لطفا مباحث مشاوره ای وشخصی خود را دراین تاپیک مطرح فرمایید

[A Engineer]

از دوستای عزیزم میخوام که همه ی پستامو بخونن

 

[TRON]

من وقتی تصمیمو گرفتم و مطمین شدم
گفتم میرم و بهش میگم که دوسش دارم و وقتی قبول کرد که حرفامو بشنوه از خودمو خونوادم میگم
میگم میخوام که با هم یه رابطه ی سالم داشته باشیم که بتونیم باهم حرف بزنیم و شناخت پیدا کنیم

بهم بگه که انتظاراش چیه و خودش چی میخواد
اصلا موافق هست که باهم دوست بشیم یا نه

اگه بخواد خونواده ها بفهمن من مشکلی ندارم
مهم اینه که خونوادش درک کنن

مثلا مامانش و خواهرش بدونن

یا اصلا بگه نهههههههههههههههههههههه من دوست نمیشم و اگه منو میخوای باید بیای خواستگاریم

بعد من شرایط خودمو میگم

که باید برم سربازی
خونوادت قبول میکنن الان بیام
یا نامزد باشیم یا عقد کنیم

یا واسم بمون
بدون که دوستت دارم پس توهم درستو بخونو برام بمون

من گفتم وقتی بتونم باهاش حرف بزنم حرفای اونم میفهمم و اون موقع میشه یه تصمیم گرفت

من چون تصمیم و نیتم پاکه مخفی کاری نمیکنم

چرا نمیخوای خواهرت حرف بزنه و نظرشو بخواد؟

 

[-anjel-]

خب با اجازه من با این حرفتون مخالفم.ظاهر هم به اندازه ی باطن مهمه.اصن آدم تا از قیافه ی یکی خوشش نیاد به باطنش فکر هم نمیکنه.تا حدودی میشه گفت اول ظاهره که فرد رو درباره ی باطن یه شخص دیگه به فکر میندازه...
من نگفتم تلاش نکن.گفتم اول خودتو جمع کن.
دوست ما هنوز سربازی هم نرفته!!!هنوز کار هم نداره!!!
این عشق و عاشقیا و باطن و شخصیت و نمیدونم احساسات همش کشکه.پسر اگه برد پیت هم باشه بیکار باشه یه دختری که از پسره خیلی پایین تره ممکنه بد باهاش رفتار کنه...
من خودم دیدم پسرایی که از همه نظر از دختر سرتر بودن و جواب رد شنیدن توی دانشگاه!!!فقط چون بی کار بودن.دخترا حق داشتن.
ولی همون پسرا بعد از 3 سال رفتن سر کار و اون دخترایی که جواب رد دادن توی عمرشون پسری به اون خوبی و با اون موقعیت گیرشون نیومد و نخواهد اومد.
پسری که بیکاره فقط خودشو سنگه روی یخ میکنن همین...

[FONT=&quot]عزیز، من گفتم ظاهر مهم نیست؟ معلومه که مهمه، اتفاقا واسه خود منم مهمه![/FONT][FONT=&quot] حتی اگه طرف کار و اینام داشته باشه واسم مهمه ظاهرشو بپسندم![/FONT]

[FONT=&quot]من میگم اینکه بعضی ها میگن اگه کسی رو دوست داری، لازم نیست براش تلاش کنی چون مثل اون پرهست و میری یه بهترشو پیدا میکنی، این رو میگم غلطه!
یعنی چی؟ عمرا هیچکس جای هیچکس رو نمیتونه بگیره.[/FONT]

 

[A Engineer]

چرا نمیخوای خواهرت حرف بزنه و نظرشو بخواد؟

یکم نگرانم
میگم یه دفع به آبجیم حرف نزنه
یا مثلا تا فهمید خواهرمه یهو هول بشه و بترسه
اگه خواهرم بخواد حرف بزنه باید توی مسیر دانشگاه به خونه باشه که داره برمیگرده
نمیخوام جوری بشه که بترسه یا به خواهرم حرف بزنه

بعدشم نمیدونم خواهرم میتونه بگه یا نه

وقتی بهم گفت مزاحمم نشو و آبرومو بردی خیلی ناراحت شدم
تا یه هفته که اصلا خودمو نشونش ندادم
دوستم بهم گفت اگه نری نشون دادی که مزاحم بودی و ترسیدی

واسه همینم وقتایی که خودش تنهاس خودمو نشونش میدم که بفمهمه بی خیال نشدم

خیلی دوست دارم بفهمه که به خاطر حرفای خودشه که از دنبال کردنام کم کردم و جلوی دوستاش خودمو نشون نمیدم(اما باز با خودم میگم ممکنه این فکرو نکنه و فکر کنه گذری همو میبینیم)چون دیگه دنبالش نمیرم که اذیت نشه

واقعا موندم

 

[-anjel-]

روحیه و شخصیت هم مثل ظاهر بهترش پیدا میشه فقط باید رو داشته باشه و یاد بگیره چطور بره جلو و وقت بذاره بگرده

آخه دوستم، [FONT=&quot]اونی که شما داری میگی در مورد خرید و فروش کالا و بیزنس صدق میکنه نه در مورد ارتباط عاطفی به آدما !! [/FONT]
خب داداش من، اگه تفکرت این باشه که ملکه ی ونوس رو هم داشته باشی، باز از اون بهتر هم هست، پس تو باید بری عوضش کنی؟
[FONT=&quot]محبت و دوست داشتن که ماشین در خونه ت نیست که هی دنبال این باشی که بهترش کنی[/FONT] دوستم!

 

[sea ray]

تو میخای بهش بگی دوسش داری و برات 3 سال صبر کنه اونم این کارو نمیکنه چون عاشقت نشده و اهل دوستی هم نیست پس فقط یه راه میمونه که مادرت بره با مادرش صحبت کنه اگر اوکی بود برین خواستگاری که مادرت هم اگر بفهمه بهت میگه پسر اول برو سربازی !
شما تو کدوم شهر هستین؟

 

[TRON]

یکم نگرانم
میگم یه دفع به آبجیم حرف نزنه
یا مثلا تا فهمید خواهرمه یهو هول بشه و بترسه
اگه خواهرم بخواد حرف بزنه باید توی مسیر دانشگاه به خونه باشه که داره برمیگرده
نمیخوام جوری بشه که بترسه یا به خواهرم حرف بزنه

بعدشم نمیدونم خواهرم میتونه بگه یا نه

وقتی بهم گفت مزاحمم نشو و آبرومو بردی خیلی ناراحت شدم
تا یه هفته که اصلا خودمو نشونش ندادم
دوستم بهم گفت اگه نری نشون دادی که مزاحم بودی و ترسیدی

واسه همینم وقتایی که خودش تنهاس خودمو نشونش میدم که بفمهمه بی خیال نشدم

خیلی دوست دارم بفهمه که به خاطر حرفای خودشه که از دنبال کردنام کم کردم و جلوی دوستاش خودمو نشون نمیدم(اما باز با خودم میگم ممکنه این فکرو نکنه و فکر کنه گذری همو میبینیم)چون دیگه دنبالش نمیرم که اذیت نشه

واقعا موندم

چرا باید بترسه از خواهرت؟
خواهرت همجنس خودشه و هیچ اشکالی نداره 2تا دختر حرف بزنن باهم
ازین میترسیده که با یه جنس مخالف ببینتش کسی
بهترین راه همینه که خواهرت مطرح کنه به شرطی که بدونی خواهرت از پس این کار برمیاد
زیادم گنده نکن قضیه رو
راحت باش
بدون اگه سهمت باشه همه چی درست میشه

 

[sea ray]

آخه دوستم، اونی که شما داری میگی در مورد خرید و فروش کالا و بیزنس صدق میکنه نه در مورد ارتباط عاطفی به آدما !!
خب داداش من، اگه تفکرت این باشه که ملکه ی ونوس رو هم داشته باشی، باز از اون بهتر هم هست، پس تو باید بری عوضش کنی؟
محبت و دوست داشتن که ماشین در خونه ت نیست که هی دنبال این باشی که بهترش کنی دوستم!

چه ربطی به ماشین داره ایشون هنوز با اون خانم حرف هم نزده بعد هنوز همدیگه رو نشناختن اون خانم داره اذیتش میکنه میبینه تو فکرشه ولی مثل اینکه براش اهمیت نداره پس به نظر من بهترین کار برای ایشون اینه که بره یکی که خوشگلتر و مهربونتره پیدا کنه

 

[A Engineer]

تو میخای بهش بگی دوسش داری و برات 3 سال صبر کنه اونم این کارو نمیکنه چون عاشقت نشده و اهل دوستی هم نیست پس فقط یه راه میمونه که مادرت بره با مادرش صحبت کنه اگر اوکی بود برین خواستگاری که مادرت هم اگر بفهمه بهت میگه پسر اول برو سربازی !
شما تو کدوم شهر هستین؟

دوست عزیزم
گفتم وقتی حرف بزنیم مشخص میشه
این همه آدم هست چن سال با هم میمونن
عاشقی اگه عاشقی باشه بعد از شناخت پیش میاد
من احساسم میگه رفتار خودم باعث شد که اینجوری برخورد کنه وگرنه بی علاقه نبود اولاش(تا قبل از کارایی که گفتم)
میبینی یه دختره خوبو پاک قبول میکنه که تا درس میخونه و تو سربازی یه دوستیه خوب داشته باشید

 

[A Engineer]

چرا باید بترسه از خواهرت؟
خواهرت همجنس خودشه و هیچ اشکالی نداره 2تا دختر حرف بزنن باهم
ازین میترسیده که با یه جنس مخالف ببینتش کسی
بهترین راه همینه که خواهرت مطرح کنه به شرطی که بدونی خواهرت از پس این کار برمیاد
زیادم گنده نکن قضیه رو
راحت باش
بدون اگه سهمت باشه همه چی درست میشه

