهد بود.بعد از ارسال آن پست چند روز فرصت دارید تا اشکالاتتان را مطرح نمائید.

 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادامه ی درس اول:


قبل از آوردن مثال صوتی ،به یک نکته اشاره می کنیم،در مورد مثال های نوع اول که گفتیم همگی آنها فارسی هستند،چند مورد از آن ها اصلاً ترکی هستند به عنوان مثال در "قورمه سبزی"،"قورمه" صورت تحریف شده ی "قوورولما" می باشد، البته بحث ما بررسی ذات و ریشه کلمات نیست بلکه صحبت سر تلفظ آنها بود و نوع تلفظی که فارس ها آنرا بکار می برند،اما از آن جهت به آن اشاره کردیم که هرگز دوست نداریم دو مرجع خودمان ضد و نقیض هم باشند.در باب دو واژه ی "چمن" و "چادر" نیز این چنین است.

Qovrulma

قُورولما
در معنی سرخ شدگی،کز گرفته شدگی،برشته شدگی.

سایر مشتقات این کلمه را نمی آوریم اما برای کنجکاوان صفحه ی 409 فرهنگ لغات ترکی از داشقین را پیشنهاد می کنیم.ویا کتاب محاکمة اللغتین از امیر نوایی به تصحیح پروفسور صدیق.

اینکه چرا این کلمه به قورمه تغییر داده شده است،مطمئناً به علت سختی تلفظ در اصل آن است.اما بهتر بود به جای قورمه،قورما(همانی که ترکان نیز در زبان محاوره ای خود استفاده می کنند) می گفتند.اما چرا به جای A از حرف Ə استفاده کرده اند،همان بحث موجود نبودن معادل A کوتاه در فارسی است،اگر آنرا کشیده می کردند تلفظ سخت تر می شد و البته صوت کلمه ناهنجار.

مثال صوتی:

ابتدا بروی این لینک کلیک کنید،وارد صفحه ای می شوید، در یک قسمت دو کلمه مشابه Dinlə و Yüklə وجود دارد،بر روی Yüklə کلیک کنید و فایل را دانلود کنید،اکنون فایل صوتی را با نوشته ی ما تطبیق دهید،تلفظ لغات قرمز(همانهایی که در پست قبلی با قهوه ای نشان دادیم) همان هایی هستند که در زبان فارسی معادلی ندارند،آنها را با حروفات مشابه یکدیگر مقایسه کنید،این فایل چون یک فایل آموزشی نیست،بر این اساس ممکن است گاها برخی حروف را بیجا کش دهد،شما تنها به تلفظ حروف دقت کنید،




Saçın ucun hörməzlər
lü sulu dərməzlər
Sarı gəlin

Səni mənə verməzlər
Ay anan ölsün
Sarı gəlin aman
Nenim Aman Aman
Neynim Aman Aman
Sarı gəlin Sarı gəlin


Saçın ucun hörməzlər
lü sulu dərməzlər
Sarı gəlin

(2)
Bu sevda nə sevdadır

Səni mənə verməzlər
Aman aman
Nenim aman aman
Neynim aman aman
Sarı gəlin
(2)
Bu dərənin uzunu
Çoban qaytar quzunu
Sarı gəlin
(2)
Nə olar bir n rəm nazlı yarının üzünü
Neynim aman aman
Neynim aman aman
sarı gəlin
(2)
Yaşatsan yaşaram
Yaşatmasan yox
İnan ki ölərəm öl desən mənə
zümnən qanlı yaş axıdan zaman
Ay lüm lərəm l desən mənə

تذکر: در یک مورد صدای Iı آنی نیست که خواننده تلفظ می کند،آنرا با رنگ آبی نشان داده ایم،این به خاطر تصنیف بودن اثر است.در آینده یک فایل دیکلمه ضمیمه خواهیم کرد تا چنین مشکلاتی پیش نیاید.در مورد صدای Aa نیز مخصوصاً در واژه ی Sarı گاهاً دوگانگی دیده می شود،این همانی ست که قبلاً توضیح دادیم،اگرچه Sarı یک واژه ی ترکی ست اما تصنیف بودن اثر چنین مشکلاتی را برای تفهیم بوجود آورده است.

تذکر:خوشبختانه تمامی 6 حرف در این تصنیف موجود بودند،فقط حرف K تنها یکبار آمده است که برای آن نیز بعداً مثال های بیشتری خواهیم آورد.
تذکر: وقتی چندین بار به این فایل گوش دادید،متوجه تمایز دو به دوی صدای حروفات زیر می شوید:

ک فارسی با K ترکی
Q با G
I با İ
O با Ö
U با Ü


چند مثال دیگر نیز با معانی آنها می زنیم و این درس را خاتمه می دهیم،تا چند روز، درس بعدی ارسال نخواهد شد.این مثال ها برای مقایسه صداهای نزدیک ولی متفاوت ترکی ست.

İran
Ildırım
ایران
رعد و برق

Olum
Ölüm
زندگی
مرگ

Uç
Üç
پرواز کن
سه(رقم بعد ازدو)

Kaktus
Kərtənkələ
کاکتوس
تمساح

Qan
Get

خون
برو،ریشه فعل رفتن

اگر فرق میان این مصوت ها را با وجود فایل صوتی تشخیص ندادید،تا همینجا بدانید که آبی ها با قرمز ها فرق دارند.اگر متوجه شدید ولی نتوانستید تلفظ کنید(که مطمئناً نتوانید توانست) تا همین اندازه که فرقشان را تشخیص دهید کافیست.

آیا تا به حال به تلفظ ک در که و یا یکم و یا کلمه ، یک ترک آزربایجانی ایرانی دقت کرده اید؟
تمامی این کلمات فارسی هستند،اما چون ک ترکی با فارسی تفاوت دارد،اکثراً ترک ها بر حسب عادت با ک ترکی تلفظ می کنند،بعداً خواهید فهمید علت این اصرار در غلیظ تلفظ کردن چیست!

اگر چه می توانند ولی در عین حال نمی توانند!
در مورد فارس ها نیز چنین است،
اگرچه نمی توانند در عین حال نمی توانند،

اگر دوستی دارید که یک ترک واقعی ست،از ایشان خواهش کنید تا این کلمات را از روی نوشته برای شما تلفظ کند.


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
هموطن عزیز بسیار از شما متشکرم.
یک سوال.
شما در اینجا کدام یک از شاخه های زبان ترکی رو آموزش میدید.
یاشاسین آزربایجان


جهت یادگیری زبان ترکی آزربایجان،یکی از زبانهای رایج در ایران(تمامی اراضی استانهای همدان،زنجان،آزربایجان های غربی،شرقی و اردبیل،بخشی از جنوب غربی و پراکنده در برخی مناطق کشور من جمله قزوین،کرج،تهران و سایر مناطق کشور)، جمهوری خودمختار آزربایجان،جمهوری خودمختار نخجوان، مناطق غرب عراق خصوصاً کرکوک و سوریه و برخی قسمت های ترکیه و..
قبیله آس،آزربایجان کنونی ست که مردمان آن در شمال غربی ایران و جمهوری آزربایجان و نخجوان زندگی می کنند.
تقسیم بندی آ.باسکاکوف

az.jpg

شاخه های هون شرقی توضیح داده نشد،در صورت علاقه مند بودن به صفحه ی 126 کتاب مطالعه ی ساختار نحوی زبان ترکی از دیدگاه رده شناسی،حسین خوش باطن،پروفسور صدیق مراجعه کنید،
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
این پست،صرفاً درس جدید محسوب نمی شود،جهت تکمیل درس نخست ذکر چند مسأله ضروری به نظر می رسد؛
ابتدا در مورد نوشتار با حروف عربی:

اگر با نوشتن به خط لاتین مشکلی دارید،ویا به هر دلیلی دوست دارید با خط عربی،ترکی را یاد بگیرید،این کتاب را دانلود کنید،در این کتاب ، آخرین استاندارد برای زبان ترکی با خط عربی وضع شده است.اگر نظر شخص نویسندگان تاپیک را می خواهید،با نوشتار عربی کاملاً مخالف هستیم اما یادگیری آن الزامی ست.یادآور می شویم که آموزش ما در این تاپیک به خط لاتین خواهد بود.

اکنون در مورد الفبای لاتین:

برای تایپ کردن با خط لاتین،ابتدا باید زبان ترکی آزربایجان را به زبان کامپیوترتان اضافه کنید،برای افزودن آن به گونه ی زیر عمل کنید:

Windows XP
Start
Control Panel
Regional and Language Options
Languages
Details
Add
Input Language
Azeri(Latin)
Ok

اکنون برای تغییر دادن زبان از شیوه ی معمول استفاده کنید،کنترل+شیفت

زمانی که زبان سیستم شما روی Az می باشد،حروفات همانند شکل زیر روی کیبورد شما قرار خواهند گرفت:

 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس دوم: ساختار زبان ترکی به عنوان یک زبان پیوندی و هماهنگی مصوتی در زبان ترکی

پیش تر،اشاره ای کوتاه بر پیوندی بودن زبان ترکی کردیم،در این پست بر این واژه و ویژگی های آن خواهیم پرداخت،

رده شناسی ساختواژی:رده شناسی ساختواژی،نظامی بر طبقه بندی زبانهاست و مقیاسی پیوستاری و نسبی است،یعنی مطلق نیست،به عبارتی به طور مطلق نمی توان گفت زبانی تحلیلی یا ترکیبی ست بلکه می توان گفت زبان مفروض،بیشتر از زبان ایکس و کمتر از زبان ایگرگ ترکیبی یا پیوندی ست.

این دلیلی بر تعریف و طبقه بندی نادرست رده شناسی ساختواژی زبانها نیست،واژه ی پیوندی را می توان همچون صفت خوش بو بودن توصیف کرد،و سپس تمامی رایحه های گلها را از منظر آن تعریف،طبقه بندی کرد.مطمئناً در میان آن برخی خوش بو ترین هستند.پس این نسبیت در ذات خود تعریف پیوندی یا ترکیبی نیست.

زبانهای دنیا را بر اساس رده شناسی ساختواژی به چهار رده ی اساسی زیر تقسیم بندی کرده اند:


  • تحلیلی
  • پیوندی
  • تصریفی
  • ترکیبی

توضیح تمامی این موارد خارج از حوصله ی این تاپیک است،دوستان علاقه مند می توانند برای مطالعه ی بیشتر، صفحات 21 تا 25 کتاب مطالعه ی ساختار نحوی زبان ترکی از دیدگاه رده شناسی را ازنظر بگذرانند.

ما در این تاپیک تنها به زدن چند مثال از چهار رده بسنده می کنیم:

برای گروه اول،زبان ویتنامی مثالی بارز است.
برای گروه دوم،زبان ترکی که مورد بحث تاپیک هست.
برای گروه سوم،زبان چوک چی
و برای گروه چهارم،زبانهای عربی،فارسی،روسی،لاتین و یونانی.

البته تمامی زبانهای دنیا جزو یکی از این چهار دسته هستند،که بیشتر جزو زبانهای ترکیبی هستند.
اما زبانهای پیوندی(التصافی) انگشت شمارند،به غیر از زبان ترکی زبانهای فنلاندی و مجاری و همچنین سواهیلی نیز جزو این دسته اند.

کمری در مورد زبانهای پیوندی معتقد است که وندها(پسوندها،اک ها) جداگانه به ریشه افزوده می شوند که ممکن است در هر واژه چندین واژک موجود باشد.اما مرزهای مابین آنها کاملاً آشکار و واضح است.هر واژه ای شکل کاملاً جداگانه و مشخصی دارد،مثال زیر،مثال ارائه شده توسط کمری( مرجع شماره ی 13-14-15-16 در صفحه ی 347 کتاب مذکور) در باب این توضیح است:

Adam
Adamı
Adamın
Adama
Adamda
Adamdan


Adamlar
Adamları
Adamların
Adamlara
Adamlarda
Adamlardan


که به ترتیب:
حالت اسمی
حالت مفعولی
حالت ملکی
حالت مفعول غیر صریح
حالت مکانی
حالت ablative
6 تای اول برای مفرد ها و 6 تای بعدی برای جمع ها


ساختار کلمات و تولید کلمات جدید:

در ترکی(آزربایجان)همانند سایر زبان ها اصل کلمه را ریشه گویند و بقیه ی کلمات(حالات و اشخاص و ...) از آن ساخته می شود،اما این روند در سایر زبانها تا حدی امکان پذیر است،در برخی زبان ها ریشه مشخص نیست،این دلایلی دارد،یا اصل کلمه بیگانه است و ریشه آن برای زبان مقصد نامشخص،یا کلمات به طور تصادفی و بدون توجه به کلمات هم خانواده ساخته شده اند ویا در طی سالها بر اثر تحریف، اصل ریشه در واژه گم شده است.این مورد در زبانهای پیوندی امکان پذیر نیست چون در زبانهای پیوندی وندها کاملا جدا پذیر هستند و مرزها مشخص می باشند.در آینده شاید مثالی برای توجیه آوردیم.

باطبع نوع ساختن جمله در زبانهای ترکیبی(فارسی،انگلیسی و عربی و...) بسیار متفاوت از نوع زبانهای پیوندی(ترکی و...)خواهد بود.

به مثال زیر دقت کنید:
Kitabımdalar

در این کلمه چهار پسوند ،پشت سر هم به ریشه چسبیده است که هر کدام وظیفه ی خاصی را ایفا می کنند، البته ریشه همواره در ابتدا قرار می گیرد ولی ترتیب قرار گرفتن پسوندها به دلخواه نیست، اگر این عبارت را به فارسی ترجمه کنیم باید بنویسیم:

آن چیزهایی که در کتابم(کتاب من) است.

و یا در انگلیسی:

The things are inside of my book

به عبارتی در زبانهای پیوندی(ترکی)،اتصال پسوندها به ریشه از آورده شدن حروف اضافه و موصولی جلوگیری می کند و یک واژه به ظاهر کوتاه،معادلی گاهاً یک یا چند سطری در زبانهای ترکیبی دارد.

