سعی کردم زیاد دستکاری نکنم متنو این دفه فقط اونجاهایی که معنا عوض شده بود رو درست کردم توی متن خودتون
یک افسر سخت گیر در حال صحبت کردن با تعدادی از سربازان خود بود که اون مجبور بود اونها آموزش بده . اون قبلاً هیچوقت اونها را ندیده بود ، بنابراین اون شروع کرد : اسمم استون است و من حتی از سنگ هم سخت ترم .
پس چیزی که ( کاری که ) به شما میگم انجام میدید یا اینکه مشکل به وجود می اد( / اینکه به مشکل بر می خوردید) سعی نکنید به من حقه بزنید و در این صورت( اگه کلک نزنید) رابطه خوبی خواهیم داشت. بعد او ( افسر ) پیش هر یک از سربازان رفت و یکی پس از دیگری اسمش را از او ( سرباز ) می پرسید .
بلند حرف بزنید تا همه ( سربازان ) بتونند به وضوح صداتون را بشوند و گفت . فراموش نکنید که مرا قربان صدا بزنید . هر یک از سربازان اسمش را به اون گفت تا اینکه به طرف آخرین سرباز آمد ، این سرباز بی صدا / ساکت موند. بنابراین کاپیتان / افسر استون سر اون داد کشید ، وقتیکه من ازتون سوال میکنم باید به اون پاسخ بدید . دوباره ازتون سوال میکنم : اسمت چیه سرباز ؟ سرباز خیلی ناراحت شد . اما بالاخره با حالت عصبی گفت اسمم استون بریکر ( سنگ شکن ) هست قربان.
یک دریا سالار پیر / مسن اخلاق بدش در نیروی دریایی مشهور بود ، همه سعی کردند مزاحم اون نشند . یک هفته با کشتی هاش قصد داشت / قرار بود در قسمت بزرگی از تمرین / رزمایش بین المللی شرکت کنند .
بعد موقع شام روی میز غذا نشست ، ناهارش را خورد و بعد رفت بخوابه . موقع صبح اون صبحانه اش را خورد و به پل فرماندهی( همین اتاقی که تو عکس نشون داده رو می گن) اومد و با دقت کشتی های توی گروهش( گروه کشتی ها) رو بررسی کرد . بعد با عصبانیت گفت
۲تا کروزر/رزم ناو در این گروه باشه ، اما من فقط یکی می بینم . اون یکی کجاست ؟ هیچکی جرات نکرد پاسخ بده و این کار دریا سالار را را عصبانی تر کرد . صورتش قرمزتر و قرمزتر شد . دومین ناو کجاست ؟ شما احمق ها چه چیزی رو از من قایم می کنید؟ چه اتفاقی برای اون افتاده ؟ به من جواب بدید ، بالاخره یک ملوان جوان به اندازه کافی جرات پیدا کرد که حرف برنه . آقا . اون گفت ، شما روی اون ( ناو رزم ) هستید .
get on well یعنی رابطه خوبی داشتن
یک افسر سخت گیر در حال صحبت کردن با تعدادی از سربازان خود بود که اون مجبور بود اونها آموزش بده . اون قبلاً هیچوقت اونها را ندیده بود ، بنابراین اون شروع کرد : اسمم استون است و من حتی از سنگ هم سخت ترم .
پس چیزی که ( کاری که ) به شما میگم انجام میدید یا اینکه مشکل به وجود می اد( / اینکه به مشکل بر می خوردید) سعی نکنید به من حقه بزنید و در این صورت( اگه کلک نزنید) رابطه خوبی خواهیم داشت. بعد او ( افسر ) پیش هر یک از سربازان رفت و یکی پس از دیگری اسمش را از او ( سرباز ) می پرسید .
بلند حرف بزنید تا همه ( سربازان ) بتونند به وضوح صداتون را بشوند و گفت . فراموش نکنید که مرا قربان صدا بزنید . هر یک از سربازان اسمش را به اون گفت تا اینکه به طرف آخرین سرباز آمد ، این سرباز بی صدا / ساکت موند. بنابراین کاپیتان / افسر استون سر اون داد کشید ، وقتیکه من ازتون سوال میکنم باید به اون پاسخ بدید . دوباره ازتون سوال میکنم : اسمت چیه سرباز ؟ سرباز خیلی ناراحت شد . اما بالاخره با حالت عصبی گفت اسمم استون بریکر ( سنگ شکن ) هست قربان.
داستان دوم ...............
http://upload7.ir/images/69840620279263014885.jpg
یک دریا سالار پیر / مسن اخلاق بدش در نیروی دریایی مشهور بود ، همه سعی کردند مزاحم اون نشند . یک هفته با کشتی هاش قصد داشت / قرار بود در قسمت بزرگی از تمرین / رزمایش بین المللی شرکت کنند .
بعد موقع شام روی میز غذا نشست ، ناهارش را خورد و بعد رفت بخوابه . موقع صبح اون صبحانه اش را خورد و به پل فرماندهی( همین اتاقی که تو عکس نشون داده رو می گن) اومد و با دقت کشتی های توی گروهش( گروه کشتی ها) رو بررسی کرد . بعد با عصبانیت گفت
۲تا کروزر/رزم ناو در این گروه باشه ، اما من فقط یکی می بینم . اون یکی کجاست ؟ هیچکی جرات نکرد پاسخ بده و این کار دریا سالار را را عصبانی تر کرد . صورتش قرمزتر و قرمزتر شد . دومین ناو کجاست ؟ شما احمق ها چه چیزی رو از من قایم می کنید؟ چه اتفاقی برای اون افتاده ؟ به من جواب بدید ، بالاخره یک ملوان جوان به اندازه کافی جرات پیدا کرد که حرف برنه . آقا . اون گفت ، شما روی اون ( ناو رزم ) هستید .
در داستان اول معنی get on توی جمله چی میشه ؟
get on well یعنی رابطه خوبی داشتن
بله کاملا درستهدر داستان دوم معنی madeهمراه با angrierبه عصبانی تر کرد ترجمه میشه ؟
آخرین ویرایش: