محفل دوستانه زیست شناسان

ssaarra

متخصص علوم دریایی




تقریبا هیچی :cry:

حدود 60 تا مقاله فول تکست گرفتم

7-8 تاش رو در حد مقدمه و نوتس یا دیسکاشن بررسی کردم

یه دونه کتاب خوب راجب بیوتکنولوژی هم یه مقداریشو خوندم البته زمانی که می خواستم موضوعمو انتخاب کنم

کتاب دکتر محمد فارسی هستش مطالب پر باری داره ولی نمی شه که چندین صفحه رو نقل قول بگیرم میشه ؟ :question:

الان از خوندن مقاله جز گیج شدن چیزی نصیبم نشده دارم تو کتابام دنبال مطالب پایه برای مقدمش می گردم

هر کدوم یه ایرادی داره

بعضی خیلی پیچیده و سطح بالاست و اصلا هیچی سر در نمیارم همش ژنتیکه در حد دکترا

بیشترش پروتوکله 90 درصدش مثل همدیگست باید بگردم در یک جزئیات خیلی مختصر تفاوتشون رو پیدا کنم که در حد 4-5 خط فکر نمی کنم بیشتر بشه

بعضیاش ری ویو ( مروری ) هست که باید همشو بخونم متأسفانه و الان تقریبا مغزم قفل کرده :w22:

تا الان هنوز هیچ گونه یادداشتی نداشتم

یکی از مشکلام همینه که نمی تونم یه خلاصه ای چیزی از هر مقاله بگیرم :([/QUOTE]




همون مقاله هایی که بررسی کردی مقدمه و بحثشو
از همونا به علاوه کتاب های مربوط به موضوعت (یادمه گفتی ژنتیک)
رو میتونی استفاده کنی....
از مقدمه مقالات برای توضیح علم قضیه استفاده کن و وقتی مطلب رو توضیح میدی
باید اشاره کنی به کارهایی که تا به حال در این زمینه پژوهشگران انجام دادن
باید بگی فلان محقق در سال فلان توانست به این نتایج دسترسی پیدا کنه
بعد نتایج های مختلف محققان مختلف رو با هم مقایسه کن....
میتونی برای نوشتن سمینارت از کتاب های مختلف استفاده کنی فقط حتماً باید به نویسنده اون مطلب یا کتاب
استناد کنی....
کم کم شروع کن به نوشتن تا کارت یه استارتی بخوره.....دستت میاد باید چی بنویسی
اگه وسواس به خرج بدی کار پیش نمیره....
از همین امشب شروع کن.....;):smile::gol:
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
همون مقاله هایی که بررسی کردی مقدمه و بحثشو
از همونا به علاوه کتاب های مربوط به موضوعت (یادمه گفتی ژنتیک)
رو میتونی استفاده کنی....
از مقدمه مقالات برای توضیح علم قضیه استفاده کن و وقتی مطلب رو توضیح میدی
باید اشاره کنی به کارهایی که تا به حال در این زمینه پژوهشگران انجام دادن
باید بگی فلان محقق در سال فلان توانست به این نتایج دسترسی پیدا کنه
بعد نتایج های مختلف محققان مختلف رو با هم مقایسه کن....
میتونی برای نوشتن سمینارت از کتاب های مختلف استفاده کنی فقط حتماً باید به نویسنده اون مطلب یا کتاب
استناد کنی....
کم کم شروع کن به نوشتن تا کارت یه استارتی بخوره.....دستت میاد باید چی بنویسی
اگه وسواس به خرج بدی کار پیش نمیره....
از همین امشب شروع کن.....;):smile::gol:

اوهومممم :cry: دقیقا همین مشکلو دارم فکر کنم چشم خوردم !:crying:

ترم آخر لیسانس ( سال 88 !!! ) عین آبخوردن مقاله نوشتم فرستادم واسه همایش پذیرفته هم شد واسه پوستر !

ولی حالا انگار نه انگار ! کاملا بی سواد شدم ! :wallbash:
 

ssaarra

متخصص علوم دریایی
اوهومممم :cry: دقیقا همین مشکلو دارم فکر کنم چشم خوردم !:crying:

ترم آخر لیسانس ( سال 88 !!! ) عین آبخوردن مقاله نوشتم فرستادم واسه همایش پذیرفته هم شد واسه پوستر !

ولی حالا انگار نه انگار ! کاملا بی سواد شدم ! :wallbash:



خب دیگه خانومی
پس کامل میدونی باید چی کار کنی....
قبلا هم که مقاله دادی...
پس همه چیز حله
فقط باید شروع کنی به نوشتن...تا تموم بشه.....;)
این سرتم شکست بس که زدی به دیوار.....نکن زیبا خانوم....:smile:
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز

[/QUOTE]

خب دیگه خانومی
پس کامل میدونی باید چی کار کنی....
قبلا هم که مقاله دادی...
پس همه چیز حله
فقط باید شروع کنی به نوشتن...تا تموم بشه.....;)
این سرتم شکست بس که زدی به دیوار.....نکن زیبا خانوم....:smile:

هر چی این مخ پوک می خوره به سنگ من درس عبرت نمی گیرم ! :rambo:
 

mehdipesse

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام به دوستای گلم روز ولادت حضرت معصومه و روز دختر رو بهتون پیشاپیش تبریک میگم.:w40::w14:
من هم این موفقیت شگرف (دختر شدن) رو به همه شما دخترها تبریک میگم و امیدوارم در بقیه مراحل زندگی هم موفق باشید;)
 

ssaarra

متخصص علوم دریایی
[SIZE=+0]از کسانیکه از من مـــــــــــتنفرند سپاسگزارم ، آنها مرا قویتر میکنند[/SIZE]
از کسانیکه مرا دوســـــــــــــــــــــت دارند ممنونم ، آنان قلب مرا بزرگتر میکنند



سخنانی زیبا از دکتر وین دایر

دنیا مانند پژواك اعمال و خواستهای ماست. اگر به جهان بگویی: "سهم منو بده..." دنیا مانند
پژواكی كه از كوه برمی گردد، به تو خواهد گفت: "سهم منو بده..." و تو در كشمكش با دنیا
دچار جنگ اعصاب می شوی. اما اگر به دنیا بگویی: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."
دنیا هم بتو خواهد گفت: "چه خدمتی برایتان انجام دهم؟..."

هر كس به دیگری زیانی برساند و یا ضربه ای به كسی بزند، بیشترین زیان را خود از آن خود
خواهد دید، چرا كه هركس در دادگاه عدل الهی در برابر اعمال ناروای خودش مسؤول است.



به هر كاری كه دست زدید، نیاز به خداوند و خدمت به مردم را در نظر داشته باشید،
زیرا این شیوه ی زندگی معجزه آفرینان است.



درستكارترین مردم جهان، بیشترین احترام را بسوی خود جلب شده می بینند،
حتی اگر آماج بیشترین بدرفتاریها و بی حرمتیها قرار گیرند.



تنها راه تغییر عادتها، تكرار رفتارهای تازه است.


اگر شخصیت خود را با فعالیت‌های شغلی خویش می‌سنجید،
پس وقتی كار نمی‌كنید فاقد شخصیت هستید.



برای آغاز هر تحول در خود، ابتدا منبع تولید ترس و نفرت را
در وجود خود شناسایی و ریشه كن كنید.



اگر مختارید كه بین حق به جانب بودن و مهربانی یكی را انتخاب كنید، مهربانی را انتخاب كنید.


دروغ انفجاریست در اعتماد به نفس تو.


انتخاب با توست، میتوانی بگوئی : صبح به خیر خدا جان یا بگوئی :
خدا به خیر کنه، صبح شده ...



به دل خود مراجعه کنید و نسبت به تمام کسانی که در گذشته از دست آنها ناراحت شده اید احساس محبت نمایید. هر جا ناراحت شدید اقدام به بخشش و عفو نمایید.
عفو و گذشت پایه بیداری معنوی است.



عشقم نثار کسی است که با دستپاچگی در جاده‌ها از من سبقت می‌گیرد. به کسی که در گوشهٔ خیابان به حالت احتیاج افتاده ‌است، کمی پول بیشتری می‌دهم. بین جر و بحثهای مردم در یک سوپر مارکت می‌روم و سعی می‌کنم به آن محیط عشق ببرم. در غالب هزاران راه، هر روز، عبادت معنویم بخشیدن عشق است و نه اینکه یک مسیحی، کلیمی، بودایی یا مسلمان باشم بلکه سعی می‌کنم شبیه به مسیح، شبیه به بودا، شبیه به موسی، و یا شبیه به محمد باشم.

آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند، از این حقیقت غافلند که
با صرف نیروی خود در این زمینه، خویشتن را از آرامش و صفای باطن محروم می کنند.



الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی، همدردی کنم
بیش از آنکه مرا بفهمند، دیگران را درک کنم
پیش از آنکه دوستم بدارند، دوست بدارم
زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است که
بخشیده می شویم و در مردن است که حیات ابدی می یابیم



 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم همون که بقیه گفتن ! چقدر تنبل شدما ! :biggrin:

هوووووررااااااا خوشحالم که امسال هم کلاه سرم نرفت و روز دختر رو بهم تبریک گفتن !
:w33::w32::w31::w40::w14::w23::w21::w12::w11::thumbsup2::love::king::cap::rambo::cowboy::D;)
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوب می بینم که تالارگیاهی به برکت معصومه جان و آقا بهزاد دوباره رونق گرفته

دست گلشون درد نکنه :w27:

فقط یادمون نره قبل از زدن تاپیک جدید حتما دقت کنیم که آیا مطلبمون می تونه مستقل باشه یا ادامه ی مباحث تاپیک های قدیمیه