این درس ادامه دارد،
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام از این اقدامتون خوشحالم

ولی به نظرتون بهتر نیست آروم اروم شروع کنید .......... منظورم اینه که نمیشه تو یه روز صدتا قواعد به ما یاد بدین و توقع داشته باشین همشو یاد بگیریم

نظر شخصیم ........... به نظرم اولا اینکه این تاپیک رو مهم کنن
ثانیا فضا برای پرسش وجود داشته باشه ....................... مثلا لغاتی که گفتین ...... آخر کار یه جوله ای که میدین فضا بدین که امثال من که نمیدونم حدس بزنیم .............. بعد جواب نهایی رو خودتون بدین
ثالثا : تصمیم نداشته باشین در یه هفته کل زبان ترکی رو بهمون یاد بدین


سلام دوست عزیز،
من درس اول رو 8 روز پیش ارسال کردم،شاید شما اون موقع متوجه تاپیک نشدید،
بله البته که باید مدت بیشتری رو فرصت بدیم،چون تو این 8 روز کسی سؤالی نپرسید(فقط یک دوست اونهم سؤال فنی نبود،مربوط به تاریخ زبان بود) من هم استنباط بر این کردم که دوستان مشکلی ندارن،اگر سؤال های دوستان یک ماه هم طول بکشه و مشکل داشته باشن مطمئناً من درس بعدی رو شروع نمی کنم،فکر کنم فاصله ی 7 روزه در شرایط عادی برای ارسال هر درس مناسب باشه،

در مورد پستها خوب شاید پستها زیاد باشن ولی جمع چندین پست فقط مربوط به یک درس میشه، دلیل اینکه من یک درس رو تو چند پست ارسال می کنم اینه که یا موقع تایپ یک لحظه کاری پیش میاد و من مجبورم برم و باید نوشته هام رو ذخیره کنم و یا اینکه دوست ندارم مخاطب رو خسته کنم و یا اینکه چند موقع برق رفته و یا سیستم ارور داده و دو ساعت زحمتم بر باد رفته،

در مورد مهم بودن،شاید بعضی از دوستان موضع بگیرن،به هر صورت این در حیطه وظایف من نیست اگر مدیران صلاح بدونن میتونه در آینده یک تاپیک مهم باشه،ولی این رو زمان تعیین میکنه،اگه بازدید و پست بالایی داشته باشه و اهمیت،مطمئناً میتونه یکی از کاندیداهای تاپیک های مهم باشه،

در مورد پرسش، البته من تو پستهای قبل هم(فکر کنم پست اول)توضیح دادم که هرکی دوست داشت میتونه سؤال بپرسه ممکنه یکی یه دونه اشکال داشته باشه یا یک نفر دیگه 100 تا سؤال،من تاجایی که بلدم رو جواب میدم،

در مورد مثال ها،نگران نباشید،این مثال ها رو قرار نیست که شما همین ابتدا یاد بگیرید،منظور مثال هایی از قبیل این مثال آخری،بعضاً درس هایی هستن که در طی مطالعه دروس بعدی و دوباره خوانی دروس ابتدایی،متوجه اونها میشیم،شاید در آینده متوجه منظورم بشید،

در مورد پرسش هم قبلاً هم این کار رو کردم، به عنوان تمرین،ولی هنوز به اون مرحله نرسیدیم و در طی دروس آینده تمرینهایی رو مد نظر خواهیم داشت، مطمئناً بعد از چند روز و یا هفته جواب همه اونها رو هم خواهیم آورد،

نه من قصد ندارم تو یک هفته کل زبان رو آموزش بدم،تو فروم هایی هست که من دو سالی میشه این تاپیک رو زدم ولی هنوز تو درس 25 فکر کنم هستیم،البته اگر منظورم این بود از همون جا یک دفعه کپی میکردم،ولی دوست دارم هر بار بعضی مطالب رو اضافه کنم بر این اساس مجبورم خیلی از مطالب رو تایپ کنم،حتی اگر دوستان هم این انتظار رو داشته باشن برای من مقدور نیست که تاپیک با سرعت بالا پیش بره،

از توجه شما هم سپاسگزارم،

من هنوز درس 2 رو تموم نکردم،شما از درس اول و کلا تا اینجا هر سؤال و یا نکته مبهمی از نظر دستوری داشته باشید من در خدمت هستم،
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادامه ی درس دو:

اکنون زودتر از آنست که در مورد نقش پسوندها بدانیم،حتی تمایز مرزها نیز برایمان قدری دشوار است!فقط می خواهیم با حذف هر یک نقش آنها را به صورت تجربی نشان دهیم،در درسهای آتی هر یک را جداگانه بررسی خواهیم کرد:

Kitabdalar

آن چیزهایی که در کتاب است.
با مقایسه این کلمه با کلمه ی کامل قبلی متوجه می شویم که پسوند آبی رنگ ضمیر اول شخص مفرد بود.

Kitabımlar

آن چیزهایی که متعلق به کتابم است.
در این کلمه، با حذف پسوند"دا" کل معنی تغییر پیدا کرد. پسوند "دا" در این مثال معنی "در"می دهد،با حذف آن بار معنایی به دوش پسوند"کئ" افتاد و معنی "متعلق بودن" نیز از آن استخراج شد.

Kitabımdalar

این واژه کاملاً بی معنی ست.

Kitabımda

آن چیزی که در کتاب من است.
کاملاً مشخص است که"لار"پسوند جمع ساز بود که با حذف آن،کلمه مفرد شد.


این مثال،علاوه بر نشان دادن نقش هر پسوند، نشان داد که پسوندها نه تنها نمی توانند به ترتیب دلخواه به ریشه بچسبند بلکه پسوندها به طور زنجیره ای وار بر همدیگر متصل هستند به عبارتی حذف یک حلقه گاهاً منجر به گسسته شدن کل زنجیر می شود(مورد سوم)اولین پسوند خود نشان می دهد که دومین پسوند باید از چه نوعی باشد،شاید هم اکنون درک این مسأله قدری دشوار باشد اما مطمئناً در آینده بدیهی خواهد بود.همچنین ممکن است با حذف یک پسوند،معنی کل کلمه دچار تغییر شود و پسوندهایی که در ابتدا معنی خاصی می دادند با حذف یکی از پسوندها دچار تغییر معنی شده و یا اصلاً کل واژه را بی معنی کنند.

تا اینجا به طور مقدماتی با نحوه کلمه سازی(جمله سازی) زبانهای پیوندی آشنا شدیم و تفاوت چشمگیر آنها را با زبانهای ترکیبی دیدیم.علت اینکه زبانهای پیوندی را مستمراً با زبانهای ترکیبی مقایسه می کنیم این است که زبانهای عربی،فارسی و انگلیسی جزو زبانهای ترکیبی هستند و برای دوستان ملموس ترند.به طور خلاصه زبانهای پیوندی دارای دو خصوصیت مهم بودند:


  • نقش ها را پسوندها مشخص می کنند،در نتیجه از آوردن حروفات اضافی،موصولی و ربطی تا حد زیادی جلوگیری می شود این خصوصیت سبب می شود که یک واژه، گاهاً مفهومی بیشتر از یک جمله را دهد.
  • پسوندها به طور دلخواه به همدیگر نمی چسبند و قاعده های بسیاری برای سرهم کردن یک واژه کامل مورد نیاز است.
قاعده هایی که در دومین ویژگی به آن اشاره کردیم در اکثر زبانها وجود دارد،به عنوان مثال در زبان فارسی تغییر ضمیر شخص اول مفرد به دوم شخص جمع در یک جمله، تغیریات دیگری را نیز به دنبال دارد:


من به دبستان می روم.
ما به دبستان می رویم.

اما یک ویژگی منحصر به فردی وجود دارد که مختص و لازمه ی زبانهای ترکی ست.وقتی به یک ریشه چندین پسوند به طور مکرر پیوند می خورد،بعد از رعایت تمامی موارد دستوری،اگر بین این پسوندها هماهنگی صوتی وجود نداشته باشد،تلفظ واژه بسیار سخت و شاید غیر ممکن شود.این هماهنگی صوتی،عبارت است از دسته بندی صامت ها و مصوت ها به گونه ای که حروف همدسته در کنار همدیگر قرار می گیرند و تلفظ واژه را آسان می کنند.به عبارتی بر اساس نزدیکی صامت ها و مصوت ها و نزدیکی جایگاه مکانهایی در حلق،حنجره،زبان،دندان،لب و ... که هر یک صدای به خصوصی دارند،حروفات در زبان ترکی دسته بندی می شوند،

اگر این چنین نشود،شما در تلفظ یک واژه ی طولانی بر اثر چرخش زبان در دهان و اتصالات پی در پی اجزای تولید صدا از انواع مختلف، دچار مشکل خواهید شد و مطمئناً به وسط واژه نرسیده آنرا از هم خواهید گسست.

به عبارت ساده تر، این طبقه بندی ابزار صدا دهنده دهان را به مناطقی تقسیم بندی میکند و زبان شما به هنگام تلفظ یک واژه، در محدوده ی خاصی حرکت می کند و نیازی نیست که کل منطقه را پوشش دهد.در نتیجه علاوه بر اینکه واژه را به سرعت تلفظ می کنید،امکان اشتباه کم شده و صوت واژه نیز خوشایند خواهد بود.

در زبان ترکی، از این ویژگی به هماهنگی صوتی یاد می شود.این هماهنگی هم میان مصوتها هم صامت ها و هم صامت ها با مصوت ها وجود دارد که بعداً حروفات همدسته را تمییز خواهیم داد.

در پست آتی مثالی زده و این هماهنگی را با مثال توضیح می دهیم:

 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادامه ی درس دو:

در پست های قبلی اشاره ای بر تقسیم بندی مصوت های ترکی از نظر زیری و بمی کردیم،دوباره تأکید بر یادگیری آنها می کنیم:

A,O,I,U
Ə,E,Ü,Ö,İ

در پست ماقبل به نقش پسوندها پی بردیم،واینکه هماهنگی صوتی بین تکه های یک واژه ی کامل، وجود دارد، یک واژه کامل ترکی که به طور طبیعی یک واژه ی مرکب است را شبیه به یک بورد بدانید که قطعاتی روی آن سوار است وهمگی آنها،یکجا کامپیوتر شما را معنی می دهند،اکنون بورد را ریشه واژه بدانید و مابقی را پسوندهایی که به ریشه چسبیده اند،بعضی از این پسوندها نقشی را بازی می کنند که یک CPU در PC شما بازی می کند،اما برخی از آنها از اهمیت کمتری برخوردارند،اگرچه کمبود حتی یک قطعه، آنچه که از یک PC مرسوم است را برای شما معنی نخواهد داد.

پس شما در هر لحظه می توانید قطعات را از بورد پیاده کرده ویا دوباره سوار کنید واینکه یک قطعه (پسوند) به مانند کارت گرافیکی باید در محل مخصوص خود نصب شود و رام در محل مخصوص خود،اما شما هرگز نمی توانید خود برد را به قطعات کوچکتر تجزیه کنید،اگر هوس این کار را در سر می پرورانید به احتمال زیاد خود را حداقل 100 هزار تومان متضرر خواهید کرد.اگرچه شکستن ریشه،شما را از نظر مادی متضرر نسازد اما همان طور که یک بورد از وسط نصف شده دیگر کارایی ندارد(حتی اگر قطعات بدرستی در آن نصب شوند)،یک ریشه شکسته نیز دیگر نه به خودی خود معنی می دهد نه با پیوند با پسوندها.

این موضوع فقط در باب ریشه صادق نیست،بلکه هر واژه جامد ترکی که قابل تفکیک نباشد نیز دارای این خصوصیت است.

هماهنگی صوتی تنها زمانی معنی می دهد که سخن از یک واژه ی مرکب پسوندی رود،به عبارتی حداقل یک پسوند به ریشه پیوند خورده باشد،وگرنه در یک ریشه ویا یک اسم جامد این هماهنگی به طور 100 درصد قانون نیست اگرچه تا 95 درصد رعایت می شود اما به هر صورت استثناهایی نیز وجود دارد،حتی ممکن است یک واژه نه ریشه باشد و نه جامد غیر تفکیک پذیر،اما واژه ی مرکبی باشد که جزء های آن،پسوند نباشند به عبارتی ترکیب چندین اسم باشند.در آن صورت نیز این هماهنگی ممکن است رعایت نشود.

اما قانون هماهنگی صوتی زمانی که ریشه و پسوندی در میان باشد 100% رعایت می شود و حتی یک استثنا نیز ندارد.برای همه ی این موارد مثال خواهیم آورد.

شاید سؤالتان این باشد چگونه می توان فرق یک پسوند را با یک اسم تشخیص داد؟اصلاً مگر یک اسم نمی تواند پسوند باشد،اصلاً نقش و نام دستوری پسوند چیست؟

در پاسخ این موارد باید بگوییم:
پسوندها به خودی خود معنی ندارند ولی هریک معین گر زمان،شخص،شمارش و دهها حالت دیگر هستند.که به هنگام پیوند خوردن به ریشه حالت ها را در ریشه بوجود می آورند،حال آنکه یک اسم اگرچه به یک اسم(و یا فعل و یا هر کلمه ی دیگر) دیگر بچسبد اما در اینجا از آن به عنوان یک کلمه ی پسوندی یاد نخواهیم کرد،بلکه آنرا یک کلمه ی مرکب می نامیم.

پس کلمه ی پسوندی،کلمه ای ست که یک واژه بنام "بن" یا "پایه" داشته باشد و حداقل یک پسوند که به خودی خود معنی ندارد به آن پیوند خورده باشد.

مثال:

Kitablar

قسمت سبز رنگ،همان ریشه است که به قطعات کوچکتر از آن قابل تقسیم نیست،قسمت قرمز رنگ پسوند جمع ساز است.این پسوند به خودی خود معنی ندارد ولی به هنگام چسبیدن به واژه ی "کیتاب" آنرا از حالت مفرد خارج کرده و تبدیل به اسم جمع می کند.(کتاب ها)

این مثال هشداری ست برای شما،چرا که مقصود ما را از ریشه بدانید،ریشه در واژه ی پسوندی، منظور بن و پایه ی واژه مد نظر است که نقش ستون را دارد.و گرنه لازم نیست که حتماً نقش دستوری آن ریشه باشد.مثلاً در این مثال ریشه یک اسم بود.اما در تعاریف آینده،یک اصطلاح دیگر از ریشه را تعریف خواهیم کرد که در آن منظور کلمه ای ست که تمامی افعال ترکی از آنها درست می شوند و به واژه های کوچکتر قابل تقسیم نیستند(کوچکترین جزء معنی دار که سایر مشتقات از آن ساخته می شود).شاید بهتر بود در تمامی این موارد به جای ریشه از واژه ی بن و یا پایه استفاده می کردیم!.

مثال:

ده ییش ،یئرینه بونو قوی


İçdim

در این مثال نیز واژک "دیم" به خودی خود معنی ندارد ولی زمانی که به پایه واژه چسبید آنرا به اول شخص مفرد حال تبدیل می کند.

İç
نوش،بنوش؛ریشه فعل از مصدر ایچ مه ک در معنی نوشیدن.
dim
پسوند اول شخص مفرد ساز که به تنهایی بی معنی ست. البته زمان حال بودن آن در ذات ریشه است و ما برای سایر زمان ها پسوند های زمان ساز خواهیم افزود.
İçdim
(من) نوشیدم.

در این مثال بن و یا پایه ی واژه ی کامل ما، خود همان ریشه ای است که در مورد آن صحبت کردیم.

به هر صورت در این دو مثال هماهنگی صوتی رعایت شده است،بعداً متوجه خواهید شد،فقط دو واژه ی زیر را به خاطر بسپارید!

Kitab+lar
İç+dim

مثال برای واژه ی جامد:

Kitab

این یک واژه ی جامد است(در نقش اسم)،پس ممکن است هماهنگی صوتی در آن رعایت شده باشد،ممکن است رعایت نشده باشد،به هر صورت در این واژه،این هماهنگی رعایت نشده است حروف قرمز رنگ آن را به خاطر بسپارید،

سه واژه ی دیگر را مثال می زنیم،

İlan
Ata+bir
Ara+bə

در هیچ کدام از این سه نیز هماهنگی صوتی رعایت نشده است،اولی یک اسم جامد است،دومی یک واژه ی مرکب از دو بخش تشکیل یافته است،( با + تفکیکشان کرده ایم) اگرچه به ظاهر bir به صورت پسوند به Ata چسبیده است ولی باید به این موضوع دقت کنیم که bir خود یک اسم است و دارای معنی(یک،یگانه)
در مثال سوم نیز، bərə دارای چنین خصوصیاتی ست.بدین ترتیب لازم نیست در این سه مثال،هماهنگی صوتی رعایت شود که نشده است.البته حتی در این موارد نیز اکثراً هماهنگی رعایت می شود و تعداد این گونه کلمات که هماهنگی در آنها نباشد بسیار اندک است.برای یافتن این کلمات نیز بسی سختی کشیده ایم.

این درس را با یادگیری هماهنگی مصوتی در پست بعدی پایان می دهیم،
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
ادامه ی درس دو:

هماهنگی مصوتی مختوم به یک حالت خاص نمی شود،اما در این درس حالت هماهنگی مصوت با مصوت را توضیح می دهیم،قبل از آن نکاتی در باب پسوند می آموزیم؛

در پستهای قبلی آموختیم که یک واژه می تواند در نقش پسوند ظاهر شود،برخی از آنها به خودی خود معنی دارند ولی برخی در صورتی که از واژه های قبلی جدا شوند به تنهایی بی معنی هستند،پسوندهای معنی دار(اسم،صفت و ...) را برای تفکیک قانون هماهنگی مصوتی معرفی کردیم.از این به بعد در سرتاسر این بخش(مگر آنکه غیر آن را عنوان کنیم) منظور ما از پسوند همان واژک هایی ست که به خودی خود بی معنی هستند و تنها با پیوند خوردن به یک واژه(ها) دیگر معنی کل واژه را تغییر می دهند و یا به آن معنی جدیدی در شرایط جدید، زمان و مکان جدید می دهند.