نمیدونم خودمم
چون مثلا فکر میکردم از نگام بخونه علاقمو
از ظاهرو قیافه و رفتارم بفمه که پسر مزاحمی نیستم
و بهم فرصت حرف زدن بده
اما این وضع پیش اومد
و نمیخوام باز مرتکب اشتباهی بشم و اینجوری آبجیمم وارد قضیه کنم یا خدای نکرده آجیمم ناراحت بشه

آبجیم و خونوادم این ماجرارو نمیدونن و فقط با دوستم حرف زدم

 

[havij139]

دوست عزیزم
گفتم وقتی حرف بزنیم مشخص میشه
این همه آدم هست چن سال با هم میمونن
عاشقی اگه عاشقی باشه بعد از شناخت پیش میاد
من احساسم میگه رفتار خودم باعث شد که اینجوری برخورد کنه وگرنه بی علاقه نبود اولاش(تا قبل از کارایی که گفتم)
میبینی یه دختره خوبو پاک قبول میکنه که تا درس میخونه و تو سربازی یه دوستیه خوب داشته باشید

ببین برادر من کل پست هاتو خوندم...ولی چیزی نگفتم چون داستان مث روز روشنه... همش هم بچه ها دارن راهنماییتون میکنن و شما داری هی میپیچی و هی اون قصه که رفتی که باهش صحبت کردی رو تکرار میکنی و هی می خواد قضیه به این سادگی رو کش بدی و یا بپیچونی...

اولا اینو بگم( با عرض معذرت) هیچ پسری که تاحالا با هیشکی دوست نبوده(تا 25 سالگی) تصمیم نمیگیره که بخواد 3 سال با یه دختر دوست بشه مث دوست صمیمی.. چون همچین تفکراتی مال پسر پاک و پسری که با دیدن یه دختر دستو پاشو گم میکنه و پسری که تاحالا با هیچ دختری نبوده نیست

و هیچ دختر پاک و نماز خوانی نیست که بخواد 3 سال با یه پسر دوست بشه

این از این

خوب حالا اگه بخوای واسه نامزدی و یاعقد پا پیش بذاری فقط یه راه وجود داره.. اینکه از راه خوانواده وارد شی
چون شما و اون دختر از لحاظ فرهنگی و اجتماعی و از لحاظ محیطی که توش زندگی میکنین طوری هستید که نمی تونید مدت زیادی باهاش باشی تا بشناسیش و بعدش تصمیم بگیری که بری خواستگاری.... نهایتا 2 هفته میتونی باهاش صحبت کنی که تازه باید خواهرت هم در جریان باشه( یادت باشه جواب اون دوستمون که گفته بود به خواهرت بگو رو هم پیچوندی)

خوب بذار بهت بگم
از اونجا که پدر و مادر دختره عاشق چشم و ابروت نیستن
و از اونجایی که بین شما و اون دختر هیچ عشق و دوستی و وابستگی نبوده و نمیتونه باشه(با توجه بند اول گفته هام)

به شما میگن که بفرما وقتی از سربازی اومدیو کار ثابت داشتی تشریف بیارید

اون مثال از اون دخترهایی که می خواستن بیان با این شرایط باهاتون ازدواج کنن هم احتمالا واسه این بوده که یا آدمایی خیلی مذهبی هستن که پدر ومادر تصمیم میگیرن واسه بچشون و یا اینکه اونا شما و خانوادتون رو مشناسن و بهتون اعتماد دارن و شناخت کامل دارن ( برخلاف خانواده ی این دختره)

و اگه هم می خوای شانس خودتو امتحان کنی ( که بهتره اینکارو انجام بدی,اگه از جواب رد شنیدن ناراحت نمیشی و بهت بر نمی خوره).. .. همین الان .. اره همین الان قضیه رو به خوانوادت بگو و به خواهرتم بگو که از دختره اجازه بگیره که برین خواستگاری.... بعد با خانوادت برو خواستگاری و بهشون بگو که دخترشونو می خواید.. اگه راضی شدن که نامزد می کنین و اگه راضی نشدن ازشون 3 سال مهلت بخواه که بتونی خودتو آماده کنی( بدون هیچگونه روابطی با دختره)

 

[TRON]

ببین برادر من کل پست هاتو خوندم...ولی چیزی نگفتم چون داستان مث روز روشنه... همش هم بچه ها دارن راهنماییتون میکنن و شما داری هی میپیچی و هی اون قصه که رفتی که باهش صحبت کردی رو تکرار میکنی و هی می خواد قضیه به این سادگی رو کش بدی و یا بپیچونی...

اولا اینو بگم( با عرض معذرت) هیچ پسری که تاحالا با هیشکی دوست نبوده(تا 25 سالگی) تصمیم نمیگیره که بخواد 3 سال با یه دختر دوست بشه مث دوست صمیمی.. چون همچین تفکراتی مال پسر پاک و پسری که با دیدن یه دختر دستو پاشو گم میکنه و پسری که تاحالا با هیچ دختری نبوده نیست

و هیچ دختر پاک و نماز خوانی نیست که بخواد 3 سال با یه پسر دوست بشه

این از این

خوب حالا اگه بخوای واسه نامزدی و یاعقد پا پیش بذاری فقط یه راه وجود داره.. اینکه از راه خوانواده وارد شی
چون شما و اون دختر از لحاظ فرهنگی و اجتماعی و از لحاظ محیطی که توش زندگی میکنین طوری هستید که نمی تونید مدت زیادی باهاش باشی تا بشناسیش و بعدش تصمیم بگیری که بری خواستگاری.... نهایتا 2 هفته میتونی باهاش صحبت کنی که تازه باید خواهرت هم در جریان باشه( یادت باشه جواب اون دوستمون که گفته بود به خواهرت بگو رو هم پیچوندی)

خوب بذار بهت بگم
از اونجا که پدر و مادر دختره عاشق چشم و ابروت نیستن
و از اونجایی که بین شما و اون دختر هیچ عشق و دوستی و وابستگی نبوده و نمیتونه باشه(با توجه بند اول گفته هام)

به شما میگن که بفرما وقتی از سربازی اومدیو کار ثابت داشتی تشریف بیارید

اون مثال از اون دخترهایی که می خواستن بیان با این شرایط باهاتون ازدواج کنن هم احتمالا واسه این بوده که یا آدمایی خیلی مذهبی هستن که پدر ومادر تصمیم میگیرن واسه بچشون و یا اینکه اونا شما و خانوادتون رو مشناسن و بهتون اعتماد دارن و شناخت کامل دارن ( برخلاف خانواده ی این دختره)

و اگه هم می خوای شانس خودتو امتحان کنی ( که بهتره اینکارو انجام بدی,اگه از جواب رد شنیدن ناراحت نمیشی و بهت بر نمی خوره).. .. همین الان .. اره همین الان قضیه رو به خوانوادت بگو و به خواهرتم بگو که از دختره اجازه بگیره که برین خواستگاری.... بعد با خانوادت برو خواستگاری و بهشون بگو که دخترشونو می خواید.. اگه راضی شدن که نامزد می کنین و اگه راضی نشدن ازشون 3 سال مهلت بخواه که بتونی خودتو آماده کنی( بدون هیچگونه روابطی با دختره)

ینی اومدم بگم که میپیچونه و هم دنبال خره هم خرما حوصلم نیومد دیگه دیدم هرچی میگم باز دنبال میونبره
خلاصه که دستت درد نکنه
ولی خب بسته به شرایط میشه نامزد یا عقد کنن تو دوران سربازیشم
بهترین کار اینه که اول نظر دخترو از طریق خواهر یا یه قوم و خویش با تدبیر بفهمه بعد اقدام کنه

 

[TRON]

نگو هم دنبال خره هم خرما خوب عاشق شده و دنبال یه راه چاره میگرده که به نتیجه برسه برای همین راهنمایی خواسته.

به نظر من راه خیلی سختی در پیش داره اول باید با دختره ارتباط برقرار کنه بعد بتونه عاشقش کنه که هم زمان میبره هم باید سیاست داشته باشه هم باید معاشرت با دختر رو بلد باشه و بتونه نظرش رو جلب کنه در کل راه سختیه و به شانس بستگی داره بعد تو این مدت سه سال هر اتفاقی ممکنه پیش بیاد ممکنه یکی دیگه نظر دختره رو جلب کنه ممکنه فامیل دختره ازش خواستگاری کنه یا نظر خانواده دختره عوض بشه. هزار اتفاق دیگه که میتونه ضربه عاطفی بزرگی بهش بزنه
بهترین کار اینه که از فکرش یه جوری بیاد بیرون و بذاره برای بعد سربازی که شرایطش بهتر بود دنبال یه عشق تازه و بهتر بگرده . سخته ولی اگر از پسش بر بیاد خیالش راحت میشه و به زندگیش میرسه از احتمال ضربه عاطفی هم فرار میکنه

چرا اینجوری فکر میکنین؟
من خیلیارو میشناسم که قبل سربازی عقد کردن و به خدا توکل کردن بعدم همه چی درست شده و زندگیشون ازین رو به اونرو شده
عشق مگه کهنه میشه؟ عشق اگه عشقه که یکیه اگرم عشق نیس که....

 

[havij139]

چرا اینجوری فکر میکنین؟

من خیلیارو میشناسم که قبل سربازی عقد کردن و به خدا توکل کردن بعدم همه چی درست شده و زندگیشون ازین رو به اونرو شده
عشق مگه کهنه میشه؟ عشق اگه عشقه که یکیه اگرم عشق نیس که....

