نیکوکار هستیم؟ چه باید کرد؟

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
عده‏اى از انبياء ترك اولى داشتند؛ ولى جمعى مانند پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و خاندان پاكش جز اراده الاهى اراده‏اى نداشتند و حتى از ترك اولى نيز پيراسته بودند.
اینطور که تو نوشتی یعنی پیامبر اسلام و اهل بیت علیهم السلام از خود اختیار و اراده ای نداشتن و مثل فرشتگان از روی غریزه مطیع محض خداوند بودن! منظورت همینه؟
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینطور که تو نوشتی یعنی پیامبر اسلام و اهل بیت علیهم السلام از خود اختیار و اراده ای نداشتن و مثل فرشتگان از روی غریزه مطیع محض خداوند بودن! منظورت همینه؟

سلام آقا رضا:gol:

خوب من این قسمتشو که ازلینک کپی کردم توجه نکرده بودم و با نظر خودمم منافات داره حذفش می کنم:gol::gol::gol:

البته اگر بپذیریم که اینها ارداه الهی رو کاملادرک کرده اند و به اون واقفند،دیگر بجز در مسیر اراده الهی کاری انجام نمی دهند ودرواقع به مقام رضای الهی رسیدند پس می توان گفت اصل موضوع می تواند صحت داشته باشد
 

Phyto

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
درسته که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و اهل بیت پاک و مطهرش علیهم السلام که ما با عنوان چهارده معصوم میشناسیم از هرگونه بدی و ناپاکی دور بودن و هیچ خطا و گناهی و حتی ترک اولایی نداشتن اما باید به این نکته توجه بشه که عصمت ایشان به خاطر شدت تقوی و شناخت حقیقی الله و بینش والای اون حضرات بوده و مثل ما دارای اختیار و اراده بودن.
 

گندم طلایی

عضو جدید
شیطان از فرشتگان نبوده بلکه از جنیان بوده و به خاطر هزاران سال عبادت فراوان که داشته به مقامی رسیده بوده که به عالم فرشتگان راه پیدا کرده بود. میدونید که جن هم مثل انسان اختیار و اراده داره و میتونه خوب یا بد باشه.


اگر از جنیان مطلب دارین وتفاوتهاشون با انسان ممکنه بذارین
:gol:
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
درسته که حضرت رسول صلی الله علیه و آله و اهل بیت پاک و مطهرش علیهم السلام که ما با عنوان چهارده معصوم میشناسیم از هرگونه بدی و ناپاکی دور بودن و هیچ خطا و گناهی و حتی ترک اولایی نداشتن اما باید به این نکته توجه بشه که عصمت ایشان به خاطر شدت تقوی و شناخت حقیقی الله و بینش والای اون حضرات بوده و مثل ما دارای اختیار و اراده بودن.


دقیقا همینه و فکر کنم اون جمله هم منظورش همین بوده هرچند میشه بداشتی که کردی رودرنگاه اول ازش داشت

آقا رضا :gol: از صفات و ویژگیهای مجردات و اینکه خدا گفته ایمان به اونها هم لازمه تقواست بگو
 

Mr.Pouyan

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا سلام.. خوبین / اومدم تشکر کنم از تاپیک و دیگه .. همین دیگه..

مرسی :gol::gol:
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان اعتقاد خودتون رو به معاد در قالب کلمات بیان کنید

الان انقدر خستم که نمیدونم چی بگم ...
اصلا هر چی شما بگی ... اما پست این دوستمون فکرمو مشغول کرده!
با اجازه! ...

یه خورده برگریدیم لحظه آفرینش رو با هم ببینیم
خدا تنها ی تنها بود واسه تنهاییش و واسه عشق بازیش همه کائنات رو آفرید و ما تو اونا اشرف مخلوقات بودیم و برای اینکه ما رو آفریده بود به بقیه آفریده هاش فخر می فروخت
ولی از بین ماها یه تعدادیمون ناخالصی داشتیم
ما رو اورد اورد اورد پایین پایین پایین
تا در بعد مادی قرار گرفتیم

معاد یعنی زندگی ابدی

حالا به نظرتون ما همونیم که خدا به ما فخر میفروخت؟؟؟
فخر فروشی خدا چیزی بس عجیب است!
...
2تا سوال برام پیش اومد:
1. آیا ما همون انسانی هستیم که خدا به آفرینش ما فخر فروشی کرد و تمام کائنات رو به اختیار ما درآورد یعنی همون آفریننده ای که از روح خودش به ما دمید؟؟؟
(دقت کنیم)
و ...
2. به چه چیز ما فخر فروشی کرد!؟؟؟ ما چی داریم که فرشته ها نداشتن؟!!!
(بازم دقت کنیم)
.

*میدونم شاید جاش اینجا نباشه اما اگه دوستان نظرشونو بگن ممنون میشم*
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
فرشته ها موجوداتي هستند كه داراي بال هستند اين چيزي هست كه ما تصور ميكنيم و به گفته يك سري از كتابها فرشته ها درجات مختلفي دارند مثل ما ادمها كه داراي مقام و مسئوليت خاصي هستيم فقط بايد كمي فرق گذاشت و خدا براي اين به انسان فخر ميفروشد كه انسان تنها كسي بود كه حاضر شد مقام مهم خليفه خدا بودن رو بپذيرد در حالي كه بقيه موجودات حاضر به انجام اين كار نشدند خدا به انسان علاوه به مغز قلب رو اعطا كرده كه به اعتقاد بعضيها اونجا منزلگاه خداوند در درون انسان است و شيطان به انجا اجازه ورود ندارد من همين قدر ميدونم كه تمام فرشته ها ماموريتي دارند و خداوند به انها اطلاعاتي را ياد داده كه ما از ان بي اطلاع هستيم ولي فكر كنم پيامبر و خاندان خاصش از ان اطلاع داشتند
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرشته ها موجوداتي هستند كه داراي بال هستند اين چيزي هست كه ما تصور ميكنيم و به گفته يك سري از كتابها فرشته ها درجات مختلفي دارند مثل ما ادمها كه داراي مقام و مسئوليت خاصي هستيم فقط بايد كمي فرق گذاشت و خدا براي اين به انسان فخر ميفروشد كه انسان تنها كسي بود كه حاضر شد مقام مهم خليفه خدا بودن رو بپذيرد در حالي كه بقيه موجودات حاضر به انجام اين كار نشدند خدا به انسان علاوه به مغز قلب رو اعطا كرده كه به اعتقاد بعضيها اونجا منزلگاه خداوند در درون انسان است و شيطان به انجا اجازه ورود ندارد من همين قدر ميدونم كه تمام فرشته ها ماموريتي دارند و خداوند به انها اطلاعاتي را ياد داده كه ما از ان بي اطلاع هستيم ولي فكر كنم پيامبر و خاندان خاصش از ان اطلاع داشتند