چنین پسوندهایی ممکن است تنها از یک حرف تشکیل یافته باشند مثلاً پسوند ı در Dadı
و یا ممکن است از دو حرف ،سه حرف و یا بیشتر تشکیل شده باشند.تنها چیزی که در بین تمامی این موارد مشترک است،اینست که: هر پسوند(بی معنی) تنها و تنها از یک مصوت تشکیل یافته ایند و مابقی حروف صامت هستند.واضح است که در پسوند های تک حرفی،آن تک حرف یک مصوت(حرف صدادار) است.در زبان ترکی آزربایجان بر خلاف زبان ترکی آنادولو(ترکیه)،پسوندها کوتاه هستند. به مثالی که در اوایل تاپیک زدیم مراجعه کنید.وقتی صحبت از هماهنگی مصوتی بین پسوند(دیگر واژه بی معنی را نخواهیم آورد مگر آنکه خلاف آن ذکر شود) و واژه ی قبلی ست.منظور هماهنگی مصوتی، مصوت پسوند با آخرین مصوت واژه ی قبل از پسوند است.

اکنون زمان آن فرا رسیده است که هماهنگی مصوت با مصوت( در پسوند و واژه ی ماقبل) را توضیح دهیم؛

Kitabımdalar

در این کلمه چهار پسوند ،پشت سر هم بکار رفته است که هر کدام وظیفه ی خاص خود را داراست و از آوردن حرف های اضافی و احتمالاً واژه های جدید جلوگیری میکند.اگر این عبارت را به فارسی ترجمه کنیم باید بنویسیم:

آن چیزهایی که در کتابم(کتاب من) است.

و یا در انگلیسی:

The things are inside of my book


طبق آنچه که گفتیم این حرف صدادارِ پسوند با آخرین حرف صدادارِ عبارت ماقبل پسوند، هماهنگ می شود.این هماهنگی را به دو صورت کوچک و بزرگ می نامند.


اگر حرف صدادار پسوند یکی ازدو حرف زیر باشد ،هماهنگی کوچک می نامند.

Ə,A


و اگر حرف صدادار پسوند یکی از 4 حرف صدادار زیر باشد هماهنگی بزرگ می نامند.


U,Ü,İ,I

3 حرف صدادار باقی مانده در پسوند ها به کار نمی رود،یعنی حروف زیر:

O,Ö,E

این هماهنگی بدین صورت است که:اگر هماهنگی کوچک باشد به صورت زیر عمل می کنیم،
A,O,I,U→A
Ə,E,Ü,Ö,İ→Ə

یعنی اگر آخرین حرف صدادارِ واژه اصلی به حروف صدادار با آهنگ پایین ختم شوند،حرف صدادار پسوند ،صدای زیر است.
A
و اگر آخرین حرف صدادارِ واژه اصلی به حروف صدادار با آهنگ بالا ختم شوند،حرف صدادار پسوند ،صدای زیر است.
Ə

ولی اگر هماهنگی بزرگ باشد به صورت زیر عمل می کنیم،

İ,E,Ə→İ
A,I→I
O,U→U
Ö,Ü→Ü

یعنی اگر آخرین حرف صدادارِ واژه ی اصلی یکی از 3 حرف زیر باشد:
İ,E,Ə
آنگاه حرف صدادار پسوند صدای زیر است:
İ
، اگر آخرین حرف صدادارِ واژه ی اصلی یکی از2 حرف زیر باشد:
A,I
آنگاه حرف صدادار پسوند صدای زیر است:
I
، اگر آخرین حرف صدادارِ واژه ی اصلی یکی از 2 حرف زیر باشد:
O,U
آنگاه حرف صدادار پسوند صدای زیر است:
U
و اگر آخرین حرف صدادارِ واژه ی اصلی یکی از 2 حرف زیر باشد:
Ö,Ü
آنگاه حرف صدادار پسوند صدای زیر است:
Ü

توجه:


  • منظور از واژه ممکن است یک اسم خاص باشد،فعل،مصدر و...آنچه که مد نظر است باید اولین پسوند را از کلمه ی ماقبل جدا کرد،حال که صدای پسوند معلوم گردید در صورت داشتن پسوند دوم،کلمه ی اصلی به همراه پسوند اول واژه ی جدید ماست،و در این صورت آخرین حرف صدادار ،صدای پسوند اول خواهد بود،به همین ترتیب برای پسوند سوم و...
  • ممکن است یک ترک زبان و حتی یک شاعر ترک زبان قانون کلی فوق را رعایت نکند و صدا ها را بر اساس لهجه ای که آموخته تلفظ کند که اساساً غلط است ولی برای حفظ اصل شعر آنرا در بازنویسی دستکاری نمی کنند.
  • این قانون زمانی اجرا میشود که پسوندی(بی معنی) در کار باشد و گرنه در یک کلمه ی بدون پسوند چنین عملی معنی ندارد هر چند تا حدود زیادی رعایت می شود!
  • یک کلمه ی غیر ترکی نیز با این قانون هماهنگ می شود!

به همان مثالی که قبلاً گفته شد دقت می کنیم:
Kitabımdalar

اصل کلمه همان واژه ی کتاب است

Kitab
این واژه دارای 2 حرف صدادار است اما دومی که همان آخری است، صدای زیر است
A
شاید این سؤال پیش آید که ما اکنون باید با کدام هماهنگی حرف صدادار پسوند را معین کنیم اگر هماهنگی پایینی باشد صدای پسوند هست:
A
اما اگر این هماهنگی از نوع دومی باشد باید صدای زیر را برای پسوند داشته باشیم:
I

پاسخ اینست:ما که نمی خواهیم واژه ای جدید بسازیم که تا به حال وجود نداشته است! بلکه به خاطر نزدیکی اصواتِ حروف صدادار به هم،می خواهیم به خصوص در گفتار ها از اشتباه تلفظ کردن کلمه جلوگیری کنیم.وهمچنین نوع و نقش پسوند است که مشخص می کند این هماهنگی از نوع کدام است،مثلاً پسوند هایی که برای جمع بستن بکار می روند همواره از نوع هماهنگی کوچک هستند که بعداً مفصّلاً در مورد آنها صحبت خواهد شد.در واقع ما نمی خواهیم فعلاً از حفظ تشخیص دهیم فعلاً به عبارات نگاه می کنیم و مشاهده می کنیم که چگونه این قانون اجرا می شود.

حال که آخرین حرف صدادار مشخص شد و اینکه هماهنگی بزرگ است لذا باید حرف صدادار اولین پسوند صدای زیر باشد:
I
حال واژه ی جدید ،واژه ی زیر است:
Kitabım
کتاب من
پس بدین گونه آخرین حرف صدادار عوض میشود و صدای زیر میشود:
I
ولی این بار هماهنگی کوچک است لذا حرف صدادارِ دومین پسوند، صدای زیر میشود:
A
Kitabımda
در کتابِ من(است)

واژه ی جدید ما اکنون واژه ی زیر است
Kitabımda
وآخرین حرف صدادار واژه،صدای زیر است:
A
و هماهنگی بزرگ است لذا حرف صدادار سومین پسوند ،خواهد شد:
I
این بار واژه ی جدید ما هست:
Kitabımda

آن چیز ی که در کتاب من( است)
وآخرین پسوند که پسوند جمع ساز است و جزو هماهنگی های کوچک حساب میشود صدای زیر را میگیرد:
A
زیرا آخرین حرف صدادار واژه ی بالا صدای زیر است:
I
Kitabımdalar
آن چیز هایی که در کتاب من( است).


این درس را با یک تذکر غیر فنی به اتمام می رسانیم؛
اینکه کدامین شاخه از زبانهای ترکی به زبان ترکی واحد(باستان) نزدیکتر است،نمی توان اظهار نظری کرد،و در اینکه همگی آنها دچار تغییراتی خواه اندک شده اند شکی نیست.اما یک توضیح در باب شاخه ی ترکی آزربایجانی ضروری ست:

در بین شاخه های زبان ترکی، زبان ترکی آزربایجان،یکی از فرمولیک ترین،با قاعده ترین،فنی ترین و ادبی ترین آنهاست. در دستور زبان ترکی آزربایجان یافتن استثنا محال است،حال آنکه در شاخه های دیگر همانند ترکی آنادولو(استانبولی یا آناطولی یا ترکیه) تغییرات افزون،سبب ایجاد استثناهایی شده است که کل دستور زبان را زیر سؤال برده اند. از نظر الفبا و اصوات،ترکی آزربایجان اصوات بسیاری به نسبت ترکی آنادولو دارد،از نظر طول پسوند نیز پسوندهای ترکی آزربایجان کوتاه تر و باقاعده تر از ترکی آنادولو ست، این یک دلیل عمده بر چربش(کمی-کیفی) غیر قابل انکار ادبیات ترکی آزربایجان بر ادبیات ترکی آنادولو شده است.اگر فردی مسلط به زبان ترکی آزربایجان باشد، مطمئناً به نود درصد زبانهای ترکی آنادولو(استانبولی)،رومانیا،قبرس،اویغور و ...نیز مسلط خواهد شد. این توضیح در باب نگرش غلط عوام در مورد مقایسه دو زبان ترکی آزربایجان و آنادولو داده شد.به عنوان مثال: اکثر ایرانی ها میل و رغبت فراوانی به یادگیری ترکی آنادولو دارند تا آزربایجان،که تنها علت آن ناآگاهی فنی ایشان و کمبود اساتید و مشاورین فنی ست.

در یک جمله ی کوتاه: زبان ترکی آزربایجان را فرزند خلف ترکی باستان بدانیم.
در ادامه درس و در تاپیک های مرتبط این موضوع را به عینه لمس خواهید کرد.


 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس سوم:حروف بی صدای ضعیف

حروف بی صدای ضعیف(بی ثبات):

حروفی هستند که صدای آنها واضح و ثابت نبوده و در مواردی بویژه در بعضی اشعار و در کتب قدیمی تغییر صدا می دهند.این بی ثباتی نه به این معنا که یک حرف،اصوات گوناگون دارد،بلکه به هنگام قرار گرفتن میان و یا کنار برخی حروف مصوت ویا صامت، به حروفات دیگر تبدیل می شوند.در واقع صدای یک حرف تغییر پیدا نمی کند بلکه از صامتی به صامت دیگر تبدیل می شود.باطبع در این جایگزینی، اصوات ِ آنان نیز تغییر پیدا خواهد کرد. این تغییرات نیز جزو هماهنگی صامتی می باشند البته به نسبت اینکه کدامین صامت ها با یکدیگر و یا با کدامین مصوت ها هماهنگ هستند این تغییرات انجام می شود، واضح تر بگوییم فرض کنید یک مصوت با یک صامت هماهنگ است اما بنا بر قانون هماهنگی مصوتی مجبوریم یک مصوت ناهماهنگ با صامت مد نظر بیاوریم، از طرف دیگر این صامت حتماً باید آورده شود چون صامت ها جزو ریشه کلمه هستند و نمی توان در ریشه دستکاری کرد.از این جهت به هنگام پیوند خوردن پسوندی که مصوت و یا صامت ناهماهنگ با برخی صامتهای ریشه(واژه ی بن-پایه) دارد،آنگاه به طور موقت در آن واژه جدید تغییرات صامتی و تبدیل آنها به صامتهای دیگر رخ می دهد. اما اینکه چرا در ریشه تغییر پیدا نمی کند. به خاطر اینست که ریشه های واژگان ترکی از ابتدا با این قانون(هماهنگی)کنار هم ساخته شده اند.

مثال:

Qutlu
Kütlü


صامت Q با مصوت U هماهنگ است.
صامت K با مصوت Ü هماهنگ است.

به عبارتی تلفظ ترکیب Q با Ü ویا K با U سخت است لذا دستور و زبان ترکی تاحدود زیادی از ترکیب چنین حروفی در کنار هم جلوگیری کرده است.(تقریباً همواره جلوگیری کرده است) این قبیل هماهنگی ها و اینکه کدام مصوت ها با کدام صامت ها هماهنگ هستند بعدا اشاره خواهیم کرد.


  • با پیوند هر پسوندی قرار نیست که تغییرات صامتی انجام شود.! انواع آنها را ذیلا توضیح خواهیم داد.
  • هماهنگی صامت با مصوت بر خلاف هماهنگی مصوت با مصوت زمانی معنی دارد که صامت و مصوت و یا دو صامت پشت سر هم قرار بگیرند.حال آنکه در هماهنگی مصوتی ممکن است بین دو صوت هماهنگ شده فاصله ی چندین حرفی وجود داشته باشد.



حروف مذکور 8 عدد بوده و به قرار زیرند:
K,H,Q,Ç,T,Ş,S,P
از حروف فوق 5 تای آنها در هنگام صرف با قرار گرفتن در بین دو حرف صدادار تغییر صدا می دهند.این تغییر به صورت زیر صورت میگیرد:
K→Y
Q→Ğ
Ç→C
P→B
T→D
علاوه بر آن اگر آخرین حرف کلمه ای به یکی از حروف بی صدای ضعیف ختم شود و پشت سر آن نیز حرف((د)) صرف شود،((د))تبدیل به ((ت)) می شود.به عنوان مثال:
Gəlmək:Gəlməkdə→Gəlməktə
و همچینین برعکس یعنی ((ت)) به((د)) تبدیل می شود:
Dağıt→Dağıddım
Dört→Dördüm

کلماتی که دارای یک بند(تک هجایی)هستند تغییر صدا نمی دهند:
Ət→Ətim
İp→İpim
کلماتی که از زبان های دیگر وارد ترکی شده اند از این قاعده پیروی نمی کنند به عنوان مثال:
Xaliq→Xaliqim

حروف بی صدای قوی(با ثبات):
حروفی هستند که تغییر صدا نمی دهند.ولی حرف ((ر)) در مواردی به شکل قوی صرف میشود طوری که به نظر میرسد ((ر))دوبار تلفظ میشود((رر)).گاهی نیز این حرف به صورت ضعیف تلفظ میشود،مثل:
Gəlir→Gəlirr
Bir dənə→Bi dənə
چند مثال دیگر:
Oxumaq→Oxumağım
Gülmək→Gülməyim
Ağlamaq→Ağlamağım
İtmək→İtməyim
Dinmək→Dinməyim
Demək→Deməyim
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
تغییر صدایی که پیش تر در باب نسخه های قدیمی و آثار منظوم رخ می دهد اساساً بی ربط به قوانین هماهنگی حروف ترکی ست.بر اینکه علت تغییر نسخه های قدیمی به قدمت و نحوه ی نگهداری آن وابسته بوده و همچنین برگردان از یک زبان به زبان و یا زبان های دیگر. به خصوص اینکه زبان ترکی در طی 4000 سال اخیر تقریباً 15 خط نوشتاری عوض کرده است،چنین پیشامدهایی طبیعی ست.در باب شعر نیز، گاهاً در دسترس نبودن کتب مرجع ترکی در اختیار شاعر، و همچنین شکست عمدی دستور و زبان برای حفظ وزن شعر ایجاد شده است که باز بی ربط به هماهنگی حروفی ست.این تذکر از آن جهت بود که نخواستیم در اصل نوشتار کتاب علی محمدی تغییری حاصل کنیم اما تذکر آن لازم بود.در درس بعدی به کلمه و انواع مختلف آن اشاره خواهیم کرد.

درس چهارم:کلمه

کلمه از حروف مختلف ساخته می شود.در ساختمان {اکثر} کلمات ساده ترکی،حروف صدادار کلمه را یکی از دو گروه آن که با آهنگ بالایی(5تا) ویا با آهنگ پایینی(4تا) می باشد،تشکیل میدهد. {این اگرچه در باب ترکیب واژه-پسوند قانون بدون استثناست اما در کلمات ساده و یا ترکیبی همواره دیده نشده است،این موضوع را قبلاً نیز توضیح دادیم.}آنچه که از کلمه تعبیر می شود ترکیبی از حروفات می باشد که معنی داشته باشند.
کلماتی که از زبان های دیگر وارد ترکی شده اند اکثراً به شکل اصلی خود ظاهر شده اند،اما گاهاً در زبان ترکی بر اساس قانون زبان ترکی، تغییراتی نصف و نیمه در کلمه برای هماهنگ سازی ایجاد می شود که عوام نسبت به لهجه می دهند. به هر صورت پسوندهای آنها کاملاً با قوانین زبان ترکی ساخته می شود.

مثلاً:
کلمه ی غیر ترکی رنگ با پسوند ترکی لر جمع بسته شده است،البته اینکه در محاوره رهلر تلفظ می شود بحث دیگری ست.
رنگ+لر(پسوند جمع ساز، معادل با"ها""ی فارسی)=رنگلر(رنگها)

مثال دیگر برای تغییر مصوت های کلمه غیر ترکی ارائه می دهیم:
تِراکتور
Teraktor
چون در زبان ترکی هیچ پسوندی،مصوت Ee ندارد،ابتدا زبان، این کلمه را به علت طولانی بودن به اشتباه، ترکیب واژه-پسوندی تشخیص می دهد،لذا سریعا مصوت مشابه(Iı) جایگزین آن می شود.البته به دنبال آن مصوت A ظهور می کند،البته در شکل اصلی آن نیز همین مصوت وجود دارد منتهی به شکل کشیده،اگر غیر این بود صد در صد مصوت A ظهور می کرد. اما تبدیل K فارسی(پیش تر توضیح دادیم تمایز اساسی بین ک فارسی و ترکی) به خ، جدا از دستور و زبان ترکی آزربایجان است و بر اساس قوانین ثبت نشده یک لهجه می باشد.

منظور از قوانین ثبت نشده، تغییرات هماهنگی ست که صورت قانونی ندارد اما دسته بندی شده می باشد.
این نشان می دهد که حتی تغییرات غیر قانونی در ترکی نیز قانونمند است!
در زبان ترکی آزربایجانی محاوره،اکثراً ق به خ، ک به خ یا ه تبدیل می شوند،باز تأکید می کنیم این یک قانون نیست و در صورت نوشتاری باید اصل حروف آورده شود.در غیر این صورت از آن یک کلمه غلط تعبیر خواهد شد.

Q→X
K→X,H

مثال:

Çörək
صورت اصلی(استاندارد، صحیح)
Çörəh
صورت محاوره با لهجه ی تبریزی
Başmaq
صورت اصلی(استاندارد، صحیح)
Başmax
صورت محاوره با لهجه ی تبریزی
Yemək
صورت اصلی(استاندارد، صحیح)
Yemax
صورت محاوره با لهجه ی تبریزی

در مثال آخر تغییر K به X موجب تغییر دیگری نیز شده است، در واقع Ə را به A تبدیل کرده است.به عبارتی یک اشتباه اشتباه دیگر را موجب شده است.البته تبدیل Ə به A صحیح نیست و خلاف قانون هماهنگی صوتی ست چون بعد از مصوت E, بین دو مصوت Ə و A ، مصوت Ə ظهور می کند.(هماهنگی کوچک،پست 14)اما اصل موضوع اینست که کلمه ،کلمه ترکی نیست .در زبان های فرمولیک چون حروفات زنجیر وار به همدیگر مربوطند لذا یک اشتباه نظم کل زنجیر را بر هم خواهد زد.

بر این اساس است که واژه
Teraktor
به فرم
Tıraxtor

تلفظ می شود.
گاهاً یک منطقه لهجه های متفاوتی دارد، اگر در این واژه غیر ترکی، به جای مصوتE مصوت İ جایگزین شود، بنا بر قانون هماهنگی مصوتی زبان ترکی، A نیز به Ə تبدیل می شود.طبق شکل زیر:

Tirəxtor


لهجه ها دیگری نیز وجود دارد

Tıraxtur
Tirəxtur
Tıraktor
Tirəktor


البته چون تمامی اینها به شکل قانون نیستند پس چندان فرقی هم در اصل موضوع نمی کنند.اما به وقت رعایت این قوانین نانوشته در محاوره،گاهاً متوجه می شویم که قانون هماهنگی مصوتی اتوماتیک وار وارد عمل می شود!

انواع کلمه:
کلمه ی ساده:همان طور که از نام آن مشخص است این نوع کلمه دارای پسوند و پیشوند نمی باشد و تنها از یک جزء تشکیل شده است(جزء را با هجا(بخش)خلط نکنید)

مثال:


1)یاشار
2)داغ
3)یارپاق


  1. Yaşar
  2. Dağ
  3. Yarpaq


کلمه ی ترکیبی با پسوند:کلمه ای که دارای پسوند یا پیشوند است،ممکن است هر دو را همزمان داشته باشد ویا حتی چندین پسوند پشت سر هم بعد از کلمه واقع شود.
مثال:
Yaşarda
Evmizkilər


یاشاردا:در پیش(نزد)یاشار
ائومیزده کی لر=آن چیزهایی(کسانی)که در خانه ی ما وجود دارند.

کلمه ی مرکب:کلمه ای که با ترکیب چند اسم و یا کلمه ی ساده ساخته می شود.به عنوان مثال:


ائل گؤلؤ

Elgölü

کلمه ممکن است اسم،فعل،صفت،قید،ضمیر،کلمه ی ربطی،کلمه ی تشبیهی،کلمه ی اضافی،حروف اضافی و...باشد .با توجه به آشنایی هرکدام از این نوع کلمات در زبان فارسی از تعریف مجدد آنها خودداری میکنیم.

هجی کردن کلمه:چون در ترکی دو حرف صدادار ویا بی صدا میتوانند پشت سر هم قرار گیرند لذا در تلفظ این گونه کلمات باید دقت کرد که:نباید دو حرف صدادار و یا بی صدا در کنار هم (در یک بند)،قرار گیرند.

Sa-at
Gəl-mək

توجه:این علایم فاصله ای در صورتی که خواننده را دچار اشتباه نکند می توانند حذف شوند در واقع این علایم را به خصوص در مورد حروفات بی صدا اصلاًنمی نویسند فقط برای نحوه ی هجی کردن کلمه مشخص کردیم.
معمولا کسانی که یک زبان دیگر را یاد میگیرند بعد از تلفظ صحیح به اولین مشکلی که برخورد می کنند مسأله ی" تکیه" است.بدین گونه که نمی دانند کی و چگونه و در کجای کلمه بر یک حرف به خصوص، تکیه کنند یعنی کی با شدت زیادی یک حرف را هجی کنند و کی خفیف از کنار آن رد شوند.در واقع این مسأله آنچنان از قانونیت خاصی تبعیت نمی کند باید خودآموز زبان با تمرین و افزایش دایره ی لغات این مشکل را برطرف سازد.سعی خواهیم کرد مثال های متنوعی در آینده برای این مسأله بیاوریم.هم اکنون به چند مثال بسنده می کنیم:
Uşaq→U-şaq
Ana→A-na
Görmək→Gör-mək
Bağlarda→Bağ-lar-da


این فاصله ها به معنی مکث نیست!،همچنین {در اینجا} خطوط تیره نشان دهنده ی همزه نیستند.

باز بر این نکته تأکید میکنیم که این علایم برای درست تلفظ کردن و نشان دادن تکیه گاه های کلمات است و گرنه در هنگام نوشتن استفاده نمیشود مگر برای نشان دادن "همزه" و" عین".
معمولاً در محاوره به بخش آخر اسامی شهرها و دهات تکیه می کنند و آنرا به صورت کشیده تلفظ میکنند.

Teh ran
İstan bul
ba kı
Təb riz
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش ها: Sarp

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
یورولمیاسوز قارداش نیه اوجور کی دانیشیریخ یازمیریخ یانی مثلا بیز دیریخ (گارداش)اما یازیریخ قارداش بونا جورا من شهریارین شعرلری اخویامیرام.


در وهله ی اول من یک گلایه دارم از شما!
من برای تایپ تک تک واژه ها و ردیف کردن آنها وقت بسیاری می گذارم،نه کمترین سخن اضافی و نه کمترین نکته ابهامی باقی می گذارم،
بارها و بارها نوشته های خود را بازبینی می کنم تا در صورت مبهم بودن،رفع ابهام کنم،

اگر دوستی روزی هزار بار سؤال بپرسد با کمال میل پاسخگو خواهم بود، اما این به شرطی که تک تک جملاتی که می نویسم را مطالعه نموده و درک کند، مطمئناً کتابی که در پست 7 ضمیمه کرده ام را دانلود نکرده اید،چند صفحه از آن مطالعه می کردید به همراه برخی مقدمه ها در ابتدای تاپیک واقعا ابهامتان رفع می شد،

مطالبی که در مقدمه ها اشاره می کنم گاها بسیار مهم تر از مطالبی ست که به نام درس ارائه می دهم، در واقع دوستی که انتظار دارد زبان را یاد بگیرد نباید حتی یک کلمه را نادیده بگیرد.

اما با این حال دوباره توضیح می دهم:

الفبای زبان ترکی آزربایجان عربی نیست پس استفاده از الفبای عربی قراردادیست.باید به یک قرار داد استاندارد رجوع کنیم تا همگان نوشته های همدیگر را بفهمیم،اگرچه من بارها آموختن الفبای لاتین را پیشنهاد کرده ام تا این امر به سهولت انجام شود، اما در همان کتاب پست 7 نیز قرار داد وضع شده با الفبای عربی آورده شده است.

شما هرگز نباید نوع نوشتار یک مبتدی را ملاک قرار بدهید، مثلا یک دوست می نویسد گارداش و یا قارداش و یا گردش و یا قردش و ... باید ابتدا با اصل نوشتار کلمه آشنا بشوید،

مثال آن واژه ی "می گویم" فارسی ست. ممکن است تلفظ آن با لهجه های مختلف "می گَم" و یا " می گُم"و یا .... همراه باشد،اما در ابتدا باید زبان آموز نشخیص دهد که تمامی این تلفظ ها حالت محاوره ای دارد و اصل آن "می گویم" می باشد،در غیر اینصورت با مشکل مواجه خواهد شد، پس از تسلط،و تمییز محاوره با اصل نوشتار، می تواند لهجه ای را برگزیند.


در زبان ترکی نیز به همین منوال است. شما باید اول بدانید اصل نوشتار"بردادر" به زبان ترکی چیست! یعنی باید اصل نوشتار مشترک ترکی آزربایجانی را با لهجه های همدانی و زنجانی و تبریزی و اردبیلی و اورمیه ای و غیره تفکیک کنید،

سپس باید صدای نمادها(حروفات) را بدانید، این در درس اول توضیح کامل داده شده است، پس با اتکا به اینکه اصل نوشتار را تفکیک نمودید و بر فرض اینکه الفبای لاتین را می دانید خواهید دانست،معادل "برادر" به ترکی خواهد شد:

Qardaş

اکنون،اگر قصد دارید این کلمه را با الفباهای دیگر بنویسید، مثلا سیریلیک و یا عربی، باید قراردادهای وضع شده و استاندارد آنها را بدانید، دقت کنید قرارداد وضع شده نه آنی ست که عوام و مبتدیان به دلخواه خود می نویسند، بلکه صحبت از فرم استانداردی ست که به ثبت رسیده و مورد تأیید زبانشناسی قرار گرفته است.برای نوشتن ترکی با الفبای عربی، کتاب ضمیمه شده در پست 7 آخرین استاندارد رسمی ست.

با عنایت به آن کتاب: خواهید فهمید Qardaş اگر با الفبای عربی نوشته شود به صورت "قارداش" خواهد بود.

اما نه تنها شما بلکه اکثر دوستان در معادل سازی این حروفات دچار اشتباه می شوید.

"گارداش" برگردان واژه ی Gardaş می باشد نه Qardaş

G صدای گ ترکی را دارد(وقتی درس را از اول نخوانده اید پس نمیدانم این توضیحات به چه دردی می خورد،اگر می خواندید اصلا سؤال نمی کردید)
Q صدای گ فارسی و ق ترکی را دارد.


مثلاً:

Qan
قان
خون

این کلمه ترکی ست و با صدی Q شروع می شود.

Get
گئت
برو

این کلمه ترکی ست و با صدای G شروع می شود.

Qorbe
گربه

این کلمه فارسی ست،در فارسی گ و ق یک صدا دارند فقط نمادشان فرق دارد! شما گربه و قورمه سبزی را به یک صدا تلفظ می کنید اگرچه با دو نماد متفاوت تلفظ می کنید!

Qorme səbzi
قورمه سبزی


Qardaş
قارداش

Gilif
گیلیف

Qurd
قورد
گرگ

Güclü
گؤجلؤ
پر زور


دقت کنید G ترکی در فارسی معادلی ندارد،
حال آنکه Q ترکی در فارسی معادل گ(با صدای فارسی مثل گربه) و ق دارد.

با این توضیحات مختصر و البته توضیحات مفصل که در تاپیک های قبل داده ایم.

پس شما و سایر دوستان در نوشتن "برادر" به ترکی دچار اشتباه می شوید و باید به صورت"قارداش" بنویسید.
یک راه ساده اگر کلمه ای صدای ق و گ فارسی بدهد شما هر دو را با ق(Q) بنویسید، وقتی صحبت از گ (G)ترکی ست، همانند Get,Gilif,Güclü باید در الفبای عربی از گ استفاده کنید.

این یادگیری باعث خواهد شد نوشته های استاندارد مثل شعر را یاد بگیرید، البته نوشته های مبتدیان و مکتوباتی که مبتدیان خود تایپ می کنند شما را دچار اشتباه نسازد، من برای تمرین تاپیکهای اشعار ترکی را به شما پیشنهاد می کنم که به هر دو صورت لاتین و عربی نوشته شده است. البته در نوشتار عربی من حروف صدادار را به دلایلی با استاندارد نمی نویسم، اما حروف بی صدا را تماما رعایت می کنم،علت اینکه در نوشتار عربی، در تایپ مصوتها(حروف صدا دار)، این استاندارد را رعایت نمی کنم سختی تایپ است،در آینده این را نیز رعایت خواهم کرد. به هر صورت آن کتاب در پست 7 پاسخ سؤال شماست.البته بعد از تسلط به زبان، هر نوع نوشتاری را خواهید فهمید.


اما برای درک بیشتر، واینکه چرا به گونه ای که حرف می زنیم نمی نویسیم، این در تمامی زبانها رایج است. در هیچ زبانی کتابی حرف نمی زنند. به عنوان مثال از زبان فارسی:

اگر به خانه بروم خواهم خوابید.
هیچ فارسی در مکالمه ی عادی به این گونه صحبت نمی کند، مثلا با لهجهی تهرانی خواهد گفت:

اگه خونه رسیدم می خوابم!

ببینید برخی حروف را تغییر داده و شکسته است و برخی را از بیخ حذف کرده است.
در لهجه اصفهانی و مشهدی و غیره نیز تغییرات به گونه ی دیگر است. اما در نوشتن یک متن ادبی باید اصل نوشتار را رعایت کرد.

زبان ترکی آزربایجانی نیز به همین منوال است، لهجه های متعدد همدانی،زنجانی،تبریزی،اردبیلی،سرابی،اورمیه ای،میانه ای، بنابی و صد ها لهجه دیگر، اگر برای همه ی اینها یک نوشتار ثابت نباشد،از کجا منظور یکدیگر را خواهیم فهمید!؟ در واقع تمامی این لهجه ها به مرور زمان از نوشتار اصلی حاصل شده است.

