خاطرات 88 و آرزوهای 89

butterfly_سبز

butterfly_سبز

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
خاطره:
رفته بودیم تهران خونه داییم، دختر داییم کلی ذوق مرگ شده بود فکر کرده بود اومدیم خواستگاری!!! بعد فهمید رفتیم ماشین رو از سایپا تحویل بگیریم..... پودر شد طفلی
آرزو: سلامتی و ایرانی شاد و آباد برای همه ایرانیها
دستیابی به شغل بهتر واسه خودم
پودر شدن مجدد دختر داییم
له کردا آمنه!!!!!
از بین بردن پژی
بریدن زبون آتوسا
زدن گردن منیره جیغجیغو
کشف جنسیت واقعی امینه!
سر به راه کردن 2 تا داداشام
ترکوندن( ترک دادن ) سیگار سیهل
شوهر دادن مامان ملیسا
سر به زیر کردن سمیرا
عادل شدن بکتاش و آشتی کردن با ادمین!!!!!
خرید یک فانوس تا دیگه هیچ فانوسی تنهایی نچرخه!
ختم صلوات برای به راه راست هدایت شدن عاجل آرش جان و بقیه دوستان مثل فرزان متال کربلایی و...
یه سفر زیارتی با آقاسید
یه سفر دوبی با زیدان!!!!!!!!!!!!
و دید و بازدید با سایر دوستان که نامشون رو نبردم.
 
آخرین ویرایش:
phalagh

phalagh

مدیر بازنشسته
سال 88 اولش خيلي خوب، پر ازاميد و آرزو و شادي بود. اوايل ماه سوم سال 88 تو شهر كه ميچرخيدي همه به خصوص جوونا رو شاد ميديدي.شهر رو يه هيجان خاصي فرا گرفته بود. بعدش يهو غم شهر رو گرفت. بقيه اين سال برام پر از غم بود. پر از ناراحتي و اعصاب خوردي. ميشه گفت بدترين سال عمرم رو گذروندم.
غير از اون 6 ماه تلاش كردم واسه ارشد. حسابي خوندم. به قدري آماده بودم كه هفته قبل از كنكور صد درصد خودمو حداقل تو دانشگاه تهران ميديدم.
بعد يهو همون هفته كنكور زد و مريض شدم. به زور سر جلسه نشستم. و يهو تمام زحمتام و آروزهام دود شد رفت هوا. هنوزم تو شوك اين اتفاقم.
آروزم براي سال 88 سالي پر از شادي و اميد و عدالت و صلح و آرامش براي هموطنامه. و براي خودم آرزو ميكنم امسال ديگه موقع كنكور اتفاقي واسم نيفته.
 
S

secret_f

عضو جدید
کاربر ممتاز
خاطره ی خوبم رفتن به یه جای آسمونی بود که دلم نمیخواااد هیچ وقت فراموشش کنم...دلم میخوااد بازم اتفاق بیافته...
آرزو هم که زیاااده...از بینشون اونی که میخوام حتما تو سال جدید اتفاق بیافته قبولیم تو رشته ی مورد علاقه ام هستش...فک کنم نتیجه اش اردیبهشت بیاد
 
*setareh66*

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
متاسفانه خاطره هام همش بده!!!:eek::cry::surprised:البته دارم سعی میکنم فراموش کنم...:biggrin::biggrin:
آرزوم هم رسیدن به تک تک آرزوهامه که البته میدونم محاله...:surprised:اما لااقل نصفش براورده بشه هم راضیم...یعنی دیگه خدا برام ترکونده حسابی...:confused:
خدایا خودت هوامو داشته باش...:heart::gol:
 
TINA ARCHI

TINA ARCHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
سال 88 سال بدی نبود خاطره ام زیاد دارم ولی چیز تاپی نبود
سال 89 امیدوارم همه شادو سلامت باشن خدام حواسش باشه به من
 
برای ارسال پاسخ شما باید وارد سیستم شوید.
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
Alborz Rad یکی از مهم‌ترین خاطرات دوران جوانی ما در حال خاموش شدن!یاهو مسنجر؛ خداحافظ ای همنشین همیشه! گفتگوی آزاد 4
mihua خاطرات یک بازیگر از مرحوم فرج الله سلحشور گفتگوی آزاد 0
Eshgh Khoodayi خاطرات ترم تابستانی ساری 92 گفتگوی آزاد 13
onia$ از خاطرات یک جنین! گفتگوی آزاد 37
آبیدر751 خاطرات گفتگوی آزاد 10

Similar threads

بالا