از توضیحاتتون صمیمانه ممنون. :gol:
اما انسان حاضر نشد!
خداوند مقام خلیفه الهی رو به انسان داد ... و اشاره به این مقام در زمین کرده نه جای دیگه!
که الان آثارش رو شاهدیم.
28 درصد از مراتع کردستان بدست همین خلیفه الله چند روز پیش از بین رفت!
تمام موجودات دیگه هم قلب و مغز رو دارن
به کسی بر نخوره ... میخوام بدون استفاده از واژه پردازی حرف بزنم!
سگ هم مغز داره ... با این تفاوت که قسمت بیشترشو لوپ بویاییش شامل میشه!
.
اینکه میفرمایین قلب ...
قلب رو بچه بودیم مثال میزدن تا درک کنیم ...
الان قلب من بعد جسمی قضیه است ...
 

jovhar

عضو جدید
کاربر ممتاز
حالا باشه بعد بذاریم دوستان بیشترشرکت کنند
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
از توضیحاتتون صمیمانه ممنون. :gol:
اما انسان حاضر نشد!
خداوند مقام خلیفه الهی رو به انسان داد ... و اشاره به این مقام در زمین کرده نه جای دیگه!
که الان آثارش رو شاهدیم.
28 درصد از مراتع کردستان بدست همین خلیفه الله چند روز پیش از بین رفت!
تمام موجودات دیگه هم قلب و مغز رو دارن
به کسی بر نخوره ... میخوام بدون استفاده از واژه پردازی حرف بزنم!
سگ هم مغز داره ... با این تفاوت که قسمت بیشترشو لوپ بویاییش شامل میشه!
.
اینکه میفرمایین قلب ...
قلب رو بچه بودیم مثال میزدن تا درک کنیم ...
الان قلب من بعد جسمی قضیه است ...
ای قربون اون بچگیت برم اینی که گفتی کجاش به اصل قضیه که سوال استارتر بود ربط داشت :biggrin:
 

shirin.agro

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
مهندس جون دستت درد نكنه
من چيزي در اين مورد ندارم بگم
فقط از مهندس جون بابت اين كارش تشكر مي كنم و بهش خسته نباشيد ميگم
انشااله هميشه موفق باشن و سلامتو شاد
التماس دعاااااااااااااااااا
:gol::gol:
 

Hamid Ghobadi

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
مهندس جون دستت درد نكنه
من چيزي در اين مورد ندارم بگم
فقط از مهندس جون بابت اين كارش تشكر مي كنم و بهش خسته نباشيد ميگم
انشااله هميشه موفق باشن و سلامتو شاد
التماس دعاااااااااااااااااا
:gol::gol:

جوهر جون با شما بودن!

تشکر شیرین خانم :gol:
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
جوهر جان از اونجاییکه اطلاعاتم زیاد نیست ترجیح میدم مطالب خوبه بچه ها رو بخونم!!!;)

فقط در همین حد میدونم که چون فرشته ها از خودشون اراده ای نداره و این خوبی

که دارن از ان خداست و بدون هیچ تلاشی بدست اومده پس انسانها از فرشته ها

دارای مقام بالاتری هستند،و فرشته ها به حکم خدواند به انسانها احترام میگذارند!
خب حقیقت امر منم در این باره اطلاع خوبی ندارم و بیشتر نظر من همون نظر گلرخ خانمه .
فرشتگان اراده ای از خودشون مثل من و شما ندارن و به واقع معصومند و اشتباهی ندارن .
هر چه خداوند امر کند موظف به اجرای اون هستن بدون لحظه ای درنگ .
یکی از دوستان اسم از شیطان اورد باید به ایشون بگم که او فرشته نیست بلکه جن است از سنگ و آتش ولی انقدر به مرتبه بالایی رسیده بود که با فرشتگان خوانده میشده و بقیه ماجرا هم که میدونید .
 

golrokh

اخراجی موقت
خب حقیقت امر منم در این باره اطلاع خوبی ندارم و بیشتر نظر من همون نظر گلرخ خانمه .
فرشتگان اراده ای از خودشون مثل من و شما ندارن و به واقع معصومند و اشتباهی ندارن .
هر چه خداوند امر کند موظف به اجرای اون هستن بدون لحظه ای درنگ .
یکی از دوستان اسم از شیطان اورد باید به ایشون بگم که او فرشته نیست بلکه جن است از سنگ و آتش ولی انقدر به مرتبه بالایی رسیده بود که با فرشتگان خوانده میشده و بقیه ماجرا هم که میدونید .

مرسی اقا محمد!:gol:
ببخشید تشکر نداشتم!:redface:
 

fgni

متخصص باغبانی
کاربر ممتاز
منظورم از اصل قضیه
اصل سوال خودم بود ...
مگه تو سوالم پرسیدی
بزار نگاه کنم


بنظرم یه مرور تو کتابای دینی بد نیست البته اگه به حافظه بلند مدتون رجوع کنین بسیار عالی میشه
 

engineer saba

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش چیز زیادی تو این زمینه نمی دونم....اما یه بار با یه فردی که متخصص مسائل و امور
دینی بود صحبت شد راجع به ظاهر فرشته ها ایشون میگفت اصلا فرشته ها اون چیزی که ما فکر میکنیم نیستن
مثلا دو بال دارن و پرواز می کنن یا اونجوری که به ما القا شده تو داستان و فیلم ها....ولی تو سایت
اهل سنت دقیقا برعکس این حرف زده شده بود و ظاهر اونها رو با دو بال و غیره توصیف میکرد
به نظرم مطالب جالبی داشت به غیر از این مورد که برای من جای سوال بود
بقیه موارد توصیف منطقی بود.....لینکش این پائین هست.:gol:

http://farsi.sunnionline.us/Articles/Aqida/1686-eman-malaeke.html
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
راستش چیز زیادی تو این زمینه نمی دونم....اما یه بار با یه فردی که متخصص مسائل و امور
دینی بود صحبت شد راجع به ظاهر فرشته ها ایشون میگفت اصلا فرشته ها اون چیزی که ما فکر میکنیم نیستن
مثلا دو بال دارن و پرواز می کنن یا اونجوری که به ما القا شده تو داستان و فیلم ها....ولی تو سایت
اهل سنت دقیقا برعکس این حرف زده شده بود و ظاهر اونها رو با دو بال و غیره توصیف میکرد
به نظرم مطالب جالبی داشت به غیر از این مورد که برای من جای سوال بود
بقیه موارد توصیف منطقی بود.....لینکش این پائین هست.:gol:

http://farsi.sunnionline.us/Articles/Aqida/1686-eman-malaeke.html
چرا هیشکی در مورد فرشته ها چیزی نموده اکثریت لینکاشم مثل لین صبا خانمه باید از وسایل غیر مجاز استفاده کرد:(
 
آخرین ویرایش:

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
ملائکه

ملائکه

خب دوستان گشتیم و گشتیم یه مطالب خوبی به نظرم پیدا کردم البته مشکلش اینه که مربوط به یک باشگاه دیگه است و امیدوارم راضی باشن . کانون گفتگوی قرآنی
صحیح و غلطشم حقیقتا نمیدونم و به گردن نمیگیرم .

آُسمانها، قرارگاه ملائکه

خدا در قرآن می‏فرماید: (« یتنزل الامر بینهن). ما می‏توانیم از ] آثار و روایات اسلامی بفهمیم که آسمانها به نحوی قرارگاه ملائکه هستند. البته ملائکه که در آسمانها قرار دارند مثل انسان که در زمین قرار دارد نیست که یک جسمی باشد که روی زمین بخواهد راه برود. اگر ما بخواهیم‏ برای آنها شبیهی قائل بشویم، مثل روح‏اند برای جسم، نه مثل جسمی برای‏ جسم، یعنی آن ملائکه نوعی تعلق به آن آسمانها دارند آنچنان‏که روحی به‏ بدنی تعلق دارد، اما حقیقت آنها چیست، ما نمی‏دانیم. آن ملائکه‏ای که‏ امر الهی را حامل هستند و تدبیر جهان را به عهده دارند، نوعی تعلق و وابستگی به آن آسمانها دارند که آن مقداری که ما درک می‏کنیم از قبیل‏ تعلقی است که روح به بدن دارد. این مطلبی است که قرآن ذکر کرده است و تا این مقدار را ما می‏توانیم بفهمیم و بدانیم، و بیش از آن شاید هنوز باید علم بشر خیلی پیش برود تا به این حقیقت نزدیک شود
ارتباط ملائکه و شیاطین با افراد و محل های پاک و ناپاک
در سوّمین‌ دعا از دعاهای‌ صحیفة‌ مبارکة‌ سجّادیّه‌ از اصناف‌ و انواع‌ ملائکة‌ مقرَّب‌ و حَمَلة‌ عرش‌ و انواع‌ ملائکة‌ جزئیّه‌ که‌ مأمور حوادث‌ ارضی‌ و جوّی‌ هستند یاد میفرماید، و از جبرائیل‌ و میکائیل‌ و إسرافیل‌ و ملک‌ الموت‌ و اعوانش‌ و از منکر و نکیر و از رومان‌ ـ که‌ فتّان‌ قبور است‌ ـ ذکر میفرماید.

از این‌ گذشته‌، موجودات‌ روحانی‌ و طیّب‌ و طاهر این‌ عالم‌ در ارتباط‌ با فرشتگان‌ روحانی‌ عالم‌ بالا هستند، و آنان‌ نیز انس‌ و علاقه‌ و رغبت‌ و عشق‌ به‌ موجودات‌ طیّب‌ و طاهر این‌ عالم‌ پیدا می‌کنند؛ مثلاً ملائکة‌ رحمت‌، خانة‌ تمیز و اطاق‌ نظیف‌ و انسان‌ نظیف‌ و پاکیزه‌ را دوست‌ دارند، طهارت‌، وضو و غسل‌ را دوست‌ دارند؛ لباس‌ سفید، عطر و بوی‌ خوش‌ را دوست‌ دارند و هر جا که‌ بوی‌ خوش‌ باشد متوجّه‌ آنجا میشوند؛ قرائت‌ قرآن‌ را دوست‌ دارند؛ منزل‌ امام‌ و پیغمبر و ولیّ خدا را دوست‌ دارند و در آنجا نزول‌ می‌یابند.

گرچه‌ ملائکه‌ موجودات‌ ملکوتی‌ هستند و ملکوت‌ تجرّد از مادّه‌ و لوازم‌ مادّه‌ از وضع‌ و کیفیّت‌ و کمّیّت‌ و زمان‌ و مکان‌ دارد؛ ولی‌ آن‌ موجودات‌ ملکوتی‌ میتوانند یک‌ وجهه‌ای‌ با این‌ عالم‌ برقرار کنند و با این‌ عالم‌ مُلک‌ نسبت‌ و جهتی‌ بگیرند.

همانطور که‌ هر موجود ملکوتی‌ که‌ تجرّدش‌ کم‌ باشد و از اسماء جزئیّة‌ پروردگار بوده‌ و به‌ این‌ عالم‌ نزدیک‌ باشد، بدون‌ واسطه‌ میتواند با جهت‌گیری‌ معنوی‌ خود این‌ عالم‌ ملک‌ را اداره‌ کند.

ملائکة‌ رحمت‌ با موجودات‌ طیّب‌ و طاهری‌ که‌ در این‌ عالم‌ است‌، وِجهه‌گیری‌ می‌کنند و به‌ عکس‌، از جای‌ ظلمت‌ و متعفّن‌ بدشان‌ می‌آید، در اطاقی‌ که‌ جُنُب‌ باشد فرشته‌ داخل‌ نمی‌شود، در جائی‌ که‌ مجسّمه‌ و عکس‌ ذی‌روح‌ باشد فرشته‌ نمی‌آید، در خانه‌ای‌ که‌ سگ‌ باشد یا شرب‌ خمر شود یا آلات‌ موسیقی‌ و قمار باشد وارد نمی‌شود، در گلخن‌های‌ حمّام‌ و جاهای‌ کثیف‌ ملائکه‌ وارد نمی‌شوند.

این‌ معنی‌ نه‌ از نقطه‌ نظر این‌ است‌ که‌ ملائکه‌ یعنی‌ وضو و غسل‌ و لباس‌ سفید و عطر؛ مَلک‌ یک‌ موجود معنوی‌ است‌ و عطر یک‌ موجود مادّی‌، ولی‌ ارتباط‌ بین‌ آن‌ ملکوت‌ و این‌ مادّه‌ بدین‌ قسم‌ شده‌ است‌ که‌ آن‌ موجود معنوی‌ طیّب‌ محاذات‌ و جهت‌گیری‌ میکند با عطر یا لباس‌ سفید و قرائت‌ قرآن‌.