من جمله شما را به لاتین می نویسم بعد فرم نوشتاری آنرا می نویسم،

یورولمیاسوز قارداش نیه اوجور کی دانیشیریخ یازمیریخ یانی مثلا بیز دیریخ (گارداش)اما یازیریخ قارداش بونا جورا من شهریارین شعرلری اخویامیرام.

Yorulmiyasuz qardaş niyə ocur ki danışırıx yazmırıx məsələn biz dirıx gardaş ama yazırıx qardaş buna cura mən şəhriyarın şerləri oxuyamıram.

البته دقت کنید من عین جمله شما را می نویسم و باغلط یا دروغ بودن آن کاری ندارم، چون شما گفته اید که می گوییم گارداش و می نویسیم قارداش. حال آنکه ما قارداش می گوییم و این تنها به این دلیل است که شما صدای منتسب به هر حرف را نمی دانید.


Yorulmuyasınız qardaş niyə ocur ki danışırıq yazmayırıq məsələn biz deyirik "qardaş" ama yazırıq "gardaş" buna Görə bən şəhriyarın şeirlərini oxuyanmayıram.


البته من فقط کلمات را اصلاح کردم، بحث این اپیک نیز همین است، اما بعد از اتمام این تاپیک نحوه ی جمله بندی را یاد خواهم داد،در آن صورت کل کلمات شما نیز بعد از اصلاح باید جابه جا شوند، چون ما عادت کرده ایم کلمات ترکی را با قانون فارسی پشت سر هم بچینیم،حال آنکه در کل متفاوتند.


Qardaş yorulmuyasınız,niyə ocur ki danışırıq yazmayırıq? məsələn biz
"qardaş" deyirik ama "gardaş"yazırıq buna Görə bən şəhriyarın şeirlərini oxuyanmayıram.

البته دوباره برای نگارش بندی و تطابق آن با قانون و دستور ترکی باید دوباره تغییراتی بدهیم، به عنوان مثال ترکی حرف موصولی ندارد و باید جمله بندی را طوری ببندیم که نیازی به موصول "کی" نداشته باشد،پس از رعایت این موارد و حذف کلمات بیگانه خواهیم داشت:

Qardaş!yorulmuyasınız,nədən danışdığımız,yazdıqlarımız ilə tutmayır?,bir örnək vırım: biz"yazıx" deməkdən,"Yazıq"yazırıq.
buna Görə bən şəhriyarın söysəllərini oxuyanmayıram.

ویا

Qardaş!yorulmuyasınız,nədən danışdığımız,yazdıqlarımız ilə bir deyil?,bir örnək vırım: biz"yazıx" deməkdən,"Yazıq"yazırıq.
buna Görə bən şəhriyarın söysəllərini oxuyanmayıram.


البته در این جمله اخر، من مثال رو کلا عوض کردم، به خاطر اینکه خواستم این جمله ام یک ارزش درست داشه باشد،چون با اتکا بر مطالبی که عرض کردم، اصل سؤال شما غلط بود.


من انتظار نداشتم که شما ترکی"شعر" را بدانید و یا ترکی"مثال" و یا جمله بندی درستی کنید، چون ما فعلاً در باب جایگاه فعل و فاعل و ظرف و قید و صفت و غیره توضیحی نداده ایم.

اما در باب هماهنگی مصوتی اشتباهات بسیاری مرتکب شده اید.

مثلا در yorulmuyun

دقت کنید سبز رنگ ریشه،قرمز رنگ پسوند نفی ساز، آبی رنگ حرف تکمیلی و نارنجی نیز پسوند شخص ساز.

البته فعلا درس این موارد داده نشده است و از شما هم انتظاری نمی رود، فقط مثالی بود من باب اینکه بدانید نوشتن صحیح با حرف زدن تفاوت بسیاری دارد.

هر قسمت صحبت هایم را متوجه نشدید دوباره بپرسید تا منظورم را برسانم.:gol:
 
آخرین ویرایش:

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
فرق زبان ترکی با ترکمنی در چیست چون ما اهل گنبدیم اونجا ترکمن خیلی زیاده اصلا متوجه حرفاشون نمیشم ایا زبان اونها رو هم میتوان با لاتین واحد جمع بست؟


این سؤال رو هم تو لابه لای پستای قبلی جواب دادم!

تو یکی از پستا یه دونه عکس رو ضمیمه کردم، اونجا شاخه های زبان ترکی غربی مشخص شده(هون غربی)

اگه اون عکس رو ببینید(پست 6) متوجه میشید که رتکی ترکمن و ترکی آزربایجان تا شاخه ی اوغوز مشترک بودن، یعنی هر دو جزو گروه اوغوز هستن، اما از اونجا به بعد از هم جدا شدن، ترکمن، تو شاخه اوغوز-ترکمن قرار گرفته و آزربایجان تو گروه اوغوز-سلجوق

هر چقدر شاخه های زبان ترکی بهم نزدیک باشن، باطبع زبانشون نزدیک به هم هست،(البته ریشه همشون یکیه در واقع لهجه های همدیگه رو می فهمن) مثلا ترکی آزربایجان و آنادولو(ترکیه) خیلی شبیه هم هستن چون هردوشون تو جزو گروه اوغوز-سلجوق هستن. این نزدیکی اصلا ربطی به نزدیکی مرزها نداره،بلکه تقسیم بندی سوای اون هست(آباسکاکوف)

مثلا زبان ترکی آزربایجان خیلی نزدیک به زبان قبرس شمالی و رمانی هست، برید اونجا کمی دقت کنید متوجه میشید چی میگن.

حالا هرچی این شاخه ها دور از هم باشن درکش برا ما سخته، فرقاشون تو لهجه و پسوند هاست(که مثالش رو زدم) حالا چون به وقت حرف زدن، با لهجه ی شدید حرف میزنن کم متوجه میشیم و یا اصلا متوجه نمیشیم، اگه بگید محاوره رو به صورت استاندارد نوشتاری بنویسن اونوقت 70 درصدش رو می فهمید، البته باید مسلط به یکی از شاخه های زبان ترکی باشید.

مثلا من خودم، من فقط آزربایجان رو بلدم، نه ماهواره دارم و نه غیر ولی آنادولو رو هم یاد گرفتم، و همین طور جئغتای رو، بدون اینکه دستور زبانشون رو بخونم!

در مورد اینکه با لاتین واحد جمع بست منظورتون رو نفهمیدم، اگه منظورتون اینه که همه شاخه های ترکی با یه خط می نویسن نه این طوری نیست. خط قراردادی هست و گاها تحمیلی،

مثلا ترکای ایران با الفبای عربی می نویسن
ترکای روسیه با سیریلیک
ترکای آزربایجان بالا و ترکیه لاتین می نویسن(با کمی تفاوت)
ترکای جئغتای خط خودشون رو دارن
ترکای اویغورستان اویغوری می نویسن. و الی آخر...
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز

در مورد اینکه با لاتین واحد جمع بست منظورتون رو نفهمیدم، اگه منظورتون اینه که همه شاخه های ترکی با یه خط می نویسن نه این طوری نیست. خط قراردادی هست و گاها تحمیلی،


اخه شما گفتید بهتره که از زبان لاتین استفاده کنیم البته یک مزیتی داره و یک بدی مزیتش اینه که از زبان عربی قابل فهم تره چون اکثرا علامتهایی مثل کسره یا ضمه(o) یک حرف هستند و باید الزاما نوشته بشن اما در عربیک حرکتها نوشته نمیشن و این برای اماتورها گیج کنندس.
بدیش هم اینه که اگر فقط لاتین رو یاد بگیریم و عربی رو فراموش کنیم دیگه نمیتونیم اثار گذشتگان رو مطالعه کنیم چون کتب شعر ترکی اکثرا به زبان عربی نوشته شده مثل همین بلایی که سر مردم ترکیه اومده.نمیدونم بگم خدا اتا ترکو لعنت کنه یا رحمت برای اینکه بیشتر مردم ترکیه به دلیل لاتین نوشتن به زبان انگلیسی هم مسلط شده اند اما از طرف دیگه کتب ادبی قدیمشون رو نمتونن مطالعه کنند به عبارتی با تاریخشون جدا افتادند.
نظر شما چیه؟


قبل از همه چیز من چند مورد رو توضیح بدم،

اولا شما چند تا سؤال پرسیدید که پاسخش تون تاپیک بود و دلیل پرسشتون مطالعه نکردن اونا بود، حالابه هر دلیلی اینکه شاید گفتید چه لزومی دارد این همه را بخوانم می پرسم و مختصر جواب میدهد!
ولی از نظر من این بی احترامی به من هم نباشد نادیده گرفتن زحمت یک نفر است که برای ارسال یک پست ساعت ها وقت می گذارد، اگرچه این پست از نظر شمارش برابر است با پستی که یک کاربر اسپم می کند و یا یک اسمایل می فشارد!

دوم اینکه من تنها پاسخ گوی سؤالات فنی هستم، لطفا اگر سؤالی دارید چه شما و چه دوستان سؤال فنی باشد که لااقل سرآخر یک چیزی آموخته باشیم.

سوم، هیچ پست من نظر شخصی من محسوب نمی شود همگی آنها با مراجع موثق و معتبر اگرچه گمنام، می باشد.مگر آنکه خلاف آن ذکر شود،پس در این مورد نیز من نظر شخصی خودم رو اعلام نمی کنم من سر و ته جمع بندی هایم را بر اساس یافته ها و داده های معتبر در اختیار دیگران قرار می دهم هر چند مورد قبول برخی نباشد.

در عنوان تاپیک صحبت از دستور و زبان ترکی آزربایجانی ست پس وقتی عرض می کنم خط لاتین منظور این شاخه از زبان ترکی ست.بعضی وقت ها واقعا مأیوس می شوم وقتی چنین جمله های ساده ای قابل درک برای مخاطبانم نیست وای به حال جمله هایی که خود مطمئن هستم مخاطب از آن هیچ نفهمید اگرچه سؤالی هم نمی پرسد!

بعد لاتین زبان نیست که شما فرمودید، لاتین یک قرارداد و اسلوب نوشتاریست که برای برخی زبان ها مورد استفاده قرار می گیرد. ایده آل ترین خط برای ترکی آزربایجانی همین خط لاتین است.

ترکی کسره و ضمه و همزه و غیره ندارد و این اصطلاحات شایسته زبان عربی و فارسی ست.
بله در نوشتن زبان ترکی به خط عربی مشکلات تنها به حرکه ها(مصوت ها) ختم نمی شود. اگر مثال اول را میدید که ندیدید متوجه میشدید که خط عربی برای یک پروفسور زبان و ادبیات ترکی نیز گیج کننده است. چون خط با ساختار زبان باید سازگار باشد. خط عربی برازنده ی زبان عربی ست.

این مثال را همیشه زده ام:
دوز
دوز
دوز

سه معنی متفاوت دارند حال آنکه با لاتین کاملا مشخص می شوند، در هر سه آنها حرف وسط با یک صامت "و" نشان داده شده است! حال آنکه در هیچ کدام، این حرف،اصلا صامت نیست!

U
Ö
Ü

برخی آمده اند و حرکاتی بر روی این واو گذارده اند همان کتابی که عرض کردم،آنها مجبور به انجام این کار شده اند، شما ببینید زبان ترکی آزربایجان به خط لاتین و سیریلیک در قدیمی ترین کامپیوتر ها نیز به طور پیش فرض وجود دارد اما در این قانون نوشتن زبان ترکی با خط عربی با دست هم مشکل است چه برسد به امکانات تایپ، مثلاً یک هشت بر روی واو و یا یک هفت و یا یک همزه، این کار ها دوز زدن مشکل است، مشکل اساسی را باید در ناسازگاری یک زبان در یک خط جستجو کرد نه افزودن بر مشکلات.

ترکی نه عربیست،نه فارسی،نه انگلیسی،

در زبان ترکی:
هیچ حرفی برای زیبا نوشته شدن آفریده نشده است!
هیچ حرفی برای نوشته شدن و خوانده نشدن آفریده نشده است!
هیچ حرفی برای نوشته نشدن و خوانده شدن آفریده نشده است!
هیچ حرفی برای تلفظ دو و یا چند گانه آفریده نشده است.

آنگونه که سخن می گوییم می نویسیم نه بیشتر نه کمتر
نه حروف نامرعی وجود دارد و نه ستون های غیبی!

با احتساب بر این اگر چه آخرین خط ترکی اویغور بوده است که هم اکنون نیز مورد استفاده برخی ترکان است،اما خط لاتین ایده آل محض زبان ترکی آزربایجانی ست. و بر این امر متخصصان بسیاری اندیشیده اند.این را من می گویم که عمری صرف این امر کرده ام و به خم و پیچ راه آشنا هستم.

شما در مورد بدی لاتین فرمودید اینکه خط باستان ترکی عربی و فارسی بوده است، وکسی که لاتین یاد بگیرد نمی تواند آثار متقدمان را از نظر بگزراند!


من در لابه لای پستهایم به یک جمله اشاره کرده ام،آن جمله این است:
ما نویسندگان این تاپیک آموزش با خط عربی را توصیه نمی کنیم،آموزش ما در این تاپیک به خط لاتین خواهد بود اگرچه آموختن آخرین قرارداد وضع شده برای زبان ترکی با نگارش عربی الزامی ست.

این از این، پس شما باز به عرایض بنده توجه نکرده اید،

اما من از شما چند سؤال دارم.

زبان ترکی از چه زمان است که با ادبیات فارس و عرب تداخل پیدا کرده است؟
شما چند کتاب ترکی سراغ دارید که با خط عربی(فارسی) ست؟

پاسخ این سؤالات را من میدهم:

زبان ترکی مطمئناً از یک بازه زمانی خاص با این دو فرهنگ تداخل پیدا کرده است، دلایل آن از نظر فنی و دستور کاملا پرمایه و واضح است.مثلا ریشه های متفاوت،متفاوت بودن ترکیب چینش نقش های دستوری،تفاوت 180 درجه ای ساختار ، سازگار نبودن خط عربی و فارسی با زبان ترکی و ...

همه و همه نشانگر و مبین یک موضوع است، زبان و مردمان ترکی از یک بازه زمانی خاص با مردمان فارس و عرب همسایه شده اند،همسایگی نه از نظر استاتیک(هم مرزی فیزیکی)

اما پاسخ صریح تر، ترکان آز در حدود 2500 سال است که با پارسیان همسایه گشته اند،
ورود و گشترش زبان فارسی بیشتر با همت ترکان صورت پذیرفته است.
ورود زبان عربی نیز به 1400 سال قبل می رسد.

پس قبل آن لابد خطوطی مجزا برای خود داشتیم. تحمیل خط با گزینش اختیاری آن فرق دارد، به عنوان مثال اعراب آزربایجان را غارت کردند ولی خط خود را تحمیل نکردند،این عالمان و فیلسوفان ترک بود که خود مشتاق به فراگیری زبان دین جدید داشتند.تاجایی که فصیح ترین آثار منظوم و منثور عربی دست نوشته ترکان آزربایجان است.
پارسیان نیز تا حدود 80 سال پیش تحمیل نکرده اند که خود ترکان علاقه به کاربرد و گسترش این زبان(فارسی) در کنار دو زبان ترکی و عربی داشته اند.

اما در 80 سال اخیر این اوضاع تحمیل شده می باشد. که بحث ما لااقل در این تاپیک نیست.

اینکه کشور ترکیه عثمانی نامیده شد به دلیل یورش عثمان بود و آتا تؤرک فرهنگ عجم(غیر ترکی ترکیه) را از فرهنگ و ادبیات خود برچید و ادبیات ترکیه را به 1400 سال قبل(یعنی ریشه به خاک بازگشت)بازگردانید، فرهنگی که با یورش اعراب به بهانه اسلام به یغما برده شده بود و در حال از بین رفتن بود. پس فارغ از هر تعصبی آتا تؤرک یک انسان والا بوده و کارش بسی ستودنی ست و نه تنها ترکان آنادولو(ترکیه) بلکه ترکان آزربایجان نیز تا هزاره ها مدیون وی خواهند بود.پس لعنت شما را به حساب بی اطلاعیتان می گذارم.