خدا کنه که طرف عاشق شده باشه
ولی یه سوال
طرف عاشق چی شده؟.. به نظرم این عشق در یه نگاهه... کافیه بری یه سری مقاله در مورد عشق در یه نگاه بخونی
البته دوستمون 25 سالشه .. ولی از اونجایی که تاحالا با دختری دوست و یا حتی همکلاسی نبوده بعید نیست همچین عشقی بوده باشه
عشقی عشقه که طرف رو یکی دو سال بشناسی و باهاش برخورد داشته باشی و مثلا همکلاست باشه و خیلی خیلی روش شناخت داشته باشی و بعد عاشق رفتار و کردار و برخورد و اخلاقش بشی

ایشون با یه نگاه و از روی ظاهر... بعدشم سطح اقتصادی و بعد فرهنگی و بعد نجابت و نماز خون بودن به اون دختره علاقه مند شده.. نه اینکه عاشق شده!!!!!!!!!!!!!!!!!1

ینی به نظرتون همچین دختری با همچین خصوصیاتی نیست؟! هست بهترش هست
درسته همه ی انسان ها مث هم نیستن و ممکنه هیچ دختری مث اون پیدا نشه ولی مگه دوستمون اون دختر رو میشناسه؟!... نه نمیشناسه... ینی عاشق اخلاقش نشده... پس می تونه بهترشو پیدا کنه... بهتر از لحاظ ظاهر و نجابت و نماز خونی و سطح اقتصادی و فرهنگی.....
طرف عاشق برخورد و صحبت کردن و اخلاق و عقاید دختره نشده که بگیم دل کندن از معشوق خیلی سخته!!!!

باور کن اگه قرار بود اینطوری فکر کنم تا الان 20 بار اردواج کرده بودم
ولی وقتی زمان میگذره به خودت می خندی و مگی تا وقتی که موقش برسه و آمادگی ازدواج داشته باشی باید صبر کنی چون هر روز عقایدت کامل ترو سلیقت متفاوت تر و پخته تر میشی و هر روز با ادمای جدید تری برخورد می کنی و میبینی که بهتر از اونچیزی که قبلا دنبالش بودی ممکنه وجود داشته باشه و هست
البته این جواب شما بود ولی من به این دوستمون پیشنهاد می کنم اواسه اینکه دلش حداقل آروم بشه به خواهرش بگه که بره مزه ی دهن دختره رو بفهمه و اجازه ی خواستگاری بگیره وبعد با خوانواده ی دختره صحبت کنه

 

[TRON]

خدا کنه که طرف عاشق شده باشه
ولی یه سوال
طرف عاشق چی شده؟.. به نظرم این عشق در یه نگاهه... کافیه بری یه سری مقاله در مورد عشق در یه نگاه بخونی
البته دوستمون 25 سالشه .. ولی از اونجایی که تاحالا با دختری دوست و یا حتی همکلاسی نبوده بعید نیست همچین عشقی بوده باشه
عشقی عشقه که طرف رو یکی دو سال بشناسی و باهاش برخورد داشته باشی و مثلا همکلاست باشه و خیلی خیلی روش شناخت داشته باشی و بعد عاشق رفتار و کردار و برخورد و اخلاقش بشی

ایشون با یه نگاه و از روی ظاهر... بعدشم سطح اقتصادی و بعد فرهنگی و بعد نجابت و نماز خون بودن به اون دختره علاقه مند شده.. نه اینکه عاشق شده!!!!!!!!!!!!!!!!!1

ینی به نظرتون همچین دختری با همچین خصوصیاتی نیست؟! هست بهترش هست
درسته همه ی انسان ها مث هم نیستن و ممکنه هیچ دختری مث اون پیدا نشه ولی مگه دوستمون اون دختر رو میشناسه؟!... نه نمیشناسه... ینی عاشق اخلاقش نشده... پس می تونه بهترشو پیدا کنه... بهتر از لحاظ ظاهر و نجابت و نماز خونی و سطح اقتصادی و فرهنگی.....
طرف عاشق برخورد و صحبت کردن و اخلاق و عقاید دختره نشده که بگیم دل کندن از معشوق خیلی سخته!!!!

باور کن اگه قرار بود اینطوری فکر کنم تا الان 20 بار اردواج کرده بودم
ولی وقتی زمان میگذره به خودت می خندی و مگی تا وقتی که موقش برسه و آمادگی ازدواج داشته باشی باید صبر کنی چون هر روز عقایدت کامل ترو سلیقت متفاوت تر و پخته تر میشی و هر روز با ادمای جدید تری برخورد می کنی و میبینی که بهتر از اونچیزی که قبلا دنبالش بودی ممکنه وجود داشته باشه و هست
البته این جواب شما بود ولی من به این دوستمون پیشنهاد می کنم اواسه اینکه دلش حداقل آروم بشه به خواهرش بگه که بره مزه ی دهن دختره رو بفهمه و اجازه ی خواستگاری بگیره وبعد با خوانواده ی دختره صحبت کنه

راستشو بخوای عشق تعریف مشخصی نداره
شاید با یه نگاهم بشه عاشق شد!
اگه اینجوری که شما میگی باشه آدم هیچوقت کامل نمیشه و همیشه در حال رشده پس هیچوقت نباید شریکی برای خودش انتخاب کنه چون ممکنه فردا یه معیار دیگه داشته باشه
قرار نیس اول کامل شیم بعد شریک انتخاب کنیم
میشه یه همسفر انتخاب کرد و در کنار اون مسیر رشد رو طی کرد
شاید شما همون اولی از اون 20تارو اگه انتخاب کرده بودی و باهاش ازدواج کرده بودی الان خیلی زندگی بهتری داشتی
البته نمیگم باید زود ازدواج کرد و شرایطو در نظر نگرفت

 

[havij139]

راستشو بخوای عشق تعریف مشخصی نداره
شاید با یه نگاهم بشه عاشق شد!
اگه اینجوری که شما میگی باشه آدم هیچوقت کامل نمیشه و همیشه در حال رشده پس هیچوقت نباید شریکی برای خودش انتخاب کنه چون ممکنه فردا یه معیار دیگه داشته باشه
قرار نیس اول کامل شیم بعد شریک انتخاب کنیم
میشه یه همسفر انتخاب کرد و در کنار اون مسیر رشد رو طی کرد
شاید شما همون اولی از اون 20تارو اگه انتخاب کرده بودی و باهاش ازدواج کرده بودی الان خیلی زندگی بهتری داشتی
البته نمیگم باید زود ازدواج کرد و شرایطو در نظر نگرفت

یه نظرم که با یه نگاه عاشق شدن اسمش عشق نیست... چند مقاله هم خونده بودم( مخصوصا تو همین تالار.. کافیه یه سرچ کنید و یا برید گوگل)... و سرانجام خوبی نداره و نمیشه روش حساب باز کرد
البته عشق قبل ازدواج رو هم قبول ندارم و میگم باید قبل از ازدواج هم با عقل و هم باقلبش تصمیم گرفتو عشقو بذاره واسه بعد ازدواج

بله من میگم آدم باید واسه مسئله ی به این مهمی باید تا اونجا که میتونی و زمان داره ( نه 30 سالگی.... ایشون 3 سال مهلت دارن که کامل بشن و خوب بگردن و. شاید دختر بهتری پیدا کردن) اول کامل شد و بعد تصمیم به ازدواج گرفت...
بعضی معیار ها در طول زمان ممکنه تغییر کنه
مثلا من شاید 3 سال پیش دوست داشتم همسرم حجابش مانتو باشه ولی اصلا موهاش معلوم نباشه واگه 3 سال پیش یکی رو انتخواب کرده بودم الان که دوست ندارم همسرم حجابش کامله کامل باشه به مشکل برمیخوردم(مثال عرض کردم)

الان این دوستمونو میگم
نکات مثبتی که از این خانوم ذکر کردن اینها بود که میتونه تو این حداقل حداقل حداقل 3 سال که میره سربازی و ویا کار گیر بیاده تغییر کنه و یا بهترشو گیر بیاره

پاک و نجیبه( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)

وقتی توی مسیره خیلی ساده و سنگین راه میره و رفتار میکن( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)

اهل شیطنت بعضی سبک بازیا نیست و هم سطحیم( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)

تویه محله ایم و وضع مالیشونم مثه خودمون متوسطه ( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره).. البته به جز هم محله ای بودن:دی

خونوادش مثه خونواده ی خودم ساده و خوبن ومعتقده وهم از سرو لباسش مشخصه هم رفتارش ونمازمیخونه ( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)
رفتار اخلاق و برخوردش یه جوریه که مطمینم میتونه همسر خوبی برام باشه و دختری هم که تربیت میکنه مثه خودش میشه با 2 ماه تعقیب کردن هم نمیشه پی به همچین قضیه ای برد:دی و بهترش هم میتونه گیر بیاد

اهل آرایش زیاده از حد نیست( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)

خوب این ویژگی ها مثل پاکی و نجابت تو راه رفتن و م سطح بودن از لحاظ فرهنگی و اقتصادی ویژگی ای نیست که تا آدم پیداش کرد بگه آخ جون فقط همین یکی تو دنیا وجود داره.. بلکه خیی زیاد پیدا میشه.. نماز خون بودن هم که بعدا فهمیدن(قبل علاقه مند شدن)
پس میمونه قیافههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
از اونجایی که اخلاق طرف رو نمیدونه و باهاش برخورد نداشته فقط معیار قیافه می مونه و بقیه ی معیار ها هم که گفتم... تو اکثر دخترها هست اگه بگردی

حالا معیار قیافه ممکنه تغییر کنه... . یا معیار آرایش کردن و یا معیار حجاب
اگه هم تغییر نکنه با گذشت زمان میتونی یکی بهترش پیدا کنی.. یکی زیباتر...._ با همه ی خصوصیاتی که ذکر شده)

من دیگه فعلا برم.. بای شب خوش

 

[TRON]

یه نظرم که با یه نگاه عاشق شدن اسمش عشق نیست... چند مقاله هم خونده بودم( مخصوصا تو همین تالار.. کافیه یه سرچ کنید و یا برید گوگل)... و سرانجام خوبی نداره و نمیشه روش حساب باز کرد
البته عشق قبل ازدواج رو هم قبول ندارم و میگم باید قبل از ازدواج هم با عقل و هم باقلبش تصمیم گرفتو عشقو بذاره واسه بعد ازدواج

بله من میگم آدم باید واسه مسئله ی به این مهمی باید تا اونجا که میتونی و زمان داره ( نه 30 سالگی.... ایشون 3 سال مهلت دارن که کامل بشن و خوب بگردن و. شاید دختر بهتری پیدا کردن) اول کامل شد و بعد تصمیم به ازدواج گرفت...
بعضی معیار ها در طول زمان ممکنه تغییر کنه
مثلا من شاید 3 سال پیش دوست داشتم همسرم حجابش مانتو باشه ولی اصلا موهاش معلوم نباشه واگه 3 سال پیش یکی رو انتخواب کرده بودم الان که دوست ندارم همسرم حجابش کامله کامل باشه به مشکل برمیخوردم(مثال عرض کردم)

الان این دوستمونو میگم
نکات مثبتی که از این خانوم ذکر کردن اینها بود که میتونه تو این حداقل حداقل حداقل 3 سال که میره سربازی و ویا کار گیر بیاده تغییر کنه و یا بهترشو گیر بیاره

پاک و نجیبه( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)

وقتی توی مسیره خیلی ساده و سنگین راه میره و رفتار میکن( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)

اهل شیطنت بعضی سبک بازیا نیست و هم سطحیم( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)

تویه محله ایم و وضع مالیشونم مثه خودمون متوسطه ( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره).. البته به جز هم محله ای بودن:دی

خونوادش مثه خونواده ی خودم ساده و خوبن ومعتقده وهم از سرو لباسش مشخصه هم رفتارش ونمازمیخونه ( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)
رفتار اخلاق و برخوردش یه جوریه که مطمینم میتونه همسر خوبی برام باشه و دختری هم که تربیت میکنه مثه خودش میشه با 2 ماه تعقیب کردن هم نمیشه پی به همچین قضیه ای برد:دی و بهترش هم میتونه گیر بیاد

اهل آرایش زیاده از حد نیست( میتونه 3 سال بعد هم یه دختری با همجین شرایطی گیر بیاره)

خوب این ویژگی ها مثل پاکی و نجابت تو راه رفتن و م سطح بودن از لحاظ فرهنگی و اقتصادی ویژگی ای نیست که تا آدم پیداش کرد بگه آخ جون فقط همین یکی تو دنیا وجود داره.. بلکه خیی زیاد پیدا میشه.. نماز خون بودن هم که بعدا فهمیدن(قبل علاقه مند شدن)
پس میمونه قیافههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
از اونجایی که اخلاق طرف رو نمیدونه و باهاش برخورد نداشته فقط معیار قیافه می مونه و بقیه ی معیار ها هم که گفتم... تو اکثر دخترها هست اگه بگردی

حالا معیار قیافه ممکنه تغییر کنه... . یا معیار آرایش کردن و یا معیار حجاب
اگه هم تغییر نکنه با گذشت زمان میتونی یکی بهترش پیدا کنی.. یکی زیباتر...._ با همه ی خصوصیاتی که ذکر شده)

من دیگه فعلا برم.. بای شب خوش

خب اگه اینجور باشه که همیشه میشه یکی مثه اون یا بهتر ازون پیدا کرد
راستش من نگاهم اینطوری نیست
عشق یکیه و وقتی اونی که لایق عشقه رو پیدا کردم تا ابد باهاش میمونم
حتی اگه پیشم نباشه حاضرم تمام عمرمو تنها و با یادش زندگی کنم
هرکسی خودش میتونه تعیین کنه
امیدوارم برای هممون همون چیزی اتفاق بیوفته که به صلاحمونه
شب بخیر

 

[A Engineer]

از اینکه وقت گذاشتید و پستامو خوندید ازتون ممنونم
مگه منی که با کسی دوست نشدم پر از عیب و ایرادم که نمیتونم با کسی 3سال بمونم؟
دوست نشدن من دلایلی واسه خودم داشته
نه اینکه توی این چن سال از کسی خوشم نیاد نههههههههههههههههههههه
خوشم اومده و مدتی بهشون فکر کردم
وقتی به یکی به صورت جدی فکر میکنی شناخت بیشتری پیدا میکنی و ریزتر میشی نسبت به خصوصیاتش
یا کسی تو زندگیشون بوده
یا از خونوادش خوشم نمیومده
یا از سر و ظاهرشون
اینجوری نبوده که من تا الان که 25 سالمه تویه خونه قایم شده باشمو الان اومده باشمو عاشق اولین دختری شدم که به چشمم خورده
نهههههههههههههههههههههه
هرکسی یه معیارایی واسه خودش داره

نمیدونم چرا خیلیهاتون منو درک نمیکنید
با اینکه هم جنس هستیم!

من هرچی میگم شما میگید بهترش پیدا میشه
خوب پس کی باید انتخاب کرد؟؟؟

من آدمی نیستم که ازدواجو مثه معامله بدونم(کاری با اوضاع جامعه و مد الان ندارم)من برام احساسو محبت و علاقه مهمه(درست یا اشتباه این نظر منه)

بله خیلی ها هستن الان دختر بازیه خودشونو میکنن و بعدش که همه چی مهیا شد میرن دنبال یکی که بهتره
خوشگلتره
با سوادتره
پولدارتره
یکی یدونه تره
با کلاستره

اما من اینجوری نیستم نمیخوام باشم

بهترین از دید هرکسی یه جوریه

من از شماها راهنمایی خواستم

تاحالا عاشق شدید؟

اصلا میدونید پیدا کردن کل برنامه کلاسی کسی که اسمشم نمیدونید چطوریه؟
صبح تا شب توی سایت باشی و لیست دروس ارایه شده رو ببینی
چارت درسشو گیر بیاری و خودت برنامه ریزی کنی که ترم قبل اینو داشته پس الان اینو داره و ساعت کلاسش که شد منتظر بمونی ببینی درست حدس زدی یا نه!

اصلا میدونید وقتی 2روز نمیبینیش چقد سخته و خوابشو میبینی

شاید خیلی هاتون مسخره کنید منو

خیلی هاتون میگید من هنوز عاشق نشدم

بعضیهاتون میگید من عاشقم
خیلی هاتون میگید عشقه بعد ازدواج خوبه

دوستان منو درک کنید

من بهش علاقه مند شدمو برای آیندم انتخابش کردم و مطمینم هر روزی که بگذره علاقم بیشتر میشه

من هرچی از خصوصیات ایشون میگم شما راحت ازش میگذرید و انگار نه انگار که اینا شناخت کمی نیست!

شناخت خوب چیه از نظر شما؟

یعنی اینکه بدونم تو خونشون چیکارا میکنه؟
شب ساعت چند میخوابه
خسیسه یا ولخرجه

بهم بگید

من از سادگیش نجابتش خوشم اومد

نجابت و پاکی یه دختر شناخت مهمی نیست؟؟؟؟؟؟؟
اینکه جوری راه میره و رفتار میکنه و با دوستاش حرف میزنه که نظر کسی جلب نشه مهم نیست؟؟

کم دختری پیش میاد که موقع نماز بره وضو بگیره و نماز بخونه
نکنه خیلی ها هستن؟

اینکه وقتی تو محیط بیرونه پسرای اطرافشو با چشاش نمیخوره چیزه بدیه؟ یا بی اهمیته؟ یا سنتیه؟ یا قدیمی فکر میکنه؟؟؟؟؟

اینکه تیپ و ظاهرش مثه یه دختره خوبو پاکه چیزه بدیه؟
اینکه همیشه با دوستاش خوبو مهربون برخورد میکنه چیزه کمیه؟؟

پس شناخت از نظر شما چیه؟

چرا یه دختر پاک و نمازخون نمیتونه دوست بشه؟
مگه دوستی بده؟
یعنی هرکه دوست شد بدو بی بندوباره
وقتی منی که نیتم پاکه و میخوام رابطم سالم باشه گناهم چیه که نمیتونم 3سال با یه دختری دوست باشم
چون با کسی نبودم حق این کارو ندارم؟
دوستای عزیز من وقتی دوستمون angel گفتن فهمیدم که با دنبال کردنای بی موردم خراب کردم
من دنبالش بودم تا فرصتی گیر بیارم نه اینکه آبروشو ببرم

من کجای این مسئله رو پیچوندم
من کجا هم خرو میخوام هم خرما؟
Tron ازم پرسید چرا نمیخوای خواهرت بره بگه
من جوابشو دادم که نمیدونم عکسالعملش چیه
چون بعضی موقع ها برعکس اون چیزی که من فکر میکردم عمل کرده

مثلا من گفتم الان که میدونه 2ماه توی مسیرشم میمونه تا حرفامو بزنم اما تا گفتم سلام اونجوری گفتو رفت

من اگه گیج نشده بودم اینجا نمیومدم که ازتون کمک بخوام
حرفاتون برام با ارزشه
من با اینکه 25 سالمه اما همیشه مثه آدمای بزرگ رفتار کردم حتی وقتی 16.17 سالم بود
همیشه محترمانه بوده و منطقی

اما ماجرای علاقه مند شدن و ابراز علاقه مثه بقیه چیزا نیست

من که نمیتونم صبح تا شب به چنتا دختر ابراز علاقه کنم تا زبونم روون شه و روم باز بشه

من میخواستم این وضعیت رو درست کنم
من حتی نتونستم بهش بگم که خیلی دوسش دارم

 

[A Engineer]

من فقط گذری میتونم از کنارش رد بشمو یه جمله بهش بگم
صدبار فکر میکنم که چی بگم
معذرت بخوام
علاقمو بگم
چی بگم
آخرسرم تا میبینمش میمونم که چی بگم...