به‌ عکس‌، جنّیان‌ و شیاطین‌ وجهه‌گیری‌ می‌کنند با موجودات‌ فاسد و خراب‌ این‌ عالم‌. در
جاهای‌ ظلمانی‌ و تاریک‌ میروند، مزبله‌ها و محلّهای‌ متعفّن‌ را دوست‌ دارند، در جائی‌ که‌ زنا شود، معصیت‌ شود، شرب‌ خمر و قمار شود، جنّیان‌ پر میشوند، در خانه‌ای‌ که‌ سگ‌ باشد، در اطاقی‌ که‌ عکس‌ ذی‌روح‌ باشد جنّ وارد میشود و مَلَک‌ خارج‌ میگردد، ( مگه نمیگیم جنیان خوب و بد دارن پس اونوقت خوبا چی میشن ؟) این‌ یک‌ نحو ارتباطی‌ است‌ بین‌ عالَم‌ ظاهر و عالم‌ معنی‌.
اوصاف و ویژگیهای فرشته ها از نظر قرآن و احادیث
در قرآن مجيد از ملائكه فراوان ياد شده است.آيات زيادى از قرآن در باره صفات، ويژگيها، ماموريتها و وظائف فرشتگان سخن مى گويد، حتى قرآن، ايمان به ملائكه را در رديف ايمان به خدا و انبياء و كتب آسمانى قرار داده است، و اين دليل بر اهميت بنيادى اين مساله است:« آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ»:" پيامبر اسلام به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده ايمان آورده، و مؤمنان نيز به خدا و فرشتگان او و كتابها و رسولانش همگى ايمان دارند" (بقره- 285).بدون شك وجود فرشتگان از امور غيبيه اى است كه براى اثبات آن با اين صفات و ويژگيها راهى جز ادله نقليه نيست، و به حكم ايمان به غيب آنها را بايد پذيرفت.

خداوند در سوره فاطر : آيات 1 تا 2 در مورد اوصاف و ویژگیهای فرشتگان می فرماید:« الْحَمْدُ لِلَّهِ فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ جاعِلِ الْمَلائِكَةِ رُسُلاً أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى وَ ثُلاثَ وَ رُباعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ ما يَشاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ (1) ما يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلا مُمْسِكَ لَها وَ ما يُمْسِكْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (2) » ترجمه:ستايش مخصوص خداوندى است كه آفريننده آسمانها و زمين است، خداوندى كه فرشتگان را رسولانى قرار داد كه صاحب بالهاى دو گانه و سه گانه و چهارگانه اند او هر چه بخواهد در آفرينش مى افزايد، او بر هر چيزى قادر است.خداوند هر رحمتى را به روى مردم بگشايد كسى نمى تواند جلو آن را بگيرد، و هر چه را امساك كند كسى غير از او قادر به فرستادن آن نيست، و او عزيز و حكيم است.

قرآن مجيد روي هم رفته ويژگيهاى آنها را چنين مى شمرد:

1- فرشتگان موجوداتى عاقل و با شعورند و بندگان گرامى خدا هستند (بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ) (انبياء 26).
2- آنها سر بر فرمان خدا دارند و هرگز معصيت او نمى كنند (لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ) (انبياء 27).
3- آنها وظائف مهم و بسيار متنوعى از سوى خداوند بر عهده دارند.
4- آنها پيوسته مشغول تسبيح و تقديس خداوند هستند، چنان كه در آيه 5 سوره شورى مى خوانيم: «وَ الْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ»:" فرشتگان تسبيح و حمد پروردگار خود را بجا مى آورند و براى كسانى كه در زمين هستند استغفار مى كنند".

5- با اين حال انسان به حسب استعداد تكامل از آنها برتر و والاتر است تا آنجا كه همه فرشتگان بدون استثناء به خاطر آفرينش آدم به سجده افتادند و آدم معلم آنها گشت (آيات 30- 34 سوره بقره).
6- آنها گاه به صورت انسان در مى آيند، و بر انبياء و حتى غير انبياء ظاهر مى شوند، چنان كه در سوره مريم مى خوانيم: فرشته بزرگ الهى به صورت انسان موزون بر مريم ظاهر شد: «فَأَرْسَلْنا إِلَيْها رُوحَنا فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَوِيًّا»: (مريم- 17). در جاى ديگر به صورت انسانهايى بر ابراهيم و بر لوط ظاهر شدند (هود- 69 و 77).حتى از ذيل اين آيات استفاده مى شود كه قوم لوط نيز آنها را در همان اشكال موزون انسانى ديدند (هود- 78).آيا ظهور در چهره انسان، يك واقعيت عينى است؟ يا به صورت تمثل و تصرف در قوه ادراك؟ ظاهر آيات قرآن معنى اول است، هر چند بعضى از مفسران بزرگ معنى دوم را برگزيده اند.

7- از روايات اسلامى استفاده مى شود كه تعداد آنها بقدرى زياد است كه به هيچ وجه قابل مقايسه با انسان نيست، چنان كه در روايتى از امام صادق ع مى خوانيم: هنگامى كه از آن حضرت پرسيدند آيا عدد فرشتگان بيشترند يا انسانها؟ فرمود:" سوگند به خدايى كه جانم به دست او است فرشتگان خدا در آسمانها بيشترند از عدد ذرات خاكهاى زمين، و در آسمان جاى پايى نيست مگر اينكه در آنجا فرشته اى تسبيح و تقديس خدا مى كند" « بحار الانوار" جلد 59 صفحه 176 (حديث 7) ».

8- آنها نه غذا مى خورند و نه آب مى نوشند، و نه ازدواج دارند، چنان كه در حديثى از امام صادق ع مى خوانيم:«ان الملائكة لا ياكلون و لا يشربون و لا ينكحون و انما يعيشون بنسيم العرش»:" فرشتگان غذا نمى خورند و آب نمى نوشند و ازدواج نمى كنند بلكه با نسيم عرش الهى زنده اند!" « بحار الانوار" جلد 59 صفحه 174 (حديث 4).».

9- آنها نه خواب دارند نه سستى و غفلت چنان كه على (ع) در حديثى چنين مى گويد:«ليس فيهم فترة، و لا عندهم غفلة، و لا فيهم معصية ... لا يغشاهم نوم العيون و لا سهوا العقول، و لا فترة الأبدان، لم يسكنوا الاصلاب و لم تضمهم الارحام»:" در آنها نه سستى است، و نه غفلت، و نه عصيان ... خواب بر آنها چيره نمى گردد و عقل آنها گرفتار سهو و نسيان نمى شود، بدن آنها به سستى نمى گرايد، و در صلب پدران و رحم مادران قرار نمى گيرند" « بحار الانوار" جلد 59 صفحه 175.».

10- آنها مقامات مختلف و مراتب متفاوت دارند، بعضى هميشه در ركوعند و بعضى هميشه در سجودند.«ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ وَ إِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ»:" هر يك از ما مقام معلومى دارد، ما همواره صف كشيده منتظر فرمان او هستيم و پيوسته تسبيح او مى گوئيم" (صافات 164- 166). امام صادق مى گويد:«و ان للَّه ملائكة ركعا الى يوم القيامه و ان للَّه ملائكة سجد الى يوم القيامه»:" خداوند فرشتگانى دارد كه تا روز قيامت در ركوعند، و فرشتگانى دارد كه تا قيامت در سجودند"! « بحار الانوار" جلد 59 صفحه 174.».(براى آگاهى بيشتر از اوصاف ملائكه و اصناف آنها به كتاب" السماء و العالم" بحار الانوار،" ابواب الملائكه، جلد 59 صفحه 144 تا 326 مراجعه فرمائيد، همچنين نهج البلاغه خطبه هاى اول و 91- خطبه اشباح- و 109 و 171).