آما پاسخ سؤال دوم:

مطمئنا به تعداد 100 عدد هم نمی رسد!

اولا شکوفایی ادبیات ترکی به هزاره ها قبل بر میگردد، چرا که اکثرا سومرها(سوبارها) را بانیان تمدن ادبی بشری می دانند،که ترک بوده اند. پس نوشته های قبل از 1400 سال پیش به خط عربی نبوده است که ما در برگرداندن آنها مشکل داشته باشیم. اکثرا به خط باستان، اویغور و غیره بوده اند.
ثانیاً کتابهای ترکی در سه مرحله سوزانده شده است پس بازیابی اکثر آنها محال است، به هر خطی می خواهد باشد.
ثالثاً کتبی که در این 1400 سال به خط عربی نوشته شده است(نه همگی آنها) بارها و بارها به لاتین و سیریلیک برگردانده شده است.اصلا قرار نیست که عوام این کارها را بکنند در هر کشوری در هر زمینه ای متخصصانی بر این امر وجود دارد.
رابعاً اکثر کتب مرجع ترکی یا به خطوط باستان موجود می باشد و یا به خط سیریلیک و یا لاتین.
من به شخصه هزاران هزار جلد کتاب ترکی به خط لاتین و سیریلیک دارم. کتبی که مؤلفان آن نه برای شما که برای 99 درصد اتراک تماماً نا آشناست.علت این نه تغییر خط بلکه تهاجم فرهنگی ست. تهاجم فرهنگی تنها به ورود دامن کوتاه ختم نمی شود این تحمیل روباه هایی ست که دید عوام را به آن معطوف می سازد.

هم اکنون یک ترک که مثلا نوایی را نمی شناسد در واقع یک مرده متحرک است، ولی آب از آب تکان نمی خورد ،انگار که یک فارس حافظ را نشناسد، بدبختانه اتراک حافظ را بهتر از بزرگان ادبی خود میشناسند!

در واقع ترکان آنادولو(ترکیه) به تاریخ و ادبیات باستان خود باز می گردند،اگرچه هنوز که هنوز لغات عربی وافری در گفتار خود بکار می برند و از آن حیث زبان ترکی آزربایجانی نجیب تر است.


پس جمع بندی مطالب، تقریباً دیدگاه و آموخته هایتان در این مورد در کل 180 درجه برعکس است. نه در برابر نظر شخصی من،این را به یاد داشته باشید.

من هرگاه دنبال کتاب ترکی باشم هرگز سرچ فارسی و یا عربی نمی کنم، با سرچ عربی حتی دیوان فضولی را هم نمی توانید بیابید،شما انتظار دارید من دیوان باقی را بیابم!؟
پس نسخه های اصلی کتب گذشتگان ما مطمئن باشید یا به یکی از خطوط باستان ترکی بوده است و یا همگی به لاتین برگردانده شده است.

یک مورد هم در مورد اینکه ترکیه ای ها با این خط انگلیسی یاد گرفته اند فرمودید اصلا ربطی به این موضوع ندارد، زبان ترکیه ترکی آنادولوست و زبان انگلیسی هم انگلیسی.الفبا هم خیلی متفاوت از هم اند.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
سعی می کنم درس جدید اول هر هفته باشد،مثلا روزهای شنبه، در فاصله میان این دو، اشکالات را برطرف خواهیم کرد،اگر احساس کنیم درس با سرعت بالایی پیش می رود و یا سؤالات از درس های قبل ادامه دارد، گاها ترمز کرده و فاصله را به دوهفته افزایش خواهیم داد،اگر کوچکترین ابهامی در مطالب احساس می کنید سؤال کنید،چون اگر روی هم انباشته شود دیگر نمی توان کاری کرد، در میان هر دو پست، نه تنها از درس قبل بلکه از دروس قبل تر نیز می توانید اشکال بپرسید،اگرچه به سؤالات تاریخی نیز پاسخ خواهم داد اما بهتر است سؤالاتتان دستوری باشد.

سر آخر فریب نحوه ی پاسخگویی من را نخورید،که احیاناً شما را در پرسش سؤالی دو دل کند، هر سؤالی بپرسید مؤظف به پاسخگویی هستم.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس پنجم:اسم و مصدر

اسم:
اسم کلمه ای است که برای نامیدن همه موجودات به کار برده می شود و در به کار بردن اسم در جمله باید به فرمهای مختلف آن توجه کرد،تا بتوان اعضای دیگر جمله را با آن همگون ساخت.

انواع اسم:
اسم ساده:
اسمی است که تنها یک جزء دارد و با اسامی دیگر ترکیب نیافته است.اسم ساده می تواند تنها از یک بخش(مثال اول و دوم) و یا چندین بخش(مثال سوم و چهارم) تشکیل یافته باشد.اسم اول یک اسم عربی ست به هر صورت برای درک مطلب برای غیر ترک زبانان مثال زدیم.

مثال:
علی
Əli

باغ
Bağ

آغاج
Ağac

آتتئلا
Attıla


اسم مرکب:
اسمی است که از ترکیب دو یا چند جزء بدست می آید،ولی بر اسم فرد و یا چیز مفردی دلالت کند.
مثال:
علی ریضاƏliriza
باداملئق(بادامستان)Badamlıq
اسامی که از سایر زبان ها و به خصوص از زبان عربی گرفته شده اند و در زبان فارسی با اصول عربی جمع بسته شوند،در دستور زبان ترکی همانند اسامی ساده و مرکب با قانون خاص ترکی یعنی بوسیله ی دو پسوند "لر"و "لار" به سادگی جمع بسته می شوند و نیازی به یادگیری و به کار بردن علائم جمع عربی نیست.
مثال:
(موتتفیق لر)متفقینMüttəfiqlər
(
خالقلار)خلایق Xalqlar


تذکر: دوباره تأکید می کنیم که ممکن است یک اسم ساده از چندین هجا تشکیل یافته باشد مانند مثال چهارم اسامی ساده.اما چیزی که مهم است این یک واژه ی جامد است و به مشتقات ریزتر تقسیم نمی شود.

Attıla=At+tı+la

البته اصل این مثال یک اسم مرکب بود که با حذف n ار آخر،انرا به یک اسم ساده سه هجایی تشبیه کرده ات.

Attılan=Attıl+lan

با این نگرش این اسم از دو قسمت تشکیل یافته است. قسمت اول خود از دو هجای At+tıl در معنای بپر(فعل امر) و قسمت دوم، اک ِ مجهول ساز است.منظور از اک همان پسوند است.

به هر صورت به علت عرف شدن حذف n ما نیز آنرا در زمره ی اسامی ساده آوردیم. مثالی ساده از یک اسم ساده ی سه هجایی در زیر ارائه می دهیم:

Ildırım
Il+dı+rım
رعد و برق

البته ترجمه ی آن شما را مشکوک بر مرکب بودن کلمه نسازد چرا که ترجمه تنها معادل آن است.اصل کلمه یک کلمه ی ساده و سه هجایی ست.

مصدر:
مصدر کلمه ای است که از دو قسمت تشکیل می شود.به بخش اول آن ریشه ی فعل و به قسمت آخری آن پسوند مصدری می گویند.
علامت مصدر در زبان ترکی
Mək
و
Maq
می باشد.

حرف صدادار پسوند مصدر وابسته به آخرین حرف صدادار ریشه ی فعل است، در نتیجه پسوند مصدری به شکل

Mək
و
Maq

در می آید.(هماهنگی کوچک)

افعالی که آخرین حرف صدادار آنها با آهنگ پایینی
A,I,O,U
باشد،به خود پسوند مصدری
Maq
می گیرد.

مثال:
Almaq
آلماق(گرفتن)

Durmaq
دورماق(ایستادن)

Olmaq
اولماق(شدن)

İnanmaq
اینانماق(باور کردن)

افعالی که آخرین حرف صدادار آنها با آهنگ بالایی
Ü,Ö,İ,E,Ə
باشد،به خود پسوند مصدری
Mək
می گیرد.

مثال:

Gəlmək
گلمک(آمدن)

Yemək
(خوردن)

İçmək
(نوشیدن)

Öpmək
(بوسیدن)

Üşümək
(یخ زدن،احساس سرما کردن)

توجه:پسوند مصدرهایی که آخرین حرف صدادار آنها با آهنگ پایینی باشد،در محاوره،اشتباهاً به جای پسوند
Maq
از پسوند
Max
استفاده می کنند(این یک قانون نیست ولی در صورت محاوره اکثراً این تغییر را صورت می دهند)

ولی این پسوند در صرف درست به کار گرفته می شود.،یعنی
Maq
به شکل ِ
Mağım
صرف می شود.(رجوع کنید:به تغییر شکل حروف بی ثبات ضعیف یا بی ثبات)

مثال:

ریشه
Al
آل(بگیر)
است.
این ریشه از دو حرف تشکیل یافته است:
AوL
تنها حرف صدادار آن
A
است،پس در این مثال، آخرین حرف صدادار ریشه، همان اولین حرف ریشه است.لذا هماهنگی از نوع اول(آهنگ پایینی)است.پس پسوند مصدری این ریشه،
Maq
است.یعنی داریم:
Almaq

همین کلمه در محاوره(به صورت غیر قانونی) به شکل زیر تلفظ می شود:
Almax

در صرف این کلمه در محاوره،دوباره
X
به
Q
تبدیل می شود.وبنا بر تغییر حروف بی صدای بی ثبات:
Q
به
Ğ
تبدیل می شود.
Almağım
آلماغیم(گرفتنم).

در پست بعدی تمرین هایی در نظر گرفته خواهد شد، قرار نیست که در این تاپیک به تمرینات پاسخگو باشید، بلکه تمرینات را برای خود حل کنید،پاسخ آن بعد از چند روز داده خواهد شد.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام. Tutulmaz عزیز. دست مریزاد و خسته نباشد.در مورد پسوند های فعلی لهجه شهرهای مختلف متفاوت هست. من فکر کنم شما اگر قرار باشد تک تک لهجه ها رو برسی کنید برای کسانی که تصمیم به یاد گرفتن دارند ایجاد سردرگمی کند. به نظر می رسد شما روی یک لهجه خاص تمامی فعل ها را صرف کنید بهتر باشد. شما فرض کنید لهجه تبریز مراغه اردبیل ارومیه و.... چقدر متفاوت هست. ولی کسی که زبان ترکی رو یاد گرفته باشه متوجه اکثر لهجه ها خواهد بود.


سلام،
نه من اصلا درس رو با لهجه ی خاصی ارائه نمی دم!
من با صورت استاندارد و منثور(حالت کتابی زبان ترکی آزربایجانی) درس رو ارائه می دم،

اینکه مثلا تبریز بزرگه یا باکو فلانه دلیل نمیشه اینا درست حرف می زنند، مثلا واژه ی "برادر" رو اردبیل و زنجان درست تلفظ می کنن و حتی باکو، ولی تبریزیا تو محاوره میشکننش،
بر عکسش هم صادقه،

تقریباً همشون واژه های زیادی رو غلط تلفظ می کنند،

من فقط و فقط با صورت استاندارد یاد می دم، حالا بقیه اهل هر کجا که هستن و هر لهجه ای که دارن، باید زبان کتابی و مشترک ترکی آزربایجانی(که در این تاپیک تدریس می شود) رو یاد بگیرند و خودشون رو با اون وفق بدند.


تو بعضی جاها که مثلا تأکید می کنم تو محاوره فلان چیز رو می گن، فقط من باب تأکید هست که حالت محاوره هر لهجه ای که می خواد باشه، در کل اشتباه هست. حتی به شعر هم نمیشه اکتفا کرد،مخصوصا اشعار عروضی،

محاوره ها رو که مثلا میگم ق رو به خ تبدیل می کنن اکثریت رو در نظر می گیرم، حالا اونا جزو درس نیستن جهت تأکید بیشتر،

لهجه ی برتر نداریم، لهجه لهجه هست و همشون اشتباه با غلط دستوری فراوان، فقط و فقط صورت منثور که مشترک هست بین تمامی متکلمان زبان ترکی آزربایجانی و حتی سایر شاخه های ترکی

پس باید این فرم استاندارد رو یاد بگیریم...تا از تحریف کلمات جلوگیری کنیم...
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوباره تأکید می کنیم که زبان آموزان به تمرینات در این تاپیک پاسخ ندهند، بلکه تمرینات را برای خود حل کرده پس از مدتی با پاسخ آنها که در همین تاپیک آورده خواهد شد تطبیق دهند،

تمرینات به سه دسته سطح 1 و 2 و 3 طبقه بندی خواهند شد، تمرینات سطح 1 قدری دشوار تر از تمرینات سطح 2 و 3 خواهد بود، زبان آموزی که تمرینات سطح 1 و 2 را قادر به پاسخگویی نیست باید تلاش بیشتری از خود نشان دهد،

تمرینات سطح 3:

1. حروفات بلود شده را با خط عربی بنویسید (مطابق با استاندارد کتاب پست 7):

Gəlməkdə
Yağış
Satqın
İnsan
Damar
Bayquş
Çadır

2.کلمات زیر را به خط عربی برگردانید(مطابق با استاندارد کتاب پست7):

İçdim
İncitdim
Ildırım
Olan
Ölməz
Savaş
Barış
Damarlı
Kəskin
Utancaq
Dügün
Canavar
Kəmərləmək
Qırna
Sancılandıranlardandır

3.جملات زیر را به خط عربی برگردانید،

a:
Qulaq verdim bir səs ilə ürəgim üzüldü,Dayan,dedi,qorxudan yerimdə qurudum
b:
Saqi,hanı xurşidi mey axir ki sabah
Bi sağəri mey əhli vəfa xuncigər oldu


4.در عبارات زیر K فارسی را از K ترکی تمییز دهید،و عبارات را بر اساس آن دسته بندی کنید،

Kələməkötür
Karaim
Karp
Yüksək
Kolbe
Kud
Karfərma
Kəmal
Karha
Karlar

تمرینات سطح 2:

1.پسوند های کلمات زیر با رنگ های متفاوت مشخص شده اند،مصوت های پسوند ها را مشخص کنید،

الف:هماهنگی های کوچک

Kişil-r
Durm-q
Getm-k
Yatm-q
Dağl-r
İncidəndirənl-rdəndir

ب: هماهنگی های بزرگ

Görkəml-
Yağışl-
Gopunç-
Gümüşl-
Dəyərl-
Qırılt-
Çinl-
Börks-z
Dayand-ranlardand-r
Gülüms-nən

2.در کدام یک از مثال های زیر حروفات صامت مشخص شده تغییر می یابند؟،در صورت تغییر،تبدیل به حروف مورد نظر را ذکر کنید،( حروفات رنگی را در صورت اشتباه بودن تصحیح کنید و علت این تصحیح را ذکر کنید،در مورد کلماتی که حروف های رنگی آنرا تصدیق می کنید نیز بحث کنید)

Çörək
Çörəkli
Çörəkim
İnək
İnəksiz
İnəkim
Dayaq
Dayaq
Dayaqım
İt
İtsiz
İtim
İti
Yapdı


3.مصدر ریشه های زیر را بنویسید:

Sat
Yat
At
Gir
Gözlə
Ərin

Dəl
Güd
Dur

4.غلط های املایی کلمات مشخص شده در عبارت زیر را تصحیح کنید،

Bir kişi tǝqsiri olan oğlunu tutub döymaq istǝyirdi.
Uşaq janını qurtarmax mǝqsǝdilǝ qaçıb mǝsjidǝ girdi. Atası mǝsjidin qapısında dayanıb qışqırdı:
- Adǝ, köpǝkoğlu, gǝl çıx bayıra, ağsəqqəl vəxtımdə
mǝni mǝsjidǝ salma!
o

تمرینات سطح 1:

به عبارت زیر توجه کنید:

Gecə gündüz əhli-beytin səri -pasibani qardaş
Sənə şimr namə gətdi atamın nişan
i qardaş

به سؤالات زیر پاسخ دهید:
الف: در ترکیب
əhli-beytin کهəhli-beyt یک ترکیب عربی ست،چرا صورت صحیح آن یعنیəhle-beytin ، به کار نرفته است؟
ب:در عبارت
pasibani اگر چه یک کلمه ی ترکی نباشد،اما پیش تر گفتیم کلمات غیر ترکی با پسوند ترکی پیوند می خورند،چرا در این عبارت، پس از مصوت a,مصوت i آمده است؟
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس ششم:فعل

فعل به کلمه ای گفته می شود که مشخصات زیر را داشته باشد.
-کار عملی شده را در زمان های مختلف(گذشته،حال،آینده)بیان کند.
-مفرد و یا جمع بودن فاعل را ذکر کند.
-کاری را که بوسیله ی کسی انجام شده و یا به کسی یا چیزی اعمال می شود،نشان ده8د.
-شکل مثبت و منفی بودن عمل انجام شده را روشن کند.
-نحوه ی ربطی و شرطی بودن کار عملی شده ا بیان کند.

شکلهای مختلف افعال ترکی به وسیله ی پسوند های گوناگون ساخته می شوند.در بخش های بعدی شما را با نحوه ی صرف فرم های افعال آشنا خواهیم کرد.

علائم جمع:

جمع بندی ترکی بوسیله ی دو پسوند
Lar
لار
و
Lər
لر

(با هماهنگی کوچک)انجام می گیرد.
افعالی که آخرین حرف صدادار آنها با آهنگ پایینی
A,I,O,U
است با پسوند
Lar
لار
جمع بسته می شود.

به مثال های زیر توجه کنید:

Adam
آدام(آدم)
Adamlar

آداملار(آدم ها)


İnsan
اینسان(انسان)
İnsanlar

اینسانلار(انسان ها)


Işıq
ایشیق(نور)
Işıqlar

ایشیقلار(نورها)

Pul
پول(پول)
Pullar

پوللار(پول ها)


Noxud
نوخود(نخود)
Noxudlar

نوخودلار(نخودها)


تذکر:اگر یک کلمه ی غیر ترکی در زبان ترکی جا بیفتد،با فرمول ترکی جمع بسته میشود.


مثال:


Biyaban
بیابان
Biyabanlar

بیابانلار


اگر آخرین حرف صدادار کلمه ای با آهنگ بالائی
Ü,Ö,İ,E,Ə
باشد،جمع بستن آن با پسوند
Lər
لر
انجام می گیرد.

مثال:

İp
ایپ(طناب)
İplər

ایپلر(طناب ها)


Söz
سؤز(حرف،سخن)
Sözlər

سؤزلر(حرف ها،سخنان)


Gül
گؤل(گل)
Güllər

گؤللر(گل ها)


El
ائل(ایل)
Ellər

ائللر(ایل ها)

توجه:هماهنگی حروف صدا دار پسوند با ریشه و یا واژه ی ماقبل خود قبلاً به طور مفصل توضیح داده شده است،پسوند های جمع ساز نیز از همان قاعده ی کلی تبعیت می کنند.در هر صورت چگونگی کاربرد ِ پسوندهای جمع ساز،به طور خلاصه توضیح داده شد.

 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس هفتم:ضمایر


ضمیر شخصی:ضمیر شخصی به کلمه ای گفته می شود که جایگزین اسم در جمله باشد:
ضمیر شخصی منفصل:


Bən
بن(من)

Sən
سن(تو)

Ol
اول(او)

Biz
بیز(ما)

Siniz
سینیز(شما)

Onlar
اونلار(ایشان،آنها)

اونلار را در محاوره، به اشتباه اولار می گویند.
اول را در محاوره،به اشتباه اُ می گویند.
سینیز را در محاوره، به اشتباه سیز می گویند.
بن را در محاوره، به اشتباه من می گویند.

ضمایر شخصی جمع، دوباره جمع پذیرند:

مثلاً:
Bizlər
بیزلر(ما ها)

ضمایر اشاره ای:

ضمیر اشاره ای کلمه ای است که به جای اسمی نهاده میشود که به آن اشاره شده و یا نشان داده می شود:

ضمایر اشاره ای مفرد:


Bu
بو(این)

Ol
اول(آن،او)

Bura
بورا(اینجا)

ضمیر اشاره ای جمع:


Bunlar
بونلار(این ها)

Onlar
اونلار(آنها،ایشان)

Ora
اورا(آن جا)

توجه: شو،صورت کلاسیک بو، می باشد.همانگونه که اول،صورت کلاسیک اُ می باشد.

Şu=Bu
Ol=O

بونلار را در محاوره، به اشتباه بولار می گویند.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس هشتم:İmək

نحوه ی صرف فعل ایمه ک:

در زبان ترکی ضمایر شخصی را بوسیله ی ریشه ی مصدر ایمک که تنها فعل بی قاعده ی این زبان است صرف می کنند.فعل مذکور عملکردی همانند فعل بودن در زبان فارسی دارد که به همان معنی نیز بکار گرفته می شود.خود مصدر ایمک به شکل بودن مورد استفاده قرار نمی گیرد،بلکه صرف آن به شکل هستم،هستی و... بکار گرفته می شود.و برای ضمایر شخصی صرف می شود.

فارسی-------------------ترکی-------------------علامت صرفی

من هستم----------------mənəm منم-------------------ام əm
تو هستی----------------sənsən سن سن----------------سن sən
او هست---------------- odur او دور----------------دور dur
ما هستیم---------------- bizik بیزیک---------------- ایک ik
شما هستید---------------sizsiniz سیز سینیز-----------سینیز siniz
آنها هستند----------------onlardırlar اونلار دیرلار-----دیرلار dırlar

صرف فعل ایمه ک را پسوند صرفی و یا ضمیر متصل شخصی نیز می نامند.
من وارام و منم(موجود بودن،هستی)در زبان فارسی معنی من هستم را می دهند.

Mən varam من وارام
Sən varsan سن وارسان
O vardır او واردیر
Biz varıq بیز واریق
Siz varsınız سیز وارسینیز
Onlar vardırlar اونلار واردیرلار


دقت کنید که علامت صرفی نیز همانند سایر پسوند ها ،با نزدیکترین مصوت قبلی خود هماهنگ است.

مثلا اگر بگوییم:

آنها گاو(ماده) هستند؛
اونلار اینک دیرلر
Onlar İnəkdirlər

حال اگر گوییم :
آنها انسان هستند؛
اونلار آدامدئرلار یا اونلار اینساندئرلار
Onlar Adamdırlar ya Onlar İnsandırlar

در واقع اگر کسی علامت صرفی یک زمان و شخص را فراگرفت،باقی هماهنگ سازی اصوات مربوط به درس های قبلی می باشد...

به این نکته نیز توجه داشته باشید که در محاوره ،گاهاً حروفی از قلم می افتند!

اونلار آدامدئرلار تلفظ می شود به صورت اولار آدامدئلار

اگر آخرین حرف صدادار کلمه ای مختوم شود به:

Ə,E,İ,Ö,Ü

صرف فعل ایمک همشکل با ضمیر شخصی در می آید،مثلاً:

Sənsən
سن سن
تو هستی

و یا:

Sən bənim gülümsən
سن بنیم گؤلؤمسه ن
تو گل من هستی

فعل مذکور در شاخه ی زبان ترکی آنادولو(ترکیه) به شکل:sin,sın,sun صرف می شود که آن از همشکل بودن فعل با ضمیر شخصی جلوگیری می کند،و در صرف آرزوئی و غیره دچار اشکال می کند،

قانونی که در زبان ترکی آزربایجان اجرا می شود مشترک در بین تمامی زبانهای ترکی هست حال آنکه تلفظ همراه با لهجه در شاخه ی آنادولو سبب جا افتادن این مورد غلط شده است.

کلمه ای که آخرین حرف صدادار آن ختم شود به:

Ə,E,İ,Ö,Ü


به شکل زیر صرف می شود:

من پدر هستم----------------məndədəyəm من ده ده یه م
تو پدر هستی----------------səndədəsən سن ده ده سن
او پدر هست---------------- o dədədir او ده ده دیر
ما پدرهستیم---------------- biz dədəyik بیز ده ده ییک
شما پدر هستید---------------sizdədəsiniz سیز ده ده سینیز
آنها پدر هستند----------------onlar dədədırlər اونلار ده د ه دیرلر

با مقایسه ی جدول حاضر با جدول قبلی باید که دانسته باشید:

1.ضمایر منفصل به کلمه می چسبند،مانند sənsən
2.ضمایر متصل هر چند که عین ضمایر منفصل باشند باید از واژه جدا باشند،مانند:sən dədəsən
که اولین سن متصل و دومین سن منفصل است.
3.هر وقت در صرف،دو حرف صدادار کنار هم قرار گرفتند یک حرف تکمیلی(ی=Y)بین آن دو قرار می گیرد.

صرف کلمه ای که آخرین مصوت آن U,O,I,A هست:

به I ,A :

من آدم هستم----------------Mən Adamam من آدامام
تو آدم هستی----------------Sən Adamsan سن آدامسان
او آدم هست---------------- O Adamdır او آدامدیر
ما آدم هستیم---------------- Biz Adamıq بیز آدامیق
شما آدم هستید---------------Siz Adamsınız سیز آدامسینیز
آنها آدم هستند----------------Onlar Adamdırlar اونلار آدام دیرلار





به : U,O

من خسته هستم----------------Mən Yorqunam من یورقونام
تو خسته هستی----------------Sən Yorqunsan سن یورقونسان
او خسته هست---------------- O Yorqundur او یورقوندور
ما خسته هستیم---------------- Biz Yorqunuq بیز یورقونوق
شما خسته هستید---------------Siz Yorqunsunuz سیز یورقونسونوز
آنها خسته هستند----------------Onlar Yorqundurlar اونلار یورقوندورلار


تذکر:به یاد داشته باشید که صداهای
İ,I
O,Ö
U,Ü
دو به دو متمایزند به گونه ای که تلفظ اشتباه،موجب تغییر معنی و یا بی معنی شدن واژه درست می شود.همچنین برای متمایز ساختن آنها به خط عربی ،یا فارسی اکتفا نکنید زیرا که متمایز ساختن آنها با این دو خط قدری دشوار است.به عنوان مثال ما siniz و sınız ،هر دو را با سینیز نشان دادیم! در واقع هرگز قراردادی ثابت برای نوشتار عربی بکار نمی بریم!
 
آخرین ویرایش:

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس نهم:نحوه ی صرف فعل در زمان حال1

افعال زبان ترکی به کمک فعل"ایمک" به شکل پسوند Əm,Sən,Uq,Sunuz,Durlar,...صرف شده اند،این پسوند را"صرف فعل ایمک"پسوند صرفی و یا ضمیر متصل شخصی نیز می گویند.

حرف تکمیلی "Y"

هرگاه درصرف، دو حرف صدادار در کنار هم قرار گیرند،باید یک حرف تکمیلی "ی" بین آن دو حرف نهاده شود:بعنوان مثال:

Mən Əliyə deyirəm
من به علی می گویم

Mən ataya baxıram
من به پدر نگاه می کنم

توجه:حرف تکمیلی "ی"،بدون استثنا در همه جا باید بین دو حرف صدا دار بکار رود.

نحوه ی صرف فعل در زمان حال

فعل در زمان حال،بوسیله ی ریشه ی فعل و پسوند ائر(ır) همراه با ضمیر متصل شخصی ساخته می شود.حرف صدادار پسوند زمان حال وابسته به آخرین حرف صدادار ریشه ی فعل است که در نتیجه پسوند به شکل هماهنگی بزرگ صرف می شود.هماهنگی بزرگ به چهار گروه زیر تقسیم می شود:

کلمه ای که آخرین حرف صدادار آن به حروف
ı,a
ختم شود، پسوند
ır
می گیرد

کلمه ای که آخرین حرف صدادار آن به حروف
i,ə,e
ختم شود، پسوند
ir
می گیرد

کلمه ای که آخرین حرف صدادار آن به حروف
ö,ü
ختم شود، پسوند
ür
می گیرد

کلمه ای که آخرین حرف صدادار آن به حروف
u,o
ختم شود، پسوند
ur
می گیرد

ı,a→ır
i,ə,e→ir
ö,ü→ür
u,o→ur

مثال:

Alır
می گیرد
Gəlir
می آید
Gülür
می خندد
Oxuyur
می خواند

اول شخص مفرد برای افعالی که به یکی از حروف مصوت Ə,E,İ,Ö,Ü ختم شوند،


از مصدر
Gəlmək
Mən Gəlirəm
من می آیم

از مصدر
Getmək
Mən Gedirəm
من می روم

از مصدر
Eşitmək
Mən Eşidirəm
من می شنوم

از مصدر
Görmək
Mən Görürəm
من می بینم

از مصدر
Gülmək
Mən Gülerəm
من می خندم

اول شخص مفرد برای افعالی که به یکی از حروف مصوت A,I,O,U ختم شوند،

از مصدر
Almaq
Mən Alıram
من می گیرم

از مصدر
Yıxmaq
Mən Yıxıram
من(او را،یا آن را)به زمین می زنم

از مصدر
Olmaq
Mən Oluram
من می شوم

از مصدر
Durmaq
Mən Dururam
من می ایستم

از مصدر
Oxumaq
Mən Oxuyuram
من می خوانم
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
نحوه ی صرف فعل در زمان حال2

صرف افعال در زمان حال به چهار شکل مختلف زیر صورت می گیرد:

الف:افعالی که آخرین حرف صدا دار آنها با آهنگ بالائی و به سه حرف i,ə,e
ختم شود،به شکل زیر صرف می شوند:

مثال از مصدر Gəlmək

Mən Gəlirəm
من می آیم

Sən Gəlirsən
تو می آیی

O Gəlirdir
او می آید

Biz Gəlirik
ما می آییم

Siz Gəlirsiniz
شما می آیید

Onlar Gəlirdirlər
آنها می آیند

توجه:ضمیر اول شخص مفرد منفصل، Bən می باشد که Mən می گویند.
توجه:در صرف افعال برای سوم شخص مفرد و جمع، پسوند Dir حذف می شود.

ب:افعالی که آخرین حرف صدا دار آنها با آهنگ بالائی و به سه حرف ö,ü ختم شود،به شکل زیر صرف می شوند:

مثال از مصدر Gülmək

Mən Gülürəm
من می خندم

Sən Gülürsən
تو می خندی

O Gülürdür
او می خندد

Biz Gülürük
ما می خندیم

Siz Gülürsünüz
شما می خندید

Onlar Gülürdürlər
آنها می خندند

توجه:ضمیر منفصل اول شخص مفرد، Bən می باشد که Mən می گویند.
توجه:در صرف افعال برای سوم شخص مفرد و جمع، پسوند Dür حذف می شود.