اگه اونجوری که بعضی از دوستان میگن هیچکاری نباید کرد تا وقتی همه چیزت مهیا شد
بعد اون موقع بری خوشگلترینو بهترینو گیر بیاری

عشقو علاقه یعنی این؟
خوب خیلی از پسرا همین فکرو دارن که بعضی از دخترا هم پسرای خوبی که گیرشون میادو اذیت میکننو با احساسش بازی میکننو آخر سرم میانو با یکی که شرایطش مهیاتره ازدواج میکنن و میگن گور بابای احساس اون پسره

همین کارا رو میکنیم که دخترا نظرشون نسبت به ماها بد شده و از ما میترسن و میگن یه پسر قصدش ازدواج نیستو تورو برای یه چیزه دیگه میخواد

آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه اینجوری باشه که همه باید صبر کنیم تا 32.33 سالگی که همه چیز مهیا بشه(اگه بشه)
بعدشم بریم دنبال یه دختری که تازه دیپیلم گرفته و 18.20 سالشه
چرا؟
چون زن باید جوونتر بگیریم

اگه البته رغبتی برای ازدواج توی وجودمون باشه

پسر عمه و پسر خاله من 32.34 سالشونه و ازدواج نکردنو قصدیم ندارن
با اینکه حقوق 2.5 میلیونی پارس خودرو ماشینو خونه شخصی دارن
چرا؟ چون میلی ندارن
چون روزایی که تازه سرکار رفته بودنو خسته از سرکار برمیگشتن کسی نبود که خونه داری بکنه براشون
الانم که خودشون خونه دارو آشپزه ماهر شدنو حوصله جنگ اعصابو ندارن

هرچی یه زمانی داره!

فقط 2.3تا از دوستان منو درک کردن و بقیه خیلی راحت منو احساسمو نادیده گرفتن

توی همین باشگاه مردم دارن نتی خواستگاری و ازدواج میکنن همه تشویق میکنن حالا من که حرف میزنم همه میگن عشق و احساس کشکه

منم میتونستم به قوله بعضی از دوستان با دخترا دوست شمو احساسشونو نادیده بگیرم و بعدش برم سراغ یکی دیگه
اما من اینجوری نیستم چون دیر یا زود باید جواب پس داد

هر پسری با هر تیپو قیافه و اخلاقی که باشه بالاخره 2.3 تا دختر پیدا میشه که اون پسرو بخوان

منم توی دانشگاه توی این چن ترمی که دارم درس میخونم چنین موردایی داشتم و الانم دارم
حتی همین امروز
اما من نگاها و اشاره هایی که همینجوری بیادو دوست ندارم
چون همونجوریم زود میره...

 

[TRON]

میگم هم خرو میخوای هم خرمارو چون میخوایش واسه ازدواج ولی میخوای باهاش دوست شی!

آقا نامه بده با این تفاسیری که گفتی
خیلی صادقانه همه ی حرفاتو توی نامه بنویس
به حرف اینایی هم که میگن طرف فک میکنه ترسویی و ... نکن هر کسی زندگی خودشو داره

 

[mina12345]

من فقط گذری میتونم از کنارش رد بشمو یه جمله بهش بگم
صدبار فکر میکنم که چی بگم
معذرت بخوام
علاقمو بگم
چی بگم
آخرسرم تا میبینمش میمونم که چی بگم...

اگه اونجوری که بعضی از دوستان میگن هیچکاری نباید کرد تا وقتی همه چیزت مهیا شد
بعد اون موقع بری خوشگلترینو بهترینو گیر بیاری

عشقو علاقه یعنی این؟
خوب خیلی از پسرا همین فکرو دارن که بعضی از دخترا هم پسرای خوبی که گیرشون میادو اذیت میکننو با احساسش بازی میکننو آخر سرم میانو با یکی که شرایطش مهیاتره ازدواج میکنن و میگن گور بابای احساس اون پسره

همین کارا رو میکنیم که دخترا نظرشون نسبت به ماها بد شده و از ما میترسن و میگن یه پسر قصدش ازدواج نیستو تورو برای یه چیزه دیگه میخواد

آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اگه اینجوری باشه که همه باید صبر کنیم تا 32.33 سالگی که همه چیز مهیا بشه(اگه بشه)
بعدشم بریم دنبال یه دختری که تازه دیپیلم گرفته و 18.20 سالشه
چرا؟
چون زن باید جوونتر بگیریم

اگه البته رغبتی برای ازدواج توی وجودمون باشه

پسر عمه و پسر خاله من 32.34 سالشونه و ازدواج نکردنو قصدیم ندارن
با اینکه حقوق 2.5 میلیونی پارس خودرو ماشینو خونه شخصی دارن
چرا؟ چون میلی ندارن
چون روزایی که تازه سرکار رفته بودنو خسته از سرکار برمیگشتن کسی نبود که خونه داری بکنه براشون
الانم که خودشون خونه دارو آشپزه ماهر شدنو حوصله جنگ اعصابو ندارن

هرچی یه زمانی داره!

فقط 2.3تا از دوستان منو درک کردن و بقیه خیلی راحت منو احساسمو نادیده گرفتن

توی همین باشگاه مردم دارن نتی خواستگاری و ازدواج میکنن همه تشویق میکنن حالا من که حرف میزنم همه میگن عشق و احساس کشکه

منم میتونستم به قوله بعضی از دوستان با دخترا دوست شمو احساسشونو نادیده بگیرم و بعدش برم سراغ یکی دیگه
اما من اینجوری نیستم چون دیر یا زود باید جواب پس داد

هر پسری با هر تیپو قیافه و اخلاقی که باشه بالاخره 2.3 تا دختر پیدا میشه که اون پسرو بخوان

منم توی دانشگاه توی این چن ترمی که دارم درس میخونم چنین موردایی داشتم و الانم دارم
حتی همین امروز
اما من نگاها و اشاره هایی که همینجوری بیادو دوست ندارم
چون همونجوریم زود میره...

دوست گلم اولا شما يه اشتباه كوچيكي كه انجام دادين اينكه فقط اون دختر رو تعقيب كردي و متاسفانه اين بزرگترين اشتباهتونه چون حس ميكنه كه شما قصد مزاحمت براش داري ميتونستي خيلي محترمانه باهاش صحبت كني اصلا ببيني طرفت قصد ازدواج داره يا نه بعد شما تصميم به ازدواج با اون بگير و عشقشو توي قلبت بزرگ كن اين ميشه عشق يك طرفه ... شما ميتوني از خواهرت يا يكي از دخترائي كه بهشون اعتماد داري كمك بگيري كه اگر شما نميتوني با اون دختر مواجه و حرف بزني با اون صحبت كنه و بهش بگن كه قصد شما از دنبال كردنش چيه؟

 

[havij139]

خب اگه اینجور باشه که همیشه میشه یکی مثه اون یا بهتر ازون پیدا کرد
راستش من نگاهم اینطوری نیست
عشق یکیه و وقتی اونی که لایق عشقه رو پیدا کردم تا ابد باهاش میمونم
حتی اگه پیشم نباشه حاضرم تمام عمرمو تنها و با یادش زندگی کنم
هرکسی خودش میتونه تعیین کنه
امیدوارم برای هممون همون چیزی اتفاق بیوفته که به صلاحمونه
شب بخیر

نه دیگه تا ابد نمیشه گشت تا بهترشو پیدا کرد... تا وقتی که به شرایط و سن ازدواج نرسیدی به نظرم باید صبر کنی و بگردی دنبال یه دختر خوب... شرایط ازدواج هم به نظرم سن بیشتر از 23 سال و کار ثابت و خوب داشتن و سربازی رفتنه
وقتی هم یه دختر خوب پیدا کردی نباید عاشق بشی.. بلکه باید بهش علاقه مند بشی... از کجا معلوم اون دختر بعد یه سال نره دنیال یه پسر بهتر؟...این وسط عشق چی میشه؟!.. وقتی میگیم عاشق ینی عقل میره تعطیلات

ازدواجی هم که بدون فکر و عقل و از روی احساس شکل بگیره زیاد دوام نداره......ولی وقتی به سن ازدواج رسیدی و تو این مدت یه دختر خوب که با معیارهات هم خونی داره رو پیدا کردی باهاش ازدواج می کنی..... بعد از ازدواج دیگه عاشقش میشی... ینی اینجاست که عقل میره تعطیلات... ینی اونوقت حتی اگه زیباترین دختر دنیا رو هم ببینی از نظر تو همسرت از اون قشنگ تره.... ینی هرجا باشی به یادشی....ینی اونو یه خودت ترجیح میدی...ینی گذشت تو زندگیت زیاد میشه و همه چی رو واسه همسرت می خوای<br>اینجاست که میگیم عشق فقط یکیه............ینی همسرت...