همچنین خداوند در سوره انبیاء : آيات 26 تا 29 در توصیف فرشتگان می فرماید:« وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ (26) لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ (27) يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا يَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضى وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ (28) وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهٌ مِنْ دُونِهِ فَذلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ (29)» ترجمه:آنها گفتند خداوند رحمان فرزندى براى خود برگزيده! منزه است (از اين عيب و نقص) اينها (فرشتگان) بندگان شايسته او هستند.كه هرگز در سخن بر او پيشى نمى گيرند، و به فرمان او عمل مى كنند.او همه اعمال امروز و آينده آنها را مى داند، و هم گذشته آنها را، و آنها جز براى كسى كه خدا از او خشنود است (و اجازه شفاعتش را داده) شفاعت نمى كنند و از ترس او بيمناكند.و هر كس از آنها بگويد من معبود ديگرى جز خدا هستم كيفر او را جهنم مى دهيم، و اين گونه ستمگران را كيفر خواهيم داد.

این آيات همه در مورد نفى فرزند بودن فرشتگان است.توضيح اينكه: بسيارى از مشركان عرب عقيده داشتند كه فرشتگان، فرزندان خدا هستند، و به همين دليل گاه آنها را پرستش مى كردند، قرآن صريحا در آيات فوق، اين عقيده خرافى و بى اساس را محكوم كرده و بطلان آن را با دلائل مختلف بيان مى كند. نخست مى گويد:" آنها گفتند: خداوند رحمان فرزندى براى خود انتخاب كرده است" (وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً).اگر منظورشان فرزند حقيقى باشد كه لازمه آن جسم بودن است، و اگر" تبنى" (فرزندخواندگى) كه در ميان عرب معمول بوده است باشد، آن نيز دليل بر ضعف و احتياج است، و از همه اينها گذشته اصولا كسى نياز به فرزند دارد كه فانى مى شود، براى بقاء نسل و كيان و آثار او بايد فرزندش حيات او را در درازمدت ادامه دهد، يا براى عدم احساس تنهايى و انس گرفتن يا كسب قدرت است، اما يك وجود ازلى و ابدى و غير جسمانى و از هر نظر بى نياز، فرزند در مورد او معنى ندارد.به همین جهت بلافاصله مى فرمايد:" منزه و پاك است او از اين عيب و نقص" (سُبْحانَهُ).

سپس اوصاف فرشتگان را در شش قسمت بيان مى كند كه مجموعا دليل روشنى است بر نفى فرزند بودن آنها:

1-" آنها بندگان خدا هستند" (بَلْ عِبادٌ).
2-" بندگانى شايسته و گرامى داشته" (مُكْرَمُونَ).
آنها همچون بندگان گريزپا نيستند كه تحت فشار مولى، تن به خدمت مى دهند بلكه بندگانى هستند، از هر نظر شايسته كه راه و رسم عبوديت را خوب مى دانند، و به آن افتخار مى كنند، خدا نيز آنها را به خاطر اخلاصشان در عبوديت گرامى داشته و مواهب خويش را به آنها افزايش داده است.
3- آنها آن قدر مؤدب و تسليم و سر بر فرمان خدا هستند كه" هرگز در سخن گفتن بر او پيشى نمى گيرند" (لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ).
4- و از نظر عمل نيز" آنها تنها فرمان او را اجرا مى كنند" (وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ).

آيا اين صفات، صفات فرزندان است يا صفات بندگان؟! سپس به احاطه علمى پروردگار نسبت به آنها اشاره كرده مى فرمايد:" خداوند هم اعمال امروز و آينده آنها را مى داند، و هم اعمال گذشته را، هم از دنياى آنها آگاه است و هم از آخرتشان، هم قبل از وجودشان و هم بعد از وجودشان" (يَعْلَمُ ما بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ) .
مسلما فرشتگان از اين موضوع آگاهند كه خدا يك چنين احاطه علمى به آنها دارد، و همين عرفان، سبب مى شود كه آنها نه سخنى قبل از او بگويند و نه از فرمانش سرپيچى كنند و به اين ترتيب اين جمله مى تواند در حكم تعليل براى آيه سابق بوده باشد.

5- بدون شك آنها كه بندگان گرامى و شايسته خدا هستند براى نيازمندان شفاعت مى كنند ولى بايد توجه داشت" هرگز براى كسى شفاعت نمى كنند مگر اينكه بدانند خدا از او خشنود است" و اجازه شفاعت او را داده است (وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى ).مسلما خشنودى خداوند و اجازه شفاعت دادن او، بى دليل نمى تواند باشد . حتما به خاطر ايمان راستين و يا اعمالى است كه پيوند انسان را با خدا محفوظ مى دارد، به تعبير ديگر انسان ممكن است آلوده گناه شود ولى اگر رابطه خويش را با پروردگار و اولياى الهى به كلى قطع نكند اميد شفاعت در باره او هست.اما اگر پيوندش را از نظر خط فكرى و عقيدتى به كلى بريد، و يا از نظر عملى آن قدر آلوده بود كه لياقت شفاعت را از دست داد، در اين موقع، هيچ پيامبر مرسل يا فرشته مقربى شفاعت او نخواهد كرد.ضمنا اين جمله پاسخى است به آنها كه مى گفتند: ما فرشتگان را عبادت مى كنيم تا در پيشگاه خدا براى ما شفاعت كنند، قرآن مى گويد آنها از پيش خود هيچكارى نمى توانند بكنند و هر چه مى خواهيد بايد مستقيما از خدا بخواهيد حتى اجازه شفاعت شفيعان را.

6- به خاطر همين معرفت و آگاهى است كه" آنها تنها از او مى ترسند" و تنها ترس او را به دل راه مى دهند (وَ هُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ). آنها از اين نمى ترسند كه گناهى انجام داده باشند، بلكه از كوتاهى در عبادت يا ترك اولى بيمناكند. جالب اينكه" خشيت" از نظر ريشه لغت به معنى هر گونه ترس نيست،بلكه ترسى است كه توأم با تعظيم و احترام باشد." مشفق" از ماده" اشفاق" به معنى توجهى است كه آميخته با ترس باشد (چون در اصل از ماده" شفق" گرفته شده كه روشنى آميخته با تاريكى است).بنابراين ترس آنها از خداوند، همچون ترس انسان از يك حادثه وحشتناك نيست، و همچنين" اشفاق" آنها هم چون بيم انسان از يك موجود خطرناك نمى باشد بلكه ترس و اشفاقشان آميزه اى است از احترام، عنايت و توجه، معرفت و احساس مسئوليت .