ج:افعالی که آخرین حرف صدا دار آنها با آهنگ بالائی و به سه حرف ı,a ختم شود،به شکل زیر صرف می شوند:

مثال از مصدر Almaq و Yıxmaq

Mən Alıram
من می گیرم

Sən Alırsan
تو می گیری

O Alırdır
او می گیرد

Biz Alırıq
ما می گیریم

Siz Alırsınız
شما می گیرید

Onlar Alırlarlar
آنها می گیرند

توجه:ضمیر اول شخص مفرد منفصل، Bən می باشد که Mən می گویند.
توجه:در صرف افعال برای سوم شخص مفرد و جمع،پسوند Dır وLar اول حذف می شود.(البته برای سهولت تلفظ)

Mən Yıxıram
من(او را) به زمین می زنم
Sən Yıxırsan
تو(او را) به زمین می زنی
...
د:افعالی که آخرین حرف صدا دار آنها با آهنگ بالائی و به سه حرف u,oختم شود،به شکل زیر صرف می شوند:

مثال از مصدر Uçmaq

Mən Uçuram
من پرواز می کنم(می پرم)

Sən Uçursan
تو پرواز می کنی

O Uçur
او پرواز می کند

Biz Uçuruq
ما پرواز می کنیم

Siz Uçursunuz
شما پرواز می کنید

Onlar Uçurlar
آنها پرواز می کنند

توجه:در صرف افعال دوم شخص جمع، تمامی موارد بالا به هنگام محاوره، ni و و nu و تلفظ نمی شود.
توجه:بعضی از افعالی که آخرین حرف آنها،صدادار است،در محاوره، آخرین حرف صدا دار آنها را همراه حرف تکمیلی Y به اشتباه حذف می کنند.

مثلا از مصدر
Oxumaq

به جای
Oxuyuram
به اشتباه گفته می شود:
Oxuram
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
غیر از رفع اشکال از دروس ارائه شده،سایر مبحث ها اسپم محسوب می شوند.
لطفاً اسپم نکنید...


درس دهم:فعل آینده ی نزدیک

فعل آینده ی نزدیک بوسیله ی حروف اضافی ər و ar با هماهنگی کوچک که به شکل پسوند به فعل پیوند می خورند و به دنبال آن ضمیر متصل شخصی نیز به کار می رود،ساخته می شود.همانند این فعل در زبان فارسی فعلی موجود نیست ولی آن را به شکل حال مانند "تو برو من می آیم" در صورتی که "آمدن" هنوز شروع نشده با شد،بیان می کنند.

صرف فعل آینده ی نزدیک:
فعلی که آخرین حرف صدادار آن به آهنگ بالایی(ə,e,i,ö,ü=ə) ختم شود،به شکل زیر صرف می شود:

مثال از مصدر Gəlmək
آمدن
ریشه Gəl
بیا(آی)

Mən Gələrəm
من می آیم(آمدن بر حال دلالت ندارد بر آینده ی دور نیز دلالت ندارد،تقریبا بینابین این دو زمان)
Sən Gələrsən
تو می آیی(یعنی بعدا می آیی)
O Gələrdir
او می آید
Biz Gələrik
ما می آییم
Siz Gələrsiniz
شما می آیید
Onlar Gələrdirlər
آنها می آیند

توجه،دوباره یادآوری می کنیم که در تمامی موارد فوق، مقصود زمان آینده ی نزدیک است،صرف زمان حال را در درس قبل آموختیم،دقت نمائید صرف فعل در آینده(دور)،در درس های آتی آورده خواهد شد.

فعلی که آخرین حرف صدادار آن به آهنگ پایینی (a,ı,o,u---->a) ختم شود،به شکل زیر صرف می شود:

مثال از مصدر Almaq
گرفتن
ریشه Al
بگیر

Mən Alaram
من می گیرم(همانند فوق،نه دراین حال بلکه در زمان آینده ی نزدیک،دقت کنید که؛با:"من خواهم گرفت" تفاوت اساسی دارد و معادل آن در ترکی به شکل "Mən Alacağam" می باشد)
Sən Alarsan
تو می گیری
O Alardır
او می گیرد
Biz Alarıq
ما می گیریم
Siz Alarsınız
شما می گیرید
Onlar Alardırlar
آنها می گیرند

توجه:در صرف افعال می توان پسوند سوم شخص مفرد و جمع(صرف فعل ایمک دئر و دیر) را حذف کرد،

O Olardır=O Olar
Bu Dəlirdir=Bu Dəlir

آنالیز فعل Alaram
آل،ریشه ی فعل
آر،پسوند آینده ی نزدیک ساز
آم،پسوند ضمیر متصل شخصی برای اول شخص مفرد

توجه:فعلی که آخرین حرف آن صدادار باشد،باید بین فعل و علامت آینده ی نزدیک،حرف تکمیلی "Y" اضافه شود.

Bən Üşüyərəm
من سردم می شود
Bən İşləyərəm
من کار می کنم

دقت کنید تنها با اشتباه در یک حرف ممکن است کل زمان و شخص کلمه تغییر یابد به عنوان مثال:

Bən Üşüyürəm
من سردم است(زمان حال،قبلی در زمان آینده ی نزدیک)

هر چند که در محاوره گاهاً ،علاوه بر نیفزودن حرف تکمیلی ی ،برخی حروف را نیز می اندازند!

افعالی که آخرین حرف آنها صدادار و با آهنگ پایینی می باشند به هنگام گرفتن پسوند آینده ی نزدیک ساز،حرف تکمیلی "ی" به خود می گیرند و به گونه ی زیر یک مثال را صرف می کنیم:

از مصدر Oxumaq
خواندن
ریشه Oxu
بخوان(در نقش اسم، به معنی درس)

Bən Oxuyaram
من می خوانم(در آینده ی نزدیک)
Sən Oxuyarsan

O Oxuyar

Biz Oxuyarıq

Siz Oxuyarsınız

Onlar Oxuyarlar

فعلی که آخرین حرف صدادار آن با آهنگ بالائی باشد،به شکل زیر صرف می شود:

از مصدر Üşümək
ریشه Üşü

Bən Üşüyərəm
من سردم می شود

Sən Üşüyərsən

O Üşüyər

Biz Üşüyərik

Siz Üşüyərsiniz

Onlar Üşüyərlər

تذکر:Bən Üşüyürəm دارای زمان متفاوت است،پس در نوشتن و صرف افعال باید دقت کامل شود،
ضمایر منفصل برای اشخاص جمع،مانند Biz,Siz ذاتا جمع هستند و آوردن پسوند جمع ساز Lər اشتباه است.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
مفاهیمی دیگر ازفعل آینده ی نزدیک

فعل آینده ی نزدیک علاوه بر بیان زمان آینده نزدیک مفاهیم دیگری نیز دارد:

1.این فعل می تواند در جمله به شکل عادت و خاصیت فعلی در آید:

Bən həmişə çox yeyərəm
من همیشه زیاد می خورم
Hüseyn sıqara çəkər
حسین سیگار می کشد

2.فعل آینده ی نزدیک در جمله به شکل بیان واقعیت درآید:

Uçaq havada uçar
هواپیما در هوا پرواز می کند

3.فعل آینده ی نزدیک در جمله به شکل فعل خبری در آید:

Aydın bu gün gələr
آیدین امروز می آید
Bən gələn il ev alaram
من سال آینده(بعد) خانه می خرم
Sabah qar yağar
فردا برف می بارد

4.فعل آینده ی نزدیک در جمله به شکل بیان توان و کارآئی در آید:

Bən bu işi boya-başa çataram
من این کار را به سرانجام می رسانم
Bən səni güldürərəm
من تو را می خندانم

5.فعل آینده ی نزدیک در جمله به شکل صفتی درآید:

O qız gülərüzdür
آن دختر صورت خندانی دارد
Axar su donmaz
آب روان(آبی که جاریست) یخ نمی زند

6.فعل آینده ی نزدیک در جمله به شکل بیان علمی بکار رود:

Yer gündə bir dəfə öz dövrəsinə dolanar
زمین هر روز یک بار به دور خود می چرخد
Günün ışığı səggiz dəqiqəyəcən yerə çatar
نور خورشید در مدت 8 دقیقه به زمین می رسد

7.فعل آینده ی نزدیک به شکل امر و نهی بکار رود:

Sən bu işi görərsən
تو این کار را انجام می دهی

8.فعل آینده ی نزدیک به شکل حدس زدن بکار رود:

Bir mən fikir edirəm,Buradan orayacan bir kilometr olar
من فکر(ی)می کنم،از اینجا تا آنجا یک کیلومتر(ی) می شود
Bənim fikrimcə buradan orayacan dörd kilometr olar
درنظر(فکر)من از اینجا تا بدانجا چهار کیلومتر(ی) می شود

9.فعل آینده ی نزدیک به شکل مورد پسند قرار گرفتن درآید:

Bən Alma sevərəm
من سیب دوست دارم

10:فعل آینده ی نزدیک به شکل تمنا و شک و تردید درآید:

İnşallah bu iş olar
اگر خدا بخواهد(انشاءالله)این کار شدنی ست(این کار انجام می شود)
Bu iş olar və boya-başa çatar
این کار انجام می شود و به سرانجام می رسد
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس یازدهم: فعل امری

فعل امری پسوند اضافی ندارد ولی صرف آن برای ضمایر شخصی،فرم ویژه ای به خود می گیرد،که به شکل پسوند به ریشه فعل پیوند می خورد.

فعل امری برای دوم شخص مفرد هیچ پسوندی را به خود نمی گیرد و تنها به شکل ریشه ی فعل صرف می شود.


پس از سیزده درس،انتظار می رود کاربران زبان،در به کارگیری حروف لاتین مهارت های کافی را کسب کرده باشند لذا از این پس،از نوشتن ترکی با حروف عربی خودداری خواهیم نمود.همچنان معادل فارسی آنها را خواهیم آورد،


صرف فعل امری به شکل زیر می باشد:
ریشه ی Gəl مصدر Gəlmək
Mən Gəlim
Sən Gəl
O Gəlsin
Biz Gələk
Siz Gəlin
Onlar Gəlsinlər

افعالی که اخرین حرف صدادار ریشه ی آنها با آهنگ پایینی (a,ı,o,u) باشد،به طریق زیر به شکل امری صرف می شوند:

از ریشه ی

Al
Sıx
Soy


از مصدر
Almaq
Sıxmaq
Soymaq
Uçmaq

Mən Alım
Mən Sıxım
Mən Soyum
Mən Uçum

Sən Al
Sən Sıx
Sən Soy
Sən Uç

O Alsın
O Sıxsın
O soysun
O Uçsun

Biz Alaq
Biz Sıxaq
Biz Soyaq
Biz Uçaq

Siz Alın
Siz
Sıxın
Siz soyun
Siz Uçun

Onlar Alsınlar
Onlar Sıxsınlar
Onlar Soysunlar
Onlar Uçsunlar


افعالی که آخرین حرف صدادار آنها با آهنگ بالائی (ə,e,i,ö,ü) باشد،به طریق زیر به شکل امری صرف می شوند:

از ریشه ی
Eşit
Gör


از مصدر
Eşitmək
Görmək


Mən Eşidim
Mən Görüm

Sən Eşit
Sən Gör

O Eşitsin
O Görsün

Biz Eşidək
Biz Görək

Siz Eşidin
Siz Görün

Onlar Eşitsinlər
Onlar Görsünlər


تمرین:مصدر فعل های Dur,Get,Gül,İç را نوشته و آنها را به شکل امری صرف نمائید.

صرف فعل امری برای ضمایر اول،دوم و سوم شخص مفرد به شکل زیر به کار گرفته می شود:


E,İ,Ə

Gəl
Gəlim
Gəl
Gəlsin

Ö,Ü

Gül
Gülüm
Gül
Gülsün

A,I

AL
Alım
Al
Alsın

O,U

Ol
Olum
Ol
Olsun


صرف فعل امری برای ضمایر اول،دوم و سوم شخص جمع به شکل زیر به کار گرفته می شود:

E,İ,Ə

Gəl
Gələk
Gəlin
Gəlsinlər

Ö,Ü

Gül
Gülək
Gülün
Gülsünlər

A,I

AL
Alaq
Alın
Alsınlar

O,U

Ol
Olaq
Olun
Olsunlar

تذکر:اصولا در محاوره،معادل ترکی واژه ی "عیبی ندارد"،"مهم نیست"،"باشد" و یا "حتما"،اشتباهاً به صورت Ossun تلفظ می شود،صورت صحیح آن به فرم
Olsun می باشد،که شکل امری دارد،حال آنکه در محاوره ،اگر به شکل امری استفاده نشود من باب تأکید است.تقریباً کاربردی شبیه Ok انگلیسی دارد.
 

Tutulmaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
درس دوازدهم: فعل مصدری زمان حال

تغییر حرف ریشه فعل

در زبان ترکی پنج فعل وجود دارد که آنها را به دو شکل مختلف صرف می کنند و از این دو صرف ریشه ی آنها را تغییر می دهند.

Ye,De

حرف صدای e به شکل i نیز بکار گرفته می شود.

Get,Et,Eşit

حرف بی صدای t به شکل d نیز مورد استفاده قرار می گیرد و بدین سان ریشه ی افعال مذکور تغییر داده می شود.

De>>>Deyəm>>>Diyəm
Ye>>>Yeyəm>>>Yiyəm
Get>>>Ged
Et>>>Ed
Eşit>>>Eşid

البته شاید تعبیر تغییر ریشه درست نباشد،بهتر است گوییم که این پنج فعل دارای دو ریشه متفاوت می باشند که ساخت مشتقات آنها نیز به دو صورت و بر مبنای دو نوع ریشه متفاوت انجام می پذیرد.

فعل مصدری زمان حال

فعل مصدری در زبان ترکی به فعلی گفته می شود که به شکل مصدر ظاهر شده و در صرف،پسوند اضافیDə,Daبه خود می گیرد و به خاطر قرار گرفتن حرفG,Qدر جلو حرف ضعیف،حروف پسوندی به Tə,Ta مبدل می گردد.امروزه در آزربایجان به این تغییر صدا اهمیتی نمی دهند و عمدتاً آنها را به شکلDə,Daبه کار می برند.اما در موارد کمی نیز آنها را به شکلTə,Taبه کار می برند.

فعل مصدری به شکل زیر صرف می شود:

Bən Gəlməkdəyəm>>>من در حال آمدن هستم
Sən Gəlməkdəsən>>>تو در حال آمدن هستی
O Gəlməkdədir>>>او در حال آمدن است
Biz Gəlməkdəyik>>>ما در حال آمدن هستیم
Siz Gəlməkdəsiniz>>>شما در حال آمدن هستید
Onlar Gəlməkdədirlər>>>آنها در حال آمدن هستند

این هم برای تبدیلDa,DəبهTa,Tə
Bən Gəlməktəyəm




Bən Dalmaqdayam>>>من در حال عقب ماندن هستم
Sən Dalmaqdasan>>>تو در حال عقب ماندن هستی
O Dalmaqdadır>>>او در حال عقب ماندن است
Biz Dalmaqdayıq>>>ما در حال عقب ماندن(عقب افتادن) هستیم
Siz Dalmaqdasınız>>>شما در حال عقب ماندن هستید
Onlar Dalmaqdadırlar>>>آنها در حال عقب ماندن هستند


تجزیه دو مورد:
Gəlməkyəm
Dalmaqdayam

ریشه فعل
پسوند مصدر ساز
پسوند فعل مصدری ساز
حرف تکمیلی و یا اضافی که در بین دو مصوت قرار می گیرد
پسوند صرفی


مسأله ای در ابتدا شرح داده نشد،و آنهم اینکه چه زمانی پسوندDa(ویاTa)به کار می رود و چه زمانی پسوندDə(ویا Tə).

پاسخ این سؤال بسیار آسان است،همانطور که پیش تر نیز اشاره شد بر حسب آخرین مصوت ِ ریشه و یا واژه ی ترکیبی(ریشه به علاوه یک یا چند پسوند)دو نوع پسوند مصدر ساز و جمع ساز وجود دارد.Mək,Maq برای مصدر ساختن و Lər,Lar برای جمع ساختن.

توضیح مفصل آن در درس های نخستین شرح داده شده است،واضح است که همانند فرمول قبلی پسوند
Da(ویاTa)با مصدر ساز Maq هماهنگ ست و پسوندDə(ویا Tə)با مصدر ساز Mək.

به روند شکل گیری مصوت ها دقت کنید:

Gəl mək də y əm

Dal maq da dırlar
 

hah

عضو جدید
آتیلا واقع عالی بود....
حیف که آیکون تشکر نداره این تالار گفتگو آزاد
 
بالا