دیدم پسری رو که تو 18 سالگی گفته عشق اول و آخرم یه دختر تو محلمونه... هوس هم نبود.. هم ظاهرش رو دوست داشت و هم باطن و فرهنگ و حجبو حیاشو ... می گفت عاشقش شدم.... ینی لایق عشقمه

20 ساله شد تو دانشگاه با یه دختر زیبا تر وخوش برخورد تر و مهربون تر همکلاسی شد وهرچی فکر کرد دید اشتباه کرده که با اون دختر هم محلشون دوست شده و کاشکی اینکارو نمیکرد.. چون هم ظاهر و هم اخلاق و متانت دختر همکلاسیش از دوست دخترش بهتر بود ..خودش هم تغییر کرده بود... خوشقیافه تر شده بود و واسه خودش مهندس شده بود... به خودش نگاه که میکرد میدید که اون دختره اصلا بهش نمیخوره و از اون دختره خیلی بهتره این بود که نامردی کرد و با دختر دومی دوست شد... اگرم دوست نمیشد همیشه حسرت می خورد که چرا با این دختری که می تونه با اون خوشبخت بشه و از همه لحاظ حتی رفتار از دوست دخترش بهتره ازدواج نکرده... این بود که گفت عاشق این دختره شده
23 سالش که شد دختره تغییر کرد... جو دانشگاه رو وضع ظاهر و رفتارش تاثیر گذاشت و با یه پسر پولدارتر دوست شد و این پسره رو ترک کرد.... اینم از عشقی که داشت.....

این پسره رفت سرکار و 25 سالی با همکارش آشنا شد و میگفت همکارم زیباترین و مهربون ترین و با حیا ترین دختره....میگفت عاشقش شدم....میگفت خدا منو دوست داشته که نذاشته با اون 2 تا دختر قبلی ازدواج کنم.. الان که میبینیم متوجه میشم که هم از نظر ظاهر و هم از نظر اخلاق این دختره از همشون بهتره و با این ازدواج کرد

از نظر شما این پسر مرتکب 3 عشق شده.....چون 3 نفرو تو زندگیش لایق عشق دونسته و یا عاشق این 3 نفر شده... ولی تغییرات در شخصیت و ظاهر و وضع مالی و غیره باعث شد هر دو طرف از هم جدا بشن.... مگه میشه عشقی به جدایی ختم شه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!.. و به نظرم من 3 عشق معنی نداره...از نظر من این پسر به 3تا دختر علاقه مند شده بود و الان با دختر سوم ازدواج کرد و عاشق همسرش شده.. ایشون فقط یک عشق رو تجربه کرده و اونم عشق به همسرشه.... تا اونجا هم که میدونم عاشقشه.... ینی همسرشو بیشتر از هر کسی دوست داره

اینجاست که میگم تا اونجا که فرصت داری و شرایط ازدواج کردن نداری صبر کن... الکی عاشق هرکی نشو.. والکی نگو که عاشق شدم..و یا طرف لایق عشق منه.... مخصوصا دوستمون که همون یک کلام هم با اون دختر صحبت نکرده .و اخلاق و طرز برخورد و غیره رو هم نمیدونه....آدم 10 سال با یکی دوسته باز نمیتونه طرف رو بشناسه چه برسه به اینکه هنوز صحبت نکرده چون یا مجبوری خیانت کنی.... یا مجبوری یه عمر حسرت بخوری که چرا زود عاشق یکی شدم درصورتی که میتونستم زندگی بهتری داشته باشم .. و با یکی که مناسب تره ازدواج کنم

عاشق هم که میشی فکر نمیکنی..... چون معمولا عشق قبل از ازدواج اونم بدون شناخت و فقط از روی ظاهر و رفتار و راه رفتن از روی احساسه.... عشقی و علاقه ای که از روی احساس باشه احتمالش زیاده که دوام نداشته باشه.. حتی ممکنه چند سال بعد از ازدواج از هم خسته بشن....از اونجایی که عشقی درکار نیست.... و اگه درکار باشه عشق از روی ظاهر و راه رفتن و نگاه کردن و نماز خوندنه.... میشه صبر کرد ویا ازش گذشت... سخته ولی ممکنه... مخصوصا اینکه عاشق اخلاق و صحبت کردنش نشدی.. ینی باهاش برخورد نداشته باشی<

کلا اینارو گفتم که بگم از روی این شناخت( از روی ظاهر و نماز خوندن. .طرز راه رفتن و نگاه کردن و سادگی) نمیشه عاشق یه طرف شد........ ینی اگه اون دختره خدایی نکرده نامزد داشته باشه پسر قصه ی ما نباید تا آخر عمرش ازدواج کنه..... چون آدم فقط با عشقش ازدواج می کنه و عشق فقط یکیه... اگه بتونه تا آخر عمرش مجرد بمونه اونوقته که میگیم طرف واقعا عاشقش بوده.... چون عشق فقط یکیه و اون پسر تا آخر عمرش عاشق اون دختر مونده ولی آیا انطوریه؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!... اگه اینطوریه که پس حتما عاشقش شده و دوست دارم ببینم چطوری تا آخر عمرش مرتکب عشق جدیدی نمیشه:دی...
و اگه اینطوری نیست و می تونه بعد یه مدت از دختره دل بکنه و بره دنبال یه دختر دیگه پس میگیم اون عشق عشق نبودهههههههههههههههههههههههههه........
میبینی زوج هایی که عاشق هم هستن ولی بعد یه مدت یکیشون میمیره ولی اون کی دیگه ازدواج مجدد نمیکنه؟...چون هر روز و هر ثانیه با معشوقش زندگی میکنه و نمیتونه کسی رو جای اون طرف فرض کنه..... این عشقیه که نمیشه ازش گذشت

 

[havij139]

داداش بهترین گذینه اینه که بری به خواهرت بگی
ینی چی نمیدونی عکس العملش چیهآ
خه شما که خودت نمیتونی بری جلو چون خجالت میکشی
یه باره م رفتی که عکس العملشو دیدی
پس بهتره به خواهرت بگی
از خاوهرت که نمیترسه و به خواهرت نمیگه که خانوم مزاحم نشو!!!
حرف های خواهرت رو گوش میده.... از اونجایی که شمارو دیده میدونه که شما چه شکلی هستید پس نیاز نیست همراه خواهرت باشی... هر جوابی بده به خواهرت میده و عکس العمل عجیبی هم پیش نمیاد... مطمئن باش از تعقیب کردن و یا جلوش رو گزفتم بهتره


اینو هم بگمممممممممم
انتظار نداشته باش یه دختر پاک و نجیب و ساده و نمازخون و باشخصیت و با حیا 3 سال بدون اطلاع خانوادش با یه پسر دوست بشه.. اگه اینطور باشه باید رو نجابت و پاکی و سادگی و حیای ون دختر شک کرد...جدی میگم
اگه هم به خانوادش بگه مطمئن باش خوانوادش حاضر نیستن همچین اجازه ای به شما و یا دخترشون بدن
پس فقط میمونه نامزدی و یا عقد......هرکه تاووس خواد جور هندوستان کشد
مگر اینکه بری با یه دختر دیگه و با خصوصیات اخلاقی دیگه دوست بشی... چون همچین دختری که شما گفتی راضی نمیشه... اگه راضی بشه دیگه نمیشه گفت همچین دختری.... فکر کن همین دختر 3 سال قبل یکی مثل شما بیاد و بهش بگه که قصدم ازدواجه.. و بعد این دختره 3 سال باهاش دوست بوده.. بعد 3 سال اون پسر نامردی کرده و از این دختر جدا شده.. حالا شما به این دختری که 3 سال با یکی و یا شاید با 2 تا دوست بوده میگی آدم پاک و نجیب و نماز خوان و با حیا و ساده؟!!!!!... من که سراغ همچین دختری نمیرم... پس اون دختر پاک و معصوم و ساده و با حیا و نجیب هیچوقت همچین کاری نمیکنه

 

[M P 3]

دوست عزیزم
حق با شما هم هست
مهمترین چیز استقلال مالیه
اما حالا که موقعیتشو ندارم باید ساکت شم
باید هیچکاری نکنم
صبر کنم تا استقلال پیدا بشه
من ایشونو واسه ازدواج میخوام درسته
اما گفتم منو قبول کنه و یه دوستیه خوب داشته باشیم
و شناخت بهتری پیدا کنیم
ایشون 2سال دیگه درس داره
منم تو این 2سال درسم تموم میشه
میبینی خودش و خونوادش قبول میکنن که باهم عقد کنیم تا من کار پیدا کنم
خیلی ها هستن که قبول میکنن حتی 2سال سربازی هم نامزد یا عقد باشیم
من گفتم وقتی بتونم باهاش حرف بزنم و حرفای اونو بشنوم میفهمم که خودش و خونوادش چه انتظاری دارن

