وصيت نامه عامه شعراني

tahoora62

کاربر بیش فعال
بسم الله
گزيده اي از وصاياي علامه ذوالفنون شعراني رحمه الله استاد گرانقدر علامه حسن زاده
توصيه اي به برادرانم: يعني طالبان علوم دين،‌ و پژوهندگان آثار سرور انبيا (ع) كه بدين كتاب مي نگرد، بزرگترين چيزي كه بر طالب علم واجب و ضروري است، خالص گردانيدن نيت اوست كه بنده را توفيق مي دهد و وسايل طاعت خويش را برايش فراهم مي آورد و هموست كه راه درست را در قلوب بندگانش الهام مي بخشد. اگر اخلاص نيت نباشد هيچ كس موفق نمي شود از نردبان دانش بالا رفته، يا از آموخته هاي خود سودي برد....... از ديگر اموري كه بر طالب علم واجب است، پارسايي و پرهيز از حرامها و مسائل شبهه ناك، و نيز مواظبت بر عبادات است، زيرا هيچ كس از علم خود سودي نمي برد مگر آن را با عمل مقرون سازد دلهاي مردمان نيز بواسطه عالم بي تقوا آرامش نمي يابد.........
طالب علم، اوقاتي را كه در راه علم صرف نمي كند به عبادات مستحبي و نوافل اختصاص دهد و از بيكارگي و صرف وقت در مباحثات، و نيز خواندن مطالبي كه نفعي براي دين او ندارد، مثل روزنامه هاي سياسي و حكايتها و داستانهاي خالي از عبرت و پند بكاهد
و واجب است بر طالب علم كه قرائت قرآن كريم را در طول شبانه روز ترك نگويد و آن قرائت را، به اندازه توانايي خويش، با تدبر و تامل در ريزه كاري ها و معاني آيات همراه سازد، و در آياتي كه به اشكال برمي خورد به تفسير مراجعه كند. و نيز واجب است بر او كه گفتار و رفتار و مطالعه آنچه را كه بيهوده است و بدو ارتباطي ندارد واگذارد
اگر زماني احساس كرد كسالت و خستگي به درون او راه يافته و او را از مسائل علمي باز مي دارد، پس بايد قلب خود را ـ چنانكه در حديث وارد شده ـ با حكمت هاي تازه، آسودگي و شادابي بخشد و از پرداختن به بازيها و بيهوده كاريها و خواندن اشعار و داستانها دوري گزيند مگر آنهاي را كه حاوي عبرت و پند است
بايد طالب علم نسبت به علما گمان نيكو داشته باشد. و اين، راز موفقيت و وسيله كاميابي و پيروزي است. و بدگماني به آنان، شقاوت و بدبختي به بار مي آورد،‌ بلكه گاهي به كفر و گمراهي و جهل مركب مي انجامد .پس بايد در كلام آنها با عنايتي كامل و تدبري راستين نگريست، زيرا خداوند متعال براي هر چيزي سببي نهاده است كه طالب آن، ‌بايد در جستجوي آن برآيد و از اسباب تعليم هم يكي استاد است و عنايت به استاد حاصل نمي آيد مگر با خوش بيني و حسن ظن. و اين (قاعده) در تمام علوم شرعي و عقلي و صنعت ها جاري است. اگر شيخ ابوعلي سينا به ارسطو و فارابي خوش بين نبود،‌آن توجه كامل در فهم كتابهاي آنان، و آن مقام شامخ در فلسفه، هرگز براي او حاصل نمي شد. البته مقصود ما اين نيست كه اين بزرگان، معصوم از خطا هستند، بلكه منظور اين است كه جايز نيست در اولين برخورد، سريعاً آنان را تخطئه كرد.و نيز واجب است بر طالب علم كه عادت به تعصب و خشكي نسبت به كتاب خاص يا طريقه اي خاص پيدا نكند، به ويژه در فقه، كه اين حركت به معناي تقليد و پيروي از ديگران است. بسيار ديده شده كه طلاب، به تبعيت از مؤلفين ديگر، تنها به نوشته هاي جديد اكتفا مي كنند، در حالي كه اساتيد و اساطين علم، در ميانه سده چهارم تا دهم (هجري قمري) مي زيسته اند. و حتي پاره اي از طلاب، در آنچه كه از «ابن جنيد» و «ابن ابي عقيل» و «علي بن بابويه» نقل شده، تامل و دقت نمي كنند. فتواي آنان را نسخ شده و غيرقابل نظر مي دانند.يك طالب علم بايد در تهذيب نفس خويش كوشا باشد و خود را به اخلاق فاضله آراسته سازد. و در اين راه تنها به خواندن احاديث وارد شده بسنده نكند، بلكه عمده آن است كه با اهل اخلاق همنشين و معاشر گردد، و اعمال خود را بر آنان عرضه بدارد و عيوب و كاستي هاي خويش را دريابد و از آنان راههاي اصلاح نفس را بجويد.شايسته است بر تو كه از معاشرت هاي خالي از تعليم با مردم بكاهي، به ويژه با ثروتمندان و مترفين و دنيا خواهان، بايد آنچه را كه آخرت را از ياد تو مي برد و ميل و رغبت به دنيا را در تو ايجاد مي كند، رها كني، و با صالحان و پارسايان و اهل عبادت همراه گردي، زيرا اين عمل بطور كلي در تهذيب نفس موثر است........
 

Similar threads

بالا