نتایح جستجو

  1. H

    ملا نصرالدین و زن زیبا

    ملا نصرالدین با دوستی صحبت می کرد ـ ملا هیچ وقت به فکر ازدواج افتادی؟ ملا نصرالدین پاسخ داد : فکر کرده ام. جوان که بودم تصمیم گرفتم زن کاملی پیدا کنم. از صحرا گذشتم به دمشق رفتم و با زن پر حرارتی آشنا شدم: اما او از دنیا بی خبر بود. بعد به اصفهان رفتم آنجا هم با زنی آشنا شدم که معلومات...
  2. H

    بی غیرتی مدرن!!!!!!!!!!!!!!!!توحش موبایلی!!!!!!!!!!

    بی غیرتی مدرن !!!؛ این روزها مردم به جای آن که توجه کنند که چه کسی به کمک نیاز دارد یا چه کاري از دستشان برای محبت کردن به دیگران بر می آید ، با پیشرفته و مدرن ترین تکنولوژي در دست خود ، یعنی موبایل ، به دنبال سوژه می گردند!!!ا بیایيم به جای سکوت یا پیوستن به این گروه از مردم بی احساس و مسخ شده...
  3. H

    چگونه یک خبر بد را برسانیم؟؟؟

    داستان زیر را آرت بو خوالد طنز نویس پر آوازه آمریکایی در تایید اینکه نباید اخبار ناگوار را به یکباره به شنونده گفت تعریف می کند: مرد ثروتمندی مباشر خود را برای سرکشی اوضاع فرستاده بود. پس از مراجعه پرسید: - جرج از خانه چه خبر؟ - خبر خوشی ندارم قربان سگ شما مرد. - سگ بیچاره! پس او مرد...
  4. H

    مردم چه میگویند؟

    می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!... می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!... به رشته ی انسانی علاقه...
  5. H

    شوخی با مدیران!!!!!!!!!! دوستان به دل نگیرند لطفاً

    مصاحبه شغلی در پایان مصاحبه شغلی برای استخدام در شركتی، مدیر منابع انسانی شركت از مهندس جوان صفر كیلومتر ام آی تی پرسید: « برای شروع كار، حقوق مورد انتظار شما چیست؟» مهندس گفت: «حدود 75000 دلار در سال، بسته به اینكه چه مزایایی داده شود.» مدیر منابع انسانی گفت: «خب، نظر شما درباره 5 هفته...
  6. H

    آنتونی رابینز(رموز موفقیت)

    آنتونى رابينز" این متن بدون شک یکی از بهترین متون موفقیتی است که دریافت کرده ام. امیدوارم که برای شما و من مؤثر واقع شود! 6 دقیقه وقت دارید: حتی اگر خرافاتی نباشید، توصیه های خوب و قدرتمندی لابه لای این خط ها وجود دارد. این متن توسط مؤسسه ی آنتونی رابینز برای موفقیت شما فرستاده شده است و...
  7. H

    مامان خدا را دوست دارد ، خدا هم مامان را دوست دارد؟

    مامان خدا را دوست دارد ولی نمی دانم آیا خدا هم او را دوست دارد ؟ راستي اگر ما با يك جنسيت ديگر متولد ميشديم اين شرايط را برمي تابيديم؟ بابا آب داد بابا نان داد بابا فقط آب داد و نان داد، مامان عشق داد بابا گول شیطان را خورد و شناسنامه اش چند بار پر شد. پر شد، خالی شد خالی نشد.خط...
  8. H

    مضرات دیدن زنان زیبا برای سلامت مردان

    مضرات زنان زيبا براي سلامت مردان خبرگزاري فارس: دانشمندان اعلام كردند ملاقات با يك زن زيبا مي‌تواند براي سلامت شما مضر باشد. به گزارش “سرويس فضاي مجازي ” خبرگزاري فارس و به نقل از منابع اينترنتي، تلگراف نوشت؛ نتايج يك تحقيق در دانشگاه والنسيا نشان مي‌دهد كه ملاقات با يك زن زيبا باعث افزايش...
  9. H

    خلاف در کشورهای مختلف

    امريكا: شما خلاف مي كنيد پليس شما را دستگير ميكند. احياناً آن . . . وسط مقاديري مشت و لگد توسط افسر پليس دريافت ميداريد؛ يك نفر از اين صحنه فيلم ميگيريد و در اينترنت پخش مي كند. صحنه ضرب و شتم شما از 222 كانال خبري و سياسي پخش مي شود. پليس رسوا مي شود. پليس از مردم امريكا عذرخواهي مي كند...
  10. H

    ناگفته های ایران خانم در آسانسور

    چلچراغ در آخرین شماره پیش از توقیفش كه هنوز روی گیشه های روزنامه فروشی اش است، در مطلبی تحت عنوان "ایران خانم در آسانسور"، طنزی راجع به اسفندیار رحیم مشایی نوشته بود كه جالب توجه بود؛ ذكر این نكته ضروری است كه در خبر توقیف چلچراغ آمده بود، این نشریه به خاطر انتشار برخی مطالب غیر‌اخلاقی در قالب...
  11. H

