نتایح جستجو

  1. Mahdy.T

    یک عکس عجیب !

    الکی میگی!!!! :cool:
  2. Mahdy.T

    تصاویر باور نکردنی از بالانس سنگها....!!!

    آقا یعنی با این حرکتش با جاذبه زمین سرشاخ شده!!;)!
  3. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    تو را من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ تلاجن سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندهی فراهم
  4. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    یا که به راه آرم این صید دل رمیده را یا به رهت سپارم این جان به لب رسیده را یا ز لبت کنم طلب قیمت خون خویشتن یا به تو واگذارم این جسم به خون تپیده را
  5. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی
  6. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    ماییم و نوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی
  7. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    آسمان بار امانت نتوانست کشید قرعه فال به نام من دیوانه زدند
  8. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    تا مقصد عشاق رهی دور و دراز است یک منزل از آن بادیه‌ی عشق مجاز است
  9. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    وحشی اگر از دیده رود خون، عجبی نیست کان گوشه‌ی چشمی که به ما داشت ندارد
  10. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    با عرض پوزش صحیح شعر : (موی سپید را فلکم رایگان نداد...... این رشته را به نقد جوانی خریده ام) ما گوشه نشینان خرابات الستیم تا بوی میی هست در این میکده مستیم
  11. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    دیری ست که ما معتکف دیر مغانیم رندیم و خراباتی و فارغ ز جهانیم...
  12. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
  13. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت سنبل پرشکنش هیچ گرفتار نداشت اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن کس که خریدار شدش من بودم باعث گرمی بازار شدش من بودم
  14. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم هوا داران کویش را چو جان خویشتن دارم
  15. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    یک عمر به کودکی به استاد شدیم یک عمر زاستادی خود شاد شدیم افسوس ندانیم که ما را چه رسید از خاک بر آمدیم و بر خاک شدیم
  16. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    در کارگه کوزه گری بودم دوش دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش هر یک به زبان حال با من گفتند کو کوزه گر و کوزه خرو کوزه فروش خیام
  17. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    كسي كه مهر گل از دل نميتواند كند به باغ خشك در ايام مهرگان چه كند
  18. Mahdy.T

    مشاعرۀ سنّتی

    اندر ره انتظار چشمی که مراست بی نور شد و وصال تو ناپیداست من نام بگرداندم و یعقوب شدم ای یوسف من نام تو یعقوب چراست وحشی بافقی
  19. Mahdy.T

    حسینیه باشگاه مهندسان ایران

    کم گریه کن حسن، تو بزرگی برادرم فکری نما به حال دل درد پرورم کم گریه کن، مگر که کسی سیلی‌ات زده ؟ کاین سان نشسته‌ای نگران در برابرم یا لااقل اجازه بده پاکشان کنم این اشک‌های تو، با کنج معجرم فرصت بده که سر بنهم روی سینه‌ات آرام می‌شوی به خداوند اکبرم آخر چرا بـه لرزه فتاده دو زانویت ؟ حرفی بزن،...
  20. Mahdy.T

    عکسهای دیدنی کودکان

    خیلی بامزن!!!!!! ;-))
بالا