دوست عزیز میدونم چی میگی کاملا میدونم توی چه شرایطی هستی!
همین الان بهت میگم من توی این شرایط بخدا.همه بهم میگفتن بجنب دختر خوبیه از دستت میره و ازین حرفا!!!
هرچی من میگفتم بابا من شرایطی ندارم برم چی بگم!!؟؟؟دوستام بهم میگفتن تو برو حرفاتو بزن تا بدونه دوسش داری.اگه بخوادت به پات میمونه و ...
در ضمن ما هم کلاس بودیم 4 سال.کلی باهم رفت و آمد داشتیم.کلی منو تحویل میگرفت طوری که همه میگفتن میخوادت و ....
ولی من بهش گفتم.میدونی چی گفت؟؟؟گفت شما از هر نظر بهترین و قابل اعتماد ترین پسری هستی که دیدم ولی نه!!!چون شکا شرایطی ندارین!!!!میدونی من الان خیلی ازون روز که این حرفو بهم زد پخته تر شدم!!!سربازی رو رد کردم و درسته بیکارم ولی بلاخره کار پیدا میکنم خدا بزرگه.اون دختره هم هنوز مجرده و تنهاست توی خونه!!!هیچ جایی نرفت!!!الکی من عجله کردم و گول دوستامو خوردم.
من میخوام تجربه ی خودمو بهت بگم!!!تا زمانی که دستت توی جیب خودت نیست هیییییییچ حرفی بهش نزن!!!دخترا مثه پسرا اینده نگر نیستن فقط همین الانتو میبینن!!
حقم دارن.اون دختر الان توی سن ازدواجه و شرایط ازدواج رو داره ولی تو نداری.دوستت دارم که این همه برات تایپ میکنم.خودتو سنگ روی یخ نکن...
منم میگفتم میخوام فقط بهش اثبات کنم که دوسش دارم.نمیخواستم قضیه فعلا به خونواده ها بکشه و ... ولی خیلی راحت بهم گفت شما بهترین پسری هستی که یمشناسم ولی نه!!!!!اون موقع خیلی دپرس بودم ولی الان خیلی خوشحالم میدونی چرا؟؟؟چون الان میفهمم مشکل جوانان ما اصن ازدواج نیست!!!کا هست...الان که پشت در بسته ی بازار کار هستم میگم خدایا شکرت که حداقل مسئولیت کسی گردنم نیست!!!
داداش بیکاری کمر مرد رو میشکونه.آزمون استخدامی دادم از 105 تا سوال 95 تا رو درست زدم ولی اسمم توی لیست قبول شده ها نبود!!!چون قبول شدن اصن به خوب آزمون دادن نیست بخدا.
اول به فکر کار باش.خدا داده دختر...به حرفام گوش کن بعدن بهشون میرسی قول میدم بهت.تاریخ حرفمم یاداشت کن اگه به حرفم نرسیدی هر فحشی دوس داشتی بده.

 

[M P 3]

عزیز، من گفتم ظاهر مهم نیست؟ معلومه که مهمه، اتفاقا واسه خود منم مهمه! حتی اگه طرف کار و اینام داشته باشه واسم مهمه ظاهرشو بپسندم!

من میگم اینکه بعضی ها میگن اگه کسی رو دوست داری، لازم نیست براش تلاش کنی چون مثل اون پرهست و میری یه بهترشو پیدا میکنی، این رو میگم غلطه!
یعنی چی؟ عمرا هیچکس جای هیچکس رو نمیتونه بگیره.

اشتباه میکنین.
به نظر من آدم هیچوقت نباید دختر رو بخوره...
چون خدا داده دختر...
پسر اول باید خودشو جمو جور کنه...بعد خود به خود دخترای خوب خوب اطرافش پیدا میشن.
من داداشم بیکار که بود عاشق یه دختری بود بهش جواب رد داد.چند سال بعد که شرکت نفت رفت سر کار باید میدید که دخترای مجرد فامیل و همسایه و آشنا چطور خودشونو نشون میدادن!!!!خیلی برام جالب بود!!!اینا همش تجربه شده برای من.

 

[-anjel-]

اشتباه میکنین.
به نظر من آدم هیچوقت نباید دختر رو بخوره...
چون خدا داده دختر...
پسر اول باید خودشو جمو جور کنه...بعد خود به خود دخترای خوب خوب اطرافش پیدا میشن.
من داداشم بیکار که بود عاشق یه دختری بود بهش جواب رد داد.چند سال بعد که شرکت نفت رفت سر کار باید میدید که دخترای مجرد فامیل و همسایه و آشنا چطور خودشونو نشون میدادن!!!!خیلی برام جالب بود!!!اینا همش تجربه شده برای من.

من چی میگم شما چی میگین!
ای بابا بله که بهتر پیدا میشه و خییییلی هم پیدا میشه ، حرفی توش نیست! ولی عشق این مدلی نیست داداش، اگه یکی رو دوس داشته باشی هزار برابر بهترشو گیر بیاری باز داغ قبلی به دلت میمونه! عشق رو نمیشه از کسی به کسی منتقلش کنی، والسلام! یه نگاه به تاریخ بنداز، داستانهای عشاق معروف رو مرور کن، فکر کن مجنون و فرهاد و امثال اینام اگه تفکرشون مثل شما بود تا الان روند دلبستگی شده بود تعویض کالاهای قدیمی با کالای مرغوب تر! اون همه بهتر از لیلی و بهتر از شیرین و ...
بی خیال.......
فقط امیدوارم طرف مقابل شما هم نگاهش این نباشه وگرنه به راحتی از شما رد میشه و میره به یکی با شرایط بهتر و خوب تر بختش رو امتحان میکنه... من اهل کنایه نیستم و واقعا میگم که امیدوارم، چون قانون دنیا قانون عمل و عکس العمله عزیز جان....

 

[M P 3]

من چی میگم شما چی میگین!
ای بابا بله که بهتر پیدا میشه و خییییلی هم پیدا میشه ، حرفی توش نیست! ولی عشق این مدلی نیست داداش، اگه یکی رو دوس داشته باشی هزار برابر بهترشو گیر بیاری باز داغ قبلی به دلت میمونه! عشق رو نمیشه از کسی به کسی منتقلش کنی، والسلام! یه نگاه به تاریخ بنداز، داستانهای عشاق معروف رو مرور کن، فکر کن مجنون و فرهاد و امثال اینام اگه تفکرشون مثل شما بود تا الان روند دلبستگی شده بود تعویض کالاهای قدیمی با کالای مرغوب تر! اون همه بهتر از لیلی و بهتر از شیرین و ...
بی خیال.......
فقط امیدوارم طرف مقابل شما هم نگاهش این نباشه وگرنه به راحتی از شما رد میشه و میره به یکی با شرایط بهتر و خوب تر بختش رو امتحان میکنه... من اهل کنایه نیستم و واقعا میگم که امیدوارم، چون قانون دنیا قانون عمل و عکس العمله عزیز جان....

ای بابا منکه همون اول گفتم به عشق اعتقادی ندارم!!!اصن عشق چیه!!!؟؟؟؟
بابا این داستانا همش توهم و خیالی هستن.کدوم یکی از همون عشاق داستانی به مقصودشون رسیدن!!؟؟؟
بخدا اینا همش توهم هستن.بابا توی این گرونی و بدبختی کی میتونه اسم عشق و عاشقی بیاره!!!؟؟؟
کسایی که دانشجو هستن اره کلشون داغه و پر از آرزو و توهم هستن مثه چند سال پیش خودم!!!!
من الان که دارم میبینم بازار کار چطوره جرأت اینکه اسم عشق و عاشقی رو بیارم بگم زن میخوام رو ندارم!!!
بخدا اینا همش توهمن....به دخترا حق میدم عاشق بشن ولی پسر جماعت وقتی به مرحله ی من رسید میفهمه که چقدر این مسائل مسخره و بی اهمیت هستن!!!و الکی داشته خودشو الکی درگیر میکرده!!!!!
کااااااااااااااااااااار نیست بخدا....کار که نباشه مرد همیشه سرش پایینه نه جلو کسی جلوی خودش....من از خودم شرمنده هستم.احساس میکنم حقمو از زندگی نگرفتم.هرچی هم تلاش میکنم بیشتر افسرده میشم چون راهی باز نمیشه!!!!

 

[REYMOND00]

تمام دوستان درست می گن و هرکدوم به نوعی و از دریچه خاصی به قضیه نگاه می کنن که شما رو کمک می کنه دوست عزیز...همه اینا رو جمعبندی کن...اینکه ملت میان پیشنهاد می دن و اینا که ملاک ازدواج نمیشه برای دیگران...
از بدترین حرفم شروع می کنم...ببین عزیز من...
1)اینکه یه دختر زمان نماز تو نمازخونه و مسجد باشه که دلیل بر نماز خوندنش نیست!!خیلی وقتا برای استراحته...شاید حتی به خاطر تربیته که می خونه!!می دونی چقد آدم می شناسم که هم نماز می خونه و هم جی اف داره و هم نگرانه که مشروب می خوره نمازش چی می شه؟؟؟؟؟وضو هم که ندیدی بگیره دیگه...درسته؟
2)نگاه معیار مناسبی نیست ابدا!خیلیا طرز نگاهشون یه جوریه!!و بعید می دونم دختری بخاطر نگاه کردن بهش رام بشه و عاشق بشه!!شاید یه دامه شاید هم تفریحیه...شاید می خواد ببینه چقد دوسش داری؟همه اینا محتمله
3)آیا شما نگران نیستی که دیگه دختر خوب نتونی خودت پیدا کنی و مجبور بشی با معیارهای سنتی ازدواج کنی؟و این دلیل اینکه این دخترخانم به دل شما نشسته نیست آیا؟
اما قسمت مثبت تر قضیه...
1)دخترموردنظرتون چندسالشه؟می دونی؟خواهرتون چندسالشونه؟
2)روابط اجتماعی خواهرتون چطوره؟
3)خود من به شخصه تو این مرحله بعید می دونم خواهر روش مناسبی باشه...اما با توجه به اینکه باهم حتی هم رشته نیستین که کلاس مشترکی باشه بینتون و شناختی ندارین به نظر من بهترین راه نوشتن احساستونه...بدون هییییچگونه علامت خاص(قلب و گل و ستاره و اینا منظورمه!)کاملا احساستو بگو...ولی ابدا ننویس از نگاهت خوشم اومده...بگو من از شما خوشم اومده و اگه امکان داره بیشتر باهم آشنا بشیم...من خواستم به خواهرم بگم ولی گفتم شاید ناراحتتون کنه این قضیه...و خواستم اول با هم آشنا شیم و بعد خانواده در جریان قرار بگیرن...و تمام شرایطتو بگو...3 سال و اینا...همه...می تونی شمارتو بذاری براش که فک نکنه سرکار گذاشتیش...و بگی اگه تمایل داشت خیلی خوشحال می شی بیشتر باهاش آشنا بشی...
این نامه کاملا رسمی باشه ها...ننویسی بمیرم برات و ایناها!!اگه دوست داشتی بذار تا ما هم نظرمونو بگیم...با تلفن هم می تونی شروع کنی...
و یه کلووم هم به دوستان بگم...اینا می خوان باهم آشنا بشن!!درباره اینکه این آشنا شدن درسته یا غلط حرفی نیست...فقط یه استارت لازم دارن تا ببینن اصلا بهم می خورن آیا؟بعدشم می شه بفهمن که خانوادش چه مشکلاتی با سربازی یا کارش دارن!ممکنه کم توقع باشن ...و اینکه سربازای متاهل بهرحال یه سری تشویقهایی دارن دیگه
و خود شما دوست عزیز.......سعی کن از حد آشنایی فراتر نرین که بعدا برای کسی که دوست داری مشکل ساز خواهد شد...به عنوان یه دوست و یه برادر بهت میگم...
هی هم نگو نمی دونم چیکار کنم و ایینا که همین نامه بهترین راهه...بسم الله بگو وشروع کن...همین الان...