روشن است كه فرشتگان با اين صفات برجسته و ممتاز و مقام عبوديت خالص هرگز دعوى خدايى نمى كنند، اما اگر فرضا" كسى از آنها بگويد من معبودى جز خدا هستم ما كيفر او را جهنم مى دهيم، آرى اين چنين ظالمان را كيفر خواهيم داد" (وَ مَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلهٌ مِنْ دُونِهِ فَذلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ).در حقيقت دعوى الوهيت يك مصداق روشن ظلم بر خويشتن و بر جامعه است و در قانون كلى" كَذلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ" درج است.
 
آخرین ویرایش:

گندم طلایی

عضو جدید
ایمان به ملایکه، وظایف آنها:
دومین بناء واصول اعتقادی اسلام ایمان آوردن به فرشتگان است وبدون آن ایمان مسلمان کامل ودرست نمیگردد. روی این اصل ایمان به فرشتگان درمرتبه دومین بعد از ایمان آوردن به خدایتعالی قرار دارد.
قبل از بحث پیرامون مطلب فوق لازم است واژه ملک را ازدیدگاه علماء بشناسیم
الف: شیخ الاسلام ابن تیمیه درعقیده واسطیه ملایک را چنین تعریف نموده است ملایک به اعتبار لغت جمع ( ملا ک) از کلمه ( ألوکه) گرفته شده است بمعنای( فرستاده شده) میباشد. خدا(ج) فرشته گان رابه خاطر تنظیم وترتیب کارها فرستاده وتوظیف نموده است.
ب: ملایک(فرشته)باعتبارمعنی اصطلا حی اجسام لطیف.هوای نورانی است.که قادربرتشکل به اشکال مختلف دارای دوبال سه بال چهار بال هستندومسکن معظم و رؤسای انان آسمانها است.
ج: ملا علی قاری ملایک راچنین تعریف نموده است.ملایک« بنده گان مکرم معصوم ومنزه وپاک ازصفات ذکوریت وأنوثت ونفس»هستند.آری ملایک موجودات هستند که از جانب خدا(ج)موکل برامورعالم تکوین وتشریع، واسطه های هستند بین خدا(ج)وعالم مشهود بندگان مکرم ومحترمی هستند که هرگز خدارا درهیچ صورتی نافرمانی نمیکنند به هرچه مأمورشوندانجام میدهند!
خلقت فرشتگان
خدا (ج) ملا یک را افرید تا بر اساس اراده خدا (ج) درعالم تکوین وعالم تشریع ودرکون نظم واداره را بر پا دارند.وبامرخدا (ج) در تمام حوادث ورویدادهای عالم طبعیت ملک بخصوص مو ظف وموکل شده است تا دستورالله را انجام دهند و لحظه عصیان نکنند وخلقت ملا یک را درنکات ذیل میتوان تذکرداد.
الف . ملا یکه واسطه ها است : زیرا ملایک مو جودات شریف ومکرم ، واسطه بین خداواین عالم محسوس هستند طوریکه هیچ حادثه ای ازحوادث وهیچ واقعه ای مهم ویاغیرمهم نیست مگرانکه ملایکه دران دخالتی دارند ویک ویا چند فرشته موکل ومامورآنند اگرآن حادثه فقد یک جنبه داشته با شد یک فرشته واگر چند جنبه داشته باشد چند ملک موکل برآنند و.آفریدن ملایکه واضحترین دلیل براین است که درعالم طبعیت قوانین فطری، وسایط به أذن خداوند(ج) تاثیر گذاراست.
ب : ملایکه بنده گان مطیع وفرمان بردارهستند که کوچکترین عصیان نمی کنند. ازمطلب هذامعلوم میشود ملایکه نفسیت مستقل ندارند ودارای اراده مستقل نیستند که بتوانند غیرازآنچه که خدا(ج) اراده کرد ه اراده کنند. پس ملایکه در هیچ کاری استقلال ندارند وهردستوری را که خدا(ج) به ایشان تحمیل کند تحریف نمیکنند وکم وزیادش نمیسازند ودراین مورد خدا(ج) چنین فرموده است(لا یعصون ماأ مرهم و یفعلون ما یؤمرون). ( سوره تحریم آیه 6 )
ترجمه« خدایتعالی درانچه امرشان کند نا فرمانی نمی کنند » وآیت مبارک خوبترین تعلیم واموزش برای بشر وگروه جنیان ( پریان ) است که فرشتگان لحظه عصیان نمیکنند وبا مرخدا(ج) پابند هستند.چه بهتراست که انس وجن دارای چنان صفات خجسته ونیکوبا شند صفات اطا عت واجتناب ازعصیان وعظمت وبزرگی الله را در نفس خویش جا دهند وبراوامرالله (ج) متمسک شوند واز نواهی اش با طوع ورضا منع شوند وکمال بنده گی هم دراطا عت وفرمان بری است.
ج : ملایک با همه کثرتی که دارند دارای مراتب مختلفی ازنظر بلندی و پاینی دارند. برخی ما فوق دیگر وجمعی نسبت بما دون خود امرند و ان دیگران ما مور و مطیع اند وان ملک که امر است با مرخدا امر میکند وحا مل امرخدا بسوی ما مورین است و مامورین هم بد ستور خدا(ج) مطیع وفرمان برداری آمرند خدا وند (ج) از گفتارفرشتگان چنین حکایت فر مودند .
( وما منا الا له مقام معلوم) صا فات 164)« هیچ یک از ما نیست مگر اینکه مقامی معلوم دار د» واین هم درس و تعلیم برای بشر است که در بوجود اوردن نظم درزندگی دارای تشیکلات و مراتب واطاعت با شند .
د: ملا یکه هر گز شکست نمی خورد . چون ملا یکه با امرخدا(ج)عمل میکنند هرگزشکست نمی خورند بشهادت این فرموده الله (وماکان الله لیعجزه فی السماوات ولا فی الارض.. فا طر ایه )42« خدا هرگز چنین نبوده که چیزی در اسمان و زمین اورا عا جزکند» چون افعال واعمال فرشتگان طبق دستورالله(ج) صورت میگرند بابناءً نفی عجز دراجراء قوانین در آیت فوق به الله نسبت داده شده است .
توضیع بیشتر :