    رازهای سلامتی(جالب)

    میگن هر روز باید یک سیب خورد چون آهن داره، یک موز خورد چون پتاسیم داره، پرتقال هم خورد چون ویتامین C داره، و یک فنجان هم چای سبز بدون شکر نوشید برای پیش گیری از دیابت. هر روز باید دو لیتر آب خورد ( بله و بعدش هم پشت سر هم .....، یعنی دوبرابره زمانی كه برای نوشیدن آب صرف کردیم !)...
  12. H

    10 درس خیلی قشنگ

    درس اول : یه روز مسوول فروش، منشی دفتر، و مدیر شرکت برای ناهار به سمت سلف سرویس قدم می زدند یهو یه چراغ جادو روی زمین پیدا می کنن و روی اون رو مالش میدن و جن چراغ ظاهر میشه جن میگه: من برای هر کدوم از شما یک آرزو برآورده می کنم منشی می پره جلو و میگه: اول من، اول من! من می خوام که توی باهاماس...
  13. H

    تفاوت است که تفاوت ایجاد میکند(کار تیمی)

    خیلی خلاصه درخصوص فرهنگ کارتیمی-بازی بهترین آموزشه در مهد کودکهای ایران 9 صندلی میکذارند وبه 10 بچه میگویند هر کی نتونه سریع برای خودش یه جا بگیره " گرگه" باید سر بذاره وادامه بازی. در مهد کودکهای ژاپن 9 صندلی میذارن وبه 10 بچه میگن اگه یکی روی صندلی جا نشه همه باختین.لذا بچه ها نهایت سعی...
  14. H

    شیطان و بهشت( اگه جواب بدی جایزه داری)

    در یکی از مدارس مذهبی تهران معلم داشته در نمازخانه صحبت میکرده و یکی از بچه های کلاس اول دبستان از معلمش پرسیده مگر وقتی شیطان به آدم سجده نکرد، خدا او را از بهشت بیرون نکرد؟ معلم گفته بله همینطوره. شاگرد گفته پس چطور توانسته دوباره وارد بهشت بشود و آدم و حوا را گول بزند تا سیب را بخورند؟ معلم...
  15. H

    عشق شیرازی..........

    دلُم میخاد برم بالوی یه‌ی کوه بلندی از ته دلُم با تمام وجودُم با صِدوی بلند جار بزنم دوسِت دارم، حوصلم نمیشه.
  16. H

    نصیحت..........

    يه روز يه باباهه داشت بچه شو نصيحت ميکرد ميگفت: دروغ نگو، دست تو دماغت نکن، جوراباتو بشور، با ادب باش اينقدر شکلک در نيار يکي داشت رد ميشد شنيد گفت: اينارو وقتي بچه بود بايد بهش ميگفتي نه الان که رييس جمهور شده
  17. H

    ای کاش....................

    بچه بودیم ار آسمان باران می آمد بزرگ شده ایم از چشمهایمان می آید بچه بودیم همه چشمای خیسمون رو میدیدن بزرگ شدیم هیچکی نمیبینه بچه بودیم تو جمع گریه می کردیم بزرگ شدیم تو خلوت بچه بودیم راحت دلمون نمی شکست بزرگ شدیم خیلی آسون دلمون می شکنه بچه بودیم همه رو 10 تا دوست...
  18. H

    نوشته های کوتاه همسر فروغ فرخزاد(پرویز شاپور)

    این نوشته های کوتاه یک دنیا معنی دارد پرویز شاپور پرویز شاپور نویسنده ایرانی است. شهرت او به دلیل نگارش نوشته‌های کوتاه (اغلب تک خطی) است که ظرافت و دیدی شاعرانه و طنزآمیز دارند. در سال های ۱۳۲۹ با فروغ فرخزاد، نوه خاله مادرش که پانزده سال از او کوچک ‌تر بود، ازدواج کرد. آنها اهواز را برای...
  19. H

    سهراب و مذهب!

    مذهب شوخی سنگینی بود که محیط با من کرد و من سال ها مذهبی ماندم بی آنکه خدایی داشته باشم ( سهراب سپهری )
  20. H

    شوهرم مرا همزمان به چهار نفر فروخت!!!!!!!!!!!

    من و همسرم حدود 7 سال قبل بطور عاشقانه زندگی مشترکمان را شروع کردیم و آن زمان او در یکی از شرکت های خصوصی مشغول به کار بود. ما در دو سال اول زندگ ی مشترکمان ، زندگی بسیار شیرین ودوست داشتنی ای را داشتیم ونسبت به همدیگر نیز عشق می ورزیدیم که پس از دو سال متوجه تغییراتی در رفتار وی شدم. آره ،...
بالا