 

[A Engineer]

داداش بهترین گذینه اینه که بری به خواهرت بگی
ینی چی نمیدونی عکس العملش چیهآ
خه شما که خودت نمیتونی بری جلو چون خجالت میکشی
یه باره م رفتی که عکس العملشو دیدی
پس بهتره به خواهرت بگی
از خاوهرت که نمیترسه و به خواهرت نمیگه که خانوم مزاحم نشو!!!
حرف های خواهرت رو گوش میده.... از اونجایی که شمارو دیده میدونه که شما چه شکلی هستید پس نیاز نیست همراه خواهرت باشی... هر جوابی بده به خواهرت میده و عکس العمل عجیبی هم پیش نمیاد... مطمئن باش از تعقیب کردن و یا جلوش رو گزفتم بهتره


اینو هم بگمممممممممم
انتظار نداشته باش یه دختر پاک و نجیب و ساده و نمازخون و باشخصیت و با حیا 3 سال بدون اطلاع خانوادش با یه پسر دوست بشه.. اگه اینطور باشه باید رو نجابت و پاکی و سادگی و حیای ون دختر شک کرد...جدی میگم
اگه هم به خانوادش بگه مطمئن باش خوانوادش حاضر نیستن همچین اجازه ای به شما و یا دخترشون بدن
پس فقط میمونه نامزدی و یا عقد......هرکه تاووس خواد جور هندوستان کشد
مگر اینکه بری با یه دختر دیگه و با خصوصیات اخلاقی دیگه دوست بشی... چون همچین دختری که شما گفتی راضی نمیشه... اگه راضی بشه دیگه نمیشه گفت همچین دختری.... فکر کن همین دختر 3 سال قبل یکی مثل شما بیاد و بهش بگه که قصدم ازدواجه.. و بعد این دختره 3 سال باهاش دوست بوده.. بعد 3 سال اون پسر نامردی کرده و از این دختر جدا شده.. حالا شما به این دختری که 3 سال با یکی و یا شاید با 2 تا دوست بوده میگی آدم پاک و نجیب و نماز خوان و با حیا و ساده؟!!!!!... من که سراغ همچین دختری نمیرم... پس اون دختر پاک و معصوم و ساده و با حیا و نجیب هیچوقت همچین کاری نمیکنه

دوست عزیزم چرا نمیتونه این خانوم با من دوست بشه و دوست بمونه؟

من وقتی ازش خوشم اومد دوست داشتم که باهاش دوست بشم و یه رابطه سالم داشته باشیمو از هم شناخت پیدا کنیم

من بهش علاقه مند شده بودم

من یه مدت سر راهش بودم و رفتم جلو که با ایشون دوست بشمو نظر ایشونو بدونم که متاسفانه به جوابی نرسیدم

من قصدم برای دوستی پاکو سالم بوده و هست

من برای دوستی که به ازدواج برسه رفتم جلو

دوست من یه سوال؟

چطور میشه فهمید که دختر مورد نظرت با کسی قبل تو دوست نبوده؟؟؟

یعنی چون با تو دوست شده با کسی قبل توهم بوده؟؟

یه سوال دیگه:

شما با دختری تاحالا دوست نبودید؟ (میتونی این قسمتو جواب ندی اما قسمت بعدو جواب بده)
شما چطوری همسر آیندتو انتخاب میکنی؟
وقتی همه چی مهیا شد دنبال دختر میگردی؟
یعنی الانا به کسی فکر نمیکنی؟
اگه فکر کنی بهش نمیگی؟
میخوام بدونم برای ازدواج چطوری همسرتو انتخاب میکنی؟
وقتی شرایط مهیا شد شما از کجا میفهمی که با کسی قبل شما نبوده؟ خیلی برام مهمه که چطوری میفهمی

الان که برادرو خواهر تویه خونه هستن از هم خبری ندارن که با کسی هستن یا نه بعدش چطور میخوای تین قضیه رو بفهمی؟

 

[A Engineer]

دوست عزیز میدونم چی میگی کاملا میدونم توی چه شرایطی هستی!
همین الان بهت میگم من توی این شرایط بخدا.همه بهم میگفتن بجنب دختر خوبیه از دستت میره و ازین حرفا!!!
هرچی من میگفتم بابا من شرایطی ندارم برم چی بگم!!؟؟؟دوستام بهم میگفتن تو برو حرفاتو بزن تا بدونه دوسش داری.اگه بخوادت به پات میمونه و ...
در ضمن ما هم کلاس بودیم 4 سال.کلی باهم رفت و آمد داشتیم.کلی منو تحویل میگرفت طوری که همه میگفتن میخوادت و ....
ولی من بهش گفتم.میدونی چی گفت؟؟؟گفت شما از هر نظر بهترین و قابل اعتماد ترین پسری هستی که دیدم ولی نه!!!چون شکا شرایطی ندارین!!!!میدونی من الان خیلی ازون روز که این حرفو بهم زد پخته تر شدم!!!سربازی رو رد کردم و درسته بیکارم ولی بلاخره کار پیدا میکنم خدا بزرگه.اون دختره هم هنوز مجرده و تنهاست توی خونه!!!هیچ جایی نرفت!!!الکی من عجله کردم و گول دوستامو خوردم.
من میخوام تجربه ی خودمو بهت بگم!!!تا زمانی که دستت توی جیب خودت نیست هیییییییچ حرفی بهش نزن!!!دخترا مثه پسرا اینده نگر نیستن فقط همین الانتو میبینن!!
حقم دارن.اون دختر الان توی سن ازدواجه و شرایط ازدواج رو داره ولی تو نداری.دوستت دارم که این همه برات تایپ میکنم.خودتو سنگ روی یخ نکن...
منم میگفتم میخوام فقط بهش اثبات کنم که دوسش دارم.نمیخواستم قضیه فعلا به خونواده ها بکشه و ... ولی خیلی راحت بهم گفت شما بهترین پسری هستی که یمشناسم ولی نه!!!!!اون موقع خیلی دپرس بودم ولی الان خیلی خوشحالم میدونی چرا؟؟؟چون الان میفهمم مشکل جوانان ما اصن ازدواج نیست!!!کا هست...الان که پشت در بسته ی بازار کار هستم میگم خدایا شکرت که حداقل مسئولیت کسی گردنم نیست!!!
داداش بیکاری کمر مرد رو میشکونه.آزمون استخدامی دادم از 105 تا سوال 95 تا رو درست زدم ولی اسمم توی لیست قبول شده ها نبود!!!چون قبول شدن اصن به خوب آزمون دادن نیست بخدا.
اول به فکر کار باش.خدا داده دختر...به حرفام گوش کن بعدن بهشون میرسی قول میدم بهت.تاریخ حرفمم یاداشت کن اگه به حرفم نرسیدی هر فحشی دوس داشتی بده.

واقعا ازت ممنونم که درک میکنی

دوست عزیزم منم چون دختری خوبیه میخواستم که بهش بگم
من دوستی رو بد نمیدونم
از نظر من دوستیه خوب خیلی خوبو لذت بخشه
اگه تا الانم با کسی دوست نشدم یا کسی تو زندگیم نبود به این خاطر بود که من دوست داشتم اگه قرار شد با کسی دوست بشم قبل ازدواج کسی رو واسه دوستی انتخاب کنم که واقعا معیارای همسر ایندمو داشته باشه

من از دوستی های همینجوری و مدت دار خوشم نمیاد (هرکسی یه نظری داره)

دوست من وقتی آدم یکیو دوست داره خیلی نگران میشه

هی با خودش میگه نکنه یکی بره و بهش بگه

نکنه یکی دیگه رو قبول کنه

اصلا بهش نگو و دوسش داشته باش تا موقع ازدواجت که شد برو خواستگاریش
اما میگم از کجا معلوم برام بمونه
شاید ازدواج کرد

خوب لااقل بذار بهش بگم که بعدا حسرت نخورم

شاید شاید شاید اونم از من خوشش اومده اما نمیتونه بگه
خوب بذار من برم بگمو نظر اونم بدونم
دوست عزیزم ایشالا موقعیتت جور بشه سراغ اون دختره میری یا دیگه فراموشش کردی و یا چون جوابت کرده بود دیگه نمیخوایش
میشه بگی شما چطوری انخاب میکنی؟
یعنی وقتی آماده شدی دنبال یه دختر میگردی؟ یا از الان کسی تو ذهنت هست؟
چطوری بفهمیم کسی توی زندگیش نیست؟