خدا(ج) ملا یکه را ازنورافریده است وبرخی ملا یکه ازکلمات تسبیحات(سبحانک اللهم) افریده شده است وملایکه جسمانی نمی باشد باین معنی وجودشان ازماده بودن منزه است چون جسمانیت ماده است وماده درمعرض زوال و فساد و تغیر هستند و نیز کمال در ماده به شکل تدریجی میباشد قسمیکه دروجودورشد وکمال بشریت مشاهده میگردد ولی ملا یکه این طور نبوده است زیراملایک ازنفس، مذکر ومونث بودن منزه اند ودر میان فر شتگان مرگ ومیرنمی باشد تولد وتناسل نمی با شد.نفس، خوردونوش ندارند واز این صفات منزه افریده شده اند ...خدا(ج) ملایکه را مستقلاً برای عبا دت و انواع مشا غل و تنظیم امور وایجاد حوادث و اطاعت و امتثال امر و امثال ان --- افریده است.
قر آن و ملا ئیک :
در قر آنکریم آیا ت فراوان در باره ملا یک نازل شده است و لی با ستثنا ( دو ملک یعنی ( جبریل و میکا یل (ع) ) هیچ یک از ملایک را نام نبرده است تنها در قر ان چهار نوع ملایک با عتبار وظایف شان ذکر گردیده است .
1- ملا یک سفره: که در سوره نا زعات اسم این طایفه ازملایک بعبارت(سفرة کرام برره) تذ کر یا فته است.واین فرشتگان،کرام الکا تبین هستند که تمامی کردار واعمال ومعقولات بشری را می نویسند وقتیکه خواستند به حضورالله (ج)عرضه نمایند.اعمال مبا حه ما نند بیا ، برو و بنیشین را از کتاب شان محو میکنند واعمال و اقوال و افعال که حکم ، ثواب، جزاء بر ان مرتب میشود ثابت میدارند .
2-کرو بیان یا حمله عرش الهی یا فر شتگان مقرب: در روایت امده است اکنون عرش الله راهشت ملک حمل میکنند اما درروز که قیا مت قایم میشود نیز هشت ملایکه عرش الهی راحمل وبه میدان حشرفرود میآورند.
3-رقیب وعتید: در سوره(ق) ذکر شده است.اینها فرشتگان اند که برای محا فظت انسان وسا یرمخلو قات موظف میبا شند مانند اینکه انسان راازافتیدن ازگزیدن واز روبرو شدن با حوادث گوناگون نگهداری میکنند جزاز ان چیزیکه خدا وند(ج) برایش مقدرفرموده است
4-فرشتگان موکل بقبض روح و فرشتگان موظف بأخذ ا طلاعات درقبر بنام منکر و نکیر، بشیرومبشر فرشتگان دوزخ بنام زبا نیه وفرشته وحی برانبیاء (ع) روسای فرشتگان چار فرشته است که سه ان موظف به حیات واعمال مربوط به زنده گی است ما نند جبر یل (ع) میکایل (ع) و اسرا فیل (ع)
ا لف جبر یل(ع) دارای (600 ) ششصد بال است که حضرت محمد ( ص) در طول نبو ت شان دوبار جبر یل (ع) را بصورت اصلی اش دیده است یکمر تبه بعد از فترت و حی و باردوم درشب معراج وجبریل ملک موظف بآوردن وحی الهی بر انبیاء(ع) است که توسط وحی الهی قلب و دل هازنده میگردد. درسوره مبا رک ( یس) میفر ماید( لینذرمن کان حیا) قران بخاطر نازل شده تا با ثر هدایتش دل هارا زنده سازد .
ب- میکایل فرشته است که موظف به باد و باران میباشد که توسط ان نبا تات واشجاروسایر اشیای قابل رشد جا مه حیا ت می پوشند وازفیض ان همه مخلوقات بهره مند میشوند و گیا هان گام زندگی می بردارند.
ج—اسرافیل ، فر شته مو کل به نفخ صور است که توسط ان مرده ها حیات دو باره به تن میکنند و در حدیث مبا ک امده است اسرا فیل دو مر تبه نفخ صور میکند در میان ان دو نفخ شش ماه فا صله است در نفخ اول همه خلایق میمر ند و در نفخ دوم تمام خلایق که در زمین زند گی کر دند دو باره زنده میگر دند و بطرف میدان حشر جمع میشوند .
د- فر شته چهارم در حدیث پیا مبر(ص) بنام اسماعیل یا د شده است اما درتورات بنام عزرایل امده است که فر شته ای است موظف به قبض ارواح تمام خلایق ، البته درحدیث چنین امده است اسما عیل فرشته مو ظف به قبض ارواح خلایق تحت فر مان خود یک صد هزارملک دارد که هرکدام از انها یکصد هزارملک تحت امرخوددارند تنهاعزرایل یا اسماعیل قبض روح نمیکنند بلکه جماعت ازفرشتگان به قبض روح یک ادم میا یند.اما اکنون با ید گفت در قرانکریم کلمه (توفته رسلنا) امده است « فرشتگان ما جان وارواح شان را) میگردند کلمه رسول جمع است که چندین فرشته به قبض رو ح یک آدم میا یند.
اصناف ملایک وظایف آن .
با یددانست خدا( ج) به هرملک وظیفه خاص وویژه سپاریده است هرملک بو ظیفه وماموریت که بدان توظیف شد ه است انجام میدهد ونتا یج ان رادرحالیکه خدا(ج) به ان دانا است به بارگاه الله (ج)عرضه مینما یند.البته این طورنبوده یک ملک به همه کارها گماریده شود بلکه برای کاری خاص موظف شده اند بدین ترتیب اصناف ملک ازحد تصوربشر با لا تر است وهیچ مخلوق را خدا (ج) بیشتر ازملایک نیا فریده است.ملایک را که خدا (ج) افریده با ندازه زیاد وکثیرند جزالله (ج) احد تعداد انان را نمیداند درحدیث صحیح وارد است که پیا مبر(ص) فرمودند ( آسمان ها ناله میکنند وفریاد میکشند وحق است که ناله کنند زیرا درآسما نهابه اندازه یک وجب مسا حت نیست مگردرانجا ملک موظف به تسبیح وتهلیل وتکبیر وبعبادت خدا(ج) مشغول است بالا خره هرحرکت،وعمل وذره ترین چیزدرآسما نها وزمین ودرمیان ان دو پدید نمی اید مگرملکی موظف بان است .