صرفا هدف افزایش تعداد تاپیک ها نباشه

بازم ممنون خدا خیرتون بده ;)
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز








 

mehdi_mn21

عضو جدید
salam

salam

سلام.من مهدی هستم اهل مازندران.21 سالمه و دانشجوی مترجمی زبان انگلیسی.پژوهشگرم.6 طرح تحقیقاتی دارم که از 15 کشور دعوت نامه واسم اومد.یه همکار میخ.ام.کسی میتونه یه اطلاعات فوق کامل از غشا سلولی بهم بده.از همه چیش.کارکرد،ساختار،جنس و ...
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام.من مهدی هستم اهل مازندران.21 سالمه و دانشجوی مترجمی زبان انگلیسی.پژوهشگرم.6 طرح تحقیقاتی دارم که از 15 کشور دعوت نامه واسم اومد.یه همکار میخ.ام.کسی میتونه یه اطلاعات فوق کامل از غشا سلولی بهم بده.از همه چیش.کارکرد،ساختار،جنس و ...

تو درخواست های زیست پاسخ شما داده شده
 

masoud rajabi

عضو جدید
یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ترسان توی برف ایستاده بود .اون زن برای او دست تکان داد تا متوقف شود.

اسمیت پیاده شد و خودشو معرفی کرد و گفت من اومدم کمکتون کنم؟زن گفت صدها ماشین از جلوی من رد شدند ولی کسی نایستاد، این واقعا لطف شماست .
وقتی که او لاستیک رو عوض کرد و درب صندوق عقب رو بست و آماده رفتن شد، زن پرسید:” من چقدر باید بپردازم؟”
و او به زن چنین گفت: ” شما هیچ بدهی به من ندارید. من هم در این چنین شرایطی بوده ام.
و روزی یکنفر هم به من کمک کرد¸همونطور که من به شما کمک کردم.
اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.
نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!”
چند مایل جلوتر زن کافه کوچکی رو دید و رفت تو تا چیزی بخوره و بعد راهشو ادامه بده ولی نتونست
بی توجه از لبخند شیرین زن پیشخدمتی بگذره که می بایست هشت ماهه باردار باشه و از خستگی روی پا بند نبود.
او داستان زندگی پیشخدمت رو نمی دانست و احتمالا هیچ گاه هم نخواهد فهمید.
وقتی که پیشخدمت رفت تا بقیه صد دلار شو بیاره ، زن از در بیرون رفته بود ،
درحالیکه بر روی دستمال سفره یادداشتی رو باقی گذاشته بود.
وقتی پیشخدمت نوشته زن رو می خوند اشک در چشمانش جمع شده بود.
در یادداشت چنین نوشته بود:” شما هیچ بدهی به من ندارید.

من هم در این چنین شرایطی بوده ام. و روزی یکنفر هم به من کمک کرد، همونطور که من به شما کمک کردم.
اگر تو واقعا می خواهی که بدهیت رو به من بپردازی، باید این کار رو بکنی.
نگذار زنجیر عشق به تو ختم بشه!”.
همان شب وقتی زن پیشخدمت از سرکار به خونه رفت در حالیکه به اون پول و یادداشت زن فکر می کرد به شوهرش گفت :”دوستت دارم اسمیت همه چیز داره درست میشه.​



سلام تاحالا اين موضوع اينقده قشنگ گفته نشده بود نذارين آخرين حلقه زنجير عشق باشين دستت درست،هركي هستي.حتما خودت بودي كه برا بقيه هم نوشتي.درس خوبي گرفتم.ازهردست بدي از دست ديگه ت ميگيري.
 

orkidehm

مدیر تالار زیست شناسی
مدیر تالار
سلام تاحالا اين موضوع اينقده قشنگ گفته نشده بود نذارين آخرين حلقه زنجير عشق باشين دستت درست،هركي هستي.حتما خودت بودي كه برا بقيه هم نوشتي.درس خوبي گرفتم.ازهردست بدي از دست ديگه ت ميگيري.

:surprised:
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
پسره میره خواستگاری :love:

میگن شغلت چیه ؟ :question:

میگه تو لاله زار کنار خیابون دلار می فروشم ! :cool:

بعد گندش در میاد که دکتره ! :w28::w00::w04:
 

* ziba *

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيامبر صلى الله عليه و آله :

قَلْبٌ لَيْسَ فيهِ شَىْءٌ مِنَ الْحِكْمَةِ كَبَيْتٍ خَرِبَ فَتَعَلَّموا وَ عَلِّموا وَ تَفَقَّهوا وَ لا تَموتوا جُهّالاً فَاِنَّ اللّهَ لا يَعْذِرُ عَلَى الْجَهْلِ

دلى كه در آن حكمتى نيست، مانند خانه ويران است، پس بياموزيد و آموزش دهيد، بفهميد و نادان نميريد. براستى كه خداوند، بهانهاى را براى نادانى نمىپذيرد

نهج الفصاحه،ص600،ح2095
 

Similar threads

بالا