1- ملک مو ظف وما موربه کوه ها( ملک الجبا ل) 2- ملک موظف به ابرها ، ملک به رحم مادر که کیفیت پد ید امدن فرزند را کنترول وتصویرمیکند 3- ملک موکل به نطفه آدمی، ملک مو ظف به آدم ، به غرض حفا ظت اعمال واحصا یه ا عمالش ، ملک مو کل به مرگ ملک مو ظف به جواب و سوال در قبر، ملک مو ظف باداره وتنظیم افلاک وبه حرکت افلا ک. ملک مسول بآ فتاب مهتاب وملک موظف به آتش دنیا ، و ملک مو ظف به بهشت و به عمارات بهشت و به غرس نهال ان با لا خره ملا یکه بعنوان بزرگ ترین وعظیمترین لشکرخدا (ج) درقران کریم تذ کران امده است سوره مرسلات آیه های 1-2-3 ( و المرسلات عرفاً...) « به فرشتگان که با دهای نرم را میفر ستند قسم است وقسم به فرشتگان که رحمت خد اوند (ج) را پخش میکنند.در سوره نا زعات چنین آ مده است ( قسم به فرشتگان که ارواح کفار را به شدت قبض مینما یند و ارواح مومنان را به ملا طفت وملا یمت اخذ میکنند و به فر شتگان که درفضا ی بیکران شنا ورند ودرامو رات خیریه مسابقه کنانند) دربسا آیات خدا(ج) برفرشتگان قسم یا د کرده است. این خود مقام فرشتگان را به نزدی خدا(ج) می رساند. خواستیم این بحث را خاتمه دیهم بهترولازم دیدیم که از فرشتگان زبانیه بطور فرشرده بحث نموده باشیم.
فرشتگان زبا نیه :
یعنی فرشتگان موظف وموکل به تنظیم واداره دوزخیان واین فرشتگان بنام زبا نیه ( زننده ) یا د میشوند قوی ترین وبا هیبت ترین و درشت ترین فرشتگان از نقطه نظربرخورد وشیوه کار هستند که الله (ج) در باره اوصاف این فرشتگان در سوره تحریم ایت 6 ) چنین فرموده است ( یا ایها الذین امنو قوا انفسکم و اهلیکم ناراً وقودها الناس والحجارة علیها ملایکةٌ غلاظ شداد لا یعصون الله ما امرهم و یفعلون ما یؤمرون) تر جمه «ای مومنان جان خودوجان خانواده هایتان را ازاتش دوزخ نگاه و حفظ کنید چنان اتشیکه تنها مواد محروقات ان انسان هاوبتان(خدایان باطله) است وان اتش دراداره فرشتگان قوی هیکل ودرشتخواست که خدا راعصیان نمیکند وبه انچه دستورداده شوندعمل میکنند .
خداوند(ج ) طبعیت فرشتگان زبانیه را قسمی افریده است بسیاردرشت وهیبت انگیز وقسی القلب هستند که هیچ انتظار توقع رحم و مهربانی دروجود شان نسبت به عصیانگران سراغ نمی گردد.چون خداوند(ج)این نوع فرشته گان رابرای تعذیب منکران ومشرکان، منافقان، ستمگاران آفریده است.وبسیار تنومندوقوی هیکل هستند که تعداد نفرات شان به نوزده ملک می رسند ودرسوره مبارک مدثرچنین آمده است( علیها تسعةعشر) به تنظیم واداره آتش دوزخ نوزده ملایکه توظیف شده اند.البته تعداد ملایکه مسؤل دوزخ به این اندازه محدود واندک تعین گردید بنا بر نکات ذیل.
1-دلیل برعظمت وبزرگی قدرت بی پایان الله(ج) است که ملیاردهاانس وجن که سرنوشت شان بدوزخ کشانیده میشوند تنها نوزده ملک به تعذیب وبه اداره شان کفایت میکنند.
2-تا دشمنان آیین اسلامی مغروروفریفته شوند که چطوراین اقلیت کوچک به همگان رسیده گی میتوانند که سرانجام آنان به جانب کذب ودروغ گرایش پیدا میکنند.
3-به یقین این اقلیت مدیر ومنتظیم آتش دوزخ سبب افزایش قوت ایمان ورسوخ اعتقاد مومنان میگرددکه الله(ج) انبوه ملیاردها دوزخی راتوسط این چند ملک قوی ونیرومند اداره میفرماید زیرا نظام آخرت با نظام جهان امروز متفاوت است.لحظه برای دوزخیان فرصت نخواهدبود مانند مردمان دنیاتوطیه ای راغرض رهای از دوزخ براه اندازند. واز جانب دیگر در روایات آمده است که فرشتگان زبانیه چنان جسیم ونیرومند هستند که دریک دست میلیاردها دوزخی رااز یک محل به محل دیگر پرتاب میکنند وچنان قسی القلب وبی عاطفه نسبت عصیان گران آفریده شده اند هزار سال دوزخیان ناله وفریاد وضجه ها میکشند وعذرخواهی وزاریها واشک ریزی میکنند بالای عاطفه فرشتگان زبانیه تاثیر وارید نمیکند ودرمقابل هردرخواست ومطالبه جهنمیان بعد ازهزار سال پاسخ میدهند وآن پاسخ هم به تهدید وتوبیخ بیشتر شان می افزاید مانند اینکه میگویند آیا پیامبربرای هدایت شما نیامده بودوکتاب جانب شما فرستاده نشده بود وبه کلمه زننده (اخسأ) که کلمه ای است بطرف سگ غرض دور شدن ش استعمال میکنند. وخداوند همه مامومنان را ازمشکلات ودشواریهای آن روز نجات دهدوموهوبت فرمایدودرجوار رحمت اش قراردهد.
خاتمه
گوشه محدود از وظایف فرشتگان راتذکر دادیم تا دانسته شودکه فرشتگان درهمه امور دنیا وآخرت ودرانجام هرعمل انس وجن دخالت دارند ووظایف ویژه ای بدوش دارند تا نظام خدای متعال رادرعالم کاینات وتشریعات به منصه اجراقرار دهند واز بزرگترین اعمال تا ذره ترین ترین آن درقید کتابت فرشتگان قرار دارد وهرحادثه وچیزی واقع شدنی است توسط فرشتگان خدایتعالی بعد از صدور فرمان الله(ج) انجام میشود.آری ملک نظام آور واداره گردنیا وآخرت به فرمان الله(ج) است باید دانست فرشته که به انسان زنده موظف است واعمال اورا مینوسد ودر روز رستاخیزعظیم همراه با اوحشر میشوند انسان رابه میدان حشرمی رساند ودرلحظات محاسبه الهی نیز حاضرند وگویای میدهند ودربرخی روایات آمده است ملک موظف بعد از وفات انسان برفرازقبرانسان تا قیامت نشسته اند اگرآدم خوب ونیکوکار بود برایش مغفرت می خواهند واگر آدم بدکار وفاجربود نفرین می فرستند.این بود چند سطردرمورد ایمان وفرشتگان درقید تحریرآورده شد امید وارم برای خواننده گان محترم نافع واقع شود ودرصورت درک لغزشات امید وارم بنده را معذور پنداشته وبه محل اشتباه ره نمود نموده ممنونسازند.
 

Similar